معرفی کامل محله فهادان یزد ؛ محلهای تاریخی که حتما باید ببینید
كوچهها را كه پیش برویم به یك میدان میرسیم، میدانی كه یك طرف آن مدرسه ضیائیه یا زندان اسكندر قرار دارد و طرف دیگرش بقعه دوازدهامام و بین این دو، حسینیه فهادان قرار گرفته كه پیرمردهایی آنجا نشستهاند و با هم گپ میزنند
دوات آنلاین-یزد نخستین شهر خشتی جهان و دومین شهر تاریخی دنیا بعد از ونیز ایتالیاست. البته ونیز آنها غرق در آب است و یزد ما غرق در داغی و زلالی خاك كویر. مگر خاك زلال میشود؟ بله میشود. باور كنید خاك كویر هم به اندازه آبی دریا زلال است و تجربه غرقشدنی از نوعی دیگر را دارد.
اصلا باورم نمیشد كه روزی به بازار شهری بروم و مثلا یك رومیزی سنتی بردارم و درباره كیفیت و جنس آن از فروشنده سؤال كنم. او هم بگوید اگر میخواهید مدام استفادهاش كنید و آن را بشویید چند ماه بیشتر عمر نمیكند. مردمان شهر بادگیرها ساده، صادق و مهربانند و همین چیزها آنقدر سفرت را شیرین میكند كه یادت میرود اینجا آفتاب سوزنده گهگاه سر نامهربانی برمیدارد و آنقدر تند میتابد كه تحمل گرما سخت میشود. گویی مهربانی این مردم از نامهربانیهای گهگاه آفتاب داغ یزد میكاهد و دوستداشتنیاش میكند.
این محله دلربا
درباره بسیاری از بناهای تاریخی و مساجد این شهر مطالبی را خوانده بودم و وقتی به این شهر سفر كردم درباره این فضاها ذهنیتی داشتم. محله فهادان اما برایم تازگی داشت.
وارد این محله كه میشوی، گویی چند قرن از سایر نقاط شهر فاصله گرفتهای. كوچههای تنگ، كاهگلی و مسقف این محله كه در سایه خود خانههای خشتی قدیمی را پناه دادهاند، خنكایی را ایجاد كرده است كه از گرمای شهر میكاهد و قدم زدن در محله فهادان را دلپذیر میكند. خنكایی طبیعی و دلچسب كه وقتی زیر پوستت میدود، به این فكر میكنی كه هیچ فناوریای مدرنی نمیتواند چنین چیزی را ایجاد كند. در این محله همه چیز به همان شیوه سنتی است، خبری از سوپرماركتها نیست. پیرمرد بقال آرام و ساكت با چهرهای نهچندان شاد پشت پیشخوان مغازهاش نشسته است. اجناسی هم كه دارد شاید حالا كمتر در مغازهای پیدا شود. از تیلههای رنگارنگ گرفته تا یخچالهای قدیمی و كوچكی كه امروز دیگر فقط در خاطرهها وجود دارند.
كوچهها را كه پیش برویم به یك میدان میرسیم، میدانی كه یك طرف آن مدرسه ضیائیه یا زندان اسكندر قرار دارد و طرف دیگرش بقعه دوازدهامام و بین این دو، حسینیه فهادان قرار گرفته كه پیرمردهایی آنجا نشستهاند و با هم گپ میزنند. پیرمردهایی كه میگویند اینجا پاتوقشان است و هر قدر هم زمان بگذرد و خانههای تازه ساخته شود، حاضر نیستند از این حسینیه دل بكنند و جای دیگری بروند. اگر بگوییم یزد تنها شهر بادگیرها نیست و میتوان به آن شهر آبانبارها هم لقب داد، شاید اغراق نكرده باشیم. آبانبار وزیری، یكی از بیشمار آبانبارهای موجود در یزد است؛ آبانباری كه حالا در نزدیكی آن بوستان شاه عبدالقاسم، ویژه بازی كودكان ساخته شده است.
با تاب و سرسره كه با معماری خشتی و آجر سهسانتی، اما با شكل و شمایل امروزی ساخته شده است. سازمان میراث فرهنگی كشور در چند سال اخیر برخی خانههای تاجرنشین را تكمیل و مرمت كرده است. مثل مجموعه خانگی عربها كه شامل چند خانه مثل خانه محمودی، ملكزاده و عربزاده است. تمام محله را دور میزنم، از فالودهفروشی تا مغازه صنایعدستی سفالی. همه راه به فهادان فكر میكنم. به حرفهای مردمانی كه هرچند اینجا را دوست دارند، اما گلایههایی هم دارند.
خانههای قدیمی به هرحال خشتی است و خشت مواظبت میخواهد. كوچههای محله فهادان تنگ است، سازمان میراث فرهنگی اجازه نمیدهد یكی از تنها بافتهای دستنخورده خشتی جهان تخریب شود و راه و چارهای برای رساندن آمبولانس و آتشنشانی هنوز پیدا نشده است
. فهادان یك میراث است؛ میراثی كه تاكنون حفظ شده و برای ادامه حفظ آن نیاز به كارهای زیادی از جمله پیدا كردن راهی برای بهتر زندگی كردن ساكنان این محله است تا كوچههای مسقف كاهگلی و خانههای خشتی بازهم سرپا بایستند و خنكای لذتبخش آنها هررهگذری را نوازش كند.
منبع: چمدان-زینب مرتضایی فرد
12jav.net