سریال بی قرار براساس داستان واقعی است/ آخر سریال چه اتفاقی میافتد؟
در قسمتهایی که جلوتر میرویم هر دو مادر حاضر هستند برای خوشبختی بچه هر کاری انجام دهند، به همین دلیل است که قضاوت سخت میشود. در غیر این صورت اگر قرار بود یکی از مادران را مثبت و دیگری را منفی جلوه بدهم تکلیف مشخص بود و قضاوت خیلی ساده بود،
دوات آنلاین-سریال بی قرار ذهن خیلیها را به خود مشغول کرده است. اینکه ایا رعنا بالاخره به دختر خود میرسد و آیا اصولا بهتر است هانیه نزد خانواده فروهر بماند یا پیش مادر اصلیاش بازگردانده شود؟ فلورا سام نویسنده و کارگردان این سریال توضیحاتی در این باره داده است که میخوانید:
کارگردان سریال بیقرار درباره محتوای غمگین این سریال و اینکه چرا در شرایطی که مخاطبان این روزها نیاز به تزریق شادی و امید از طریق رسانهها دارند، چرا پس از مدتها دوری از تلویزیون سراغ کار طنز نرفته است؟ اظهار کرد: برای من هم عجیب است در حال حاضر هیچکدام از شبکهها سریال طنز پخش نمیکنند! خوب است که یادآوری کنم از سال گذشته بنده نگارش سریال طنزی را آماده کردم اما اجازه تولید به آن نمی دهند و چرای آن را هم نمیدانم. در مورد مساله طنز و شادی مردم، کاملاً موافق هستم و بنا به نیاز جامعه حس کردم طنز احتیاج داریم، نگارش این مجموعه را نیز خود محور شروع نکردم، بلکه از سوی تلویزیون این طرح سفارش داده شد من نیز طرح را ارائه دادم و تصویب شد. لااقل سالهای گذشته شبکه سه سیما مجموعه طنز پخش میکرد اما در حال حاضر هیچ سریال طنزی از تلویزیون نمیبینیم و این اشکال بزرگی است که تلویزیون با آن روبهروست و متاسفانه مدیران توجهی به آن نداشتهاند. البته اینکه مردم احتیاج به طنز و شادی دارند دلیل بر این نمیشود که هر مجموعهای که ساخته میشود، طنز باشد، بلکه باید همه نوع ژانری در تلویزیون ساخته شود، اما این اشکال وارد است که اگر قرار است دو سریال درام و اجتماعی از تلویزیون پخش شود، یک سریال طنز هم باید در کنار آنها روی آنتن برود.
نویسنده سریال بیقرار در ادامه با بیان اینکه اصل قصه این سریال بر اساس پرونده واقعی نوشته شده است، درباره شخصیتهای آن توضیح داد: مسائلی که در کار مطرح میشود، عموماً مسائل اجتماعی مختلف است. قصه یک خط قصه اصلی دارد که دور آن، به قصههای کوچک هم پرداخته میشود. مخاطبان با مسائلی که در این قصه مطرح میشود به دلیل اینکه ما به ازای بیرونی دارد، بهتر میتوانند همذاتپنداری کنند. مسائل مطرح شده درباره بزهکاری، زنان بزهکار و اتفاقاتی که در خانوادهها میافتد و اهمیت خانواده در این سریال پرداخته شده است، مسئله بزهکاری و اتفاقات خرد و ریزی که در خانوادهها اتفاق میافتد، دلیلی بر این شده است که ما به اهمیت خانواده بپردازیم و فکر میکنم اهمیت خانواده یکی از مسائل مهمی است که همه اقشار جامعه به آن مبتلا هستند. اینکه جوانان ما بدانند که هیچ جایی مثل خانه و خانواده فرد نمی شود. همان اتفاقی که برای رعنای قصهی ما میافتد که یک دختر فراری است و در نهایت میفهمد که باید به سمت خانوادهاش برگردد و با التماس از پدرش میخواهد که به سمت خانوادهاش برگردد. یا کاراکتری که خانم شقایق فراهانی بازی میکند، با وجود اینکه یک شخصیت بزهکار است، اما هوای خانوادهاش را دارد. بنابراین این مسالهای است که مربوط به کل جامعه میشود و اینگونه نیست که فقط تعداد محدودی از مردم خودشان را در قالب این قصه میتوانند پیدا کنند. مسائلی که اطراف قصه چیده شده است، مسائلی است که همه مخاطبان میتوانند خودشان را در آن پیدا کنند.
این کارگردان درباره شخصیتهای اصلی سریال بی قرار و روند قصه و پایانی که برای آن انتخاب شده است، اظهار کرد: قصه دو مادر و یک کودک، معمولا رواج زیادی دارد و بسیار اتفاق افتاده است؛ نمایشنامه «دایره گچی قفقازی» برتولت برشت هم، همین قصه را دارد؛ دو مادر و یک کودک و در نهایت قاضی دایرهای ترسیم میکند و کودک را وسط آن دایره می گذرد و می گوید که هرکدام از مادرها که کودک را از دایره به سمت بیرون بکشند، آن کودک برای خودشان میشود. اتفاقاً در این قصه و قصههای دیگر، یکی از مادرها مثبت و دیگری مادری است که با خشونت دست بچه را میکشد، اما من در این قصه برای اینکه از اتفاقاتی که همیشه وجود داشته است، کمی دور شوم، سعی کردم دو مادر را خوب جلوه بدهم در قسمتهایی که جلوتر میرویم هر دو مادر حاضر هستند برای خوشبختی بچه هر کاری انجام دهند، به همین دلیل است که قضاوت سخت میشود. در غیر این صورت اگر قرار بود یکی از مادران را مثبت و دیگری را منفی جلوه بدهم تکلیف مشخص بود و قضاوت خیلی ساده بود، اما من این کار را نکردم و هر دو مادر را مثبت نشان دادم. هر چند هر کدام از مادران در طول مسیر به دلیل عواطف مادرانه اشتباهاتی را هم انجام میدهند، مثل کاراکتر سهیلا که به دلیل عواطف مادرانه بچه را برمیدارد و فرار میکند تا گیر آن یکی مادر نیفتد. اتفاقاً ما در صفحهی رسمی سریال بیقرار نظرسنجی گذاشتهایم و آن اینکه مخاطبان دوست دارند بچه به کدام یک از مادران خود برسد، نتیجه این نظرسنجی به صورت پایاپای ادامه دارد، یعنی گاهی رعنا جلو میافتد و گاهی سهیلا؛ بنابراین عدهای از مخاطبان بر این باورند که بچه باید نزد رعنا برگردد و عدهای دیگر معتقدند که بچه باید نزد سهیلا بماند. اما نکتهای که وجود دارد این است که من تمام تلاش خود را کردم تا هر دو مادر در این مجموعه سر ماجرای بچه محق باشند و این تصمیم را سختتر میکند.
سام درباره شباهت مجموعههای «بی قرار» و «آنام»، اظهار کرد: مجموعهای که ما ساختیم در طول چهار سال گذشته اتفاق افتاد و مجموعه «آنام» بود که پس از سریال ما ساخته شد اما خب به هر حال شباهت زیادی به سریال ما دارد. هرچند من معتقدم قصه دو مادری و کودک بسیار زیاد ساخته می شود، این دلیل نمیشود که هر کسی که این قصه را می سازد برگرفته از قصه های دیگری که ساخته شدهاند، باشد. بنابر این اتفاقات زیاد صورت گیرد، چرا که قصه، قصه جذابی است، اما در پرداخت ها کاملا متفاوت هستند. در پرداختی که آقای آفشار داشت یکی از مادران (گلچهره سجادیه) مثبت تر بود، اما در کار ما هر دو مادر مساوی اند و این خیلی کا را سختر می کند و تفاوت ها را ایجاد می کند.اینکه چندین قصه مختلف این مدلی ساخته شده است ، اشکالی ایجاد نمی کند، مهم پرداخت قصه هاست که باید متفاوت باشد. مهم این است که پایان بندی سریال با روال طبیعی قصه پیش برود. به صورت ناگهانی در قسمت پایانی با یک عده آدم متحول شده روبرو نشویم و همه چیز یک باره خوب نشود. به نظر من درست این است که بر اساس روال منطقی پایان قصه اتفاق بیفتد به ویژه در این نوع قصه ها که به هر حال یک عدهای نسبت به پایان قصه ناراحت می شوند. بنابراین مطمئن هستم وقتی کار به پایان برسد یک عدهای ناراحت می شوند چرا که قرار بوده است بچه به به مادری که انتظارش را داشتند برسد امادر نهایت قصه و پایان آن بر اساس منطق اتفاق افتاده است.
فلورا سام از کارگردانانی است که نگاه عمیقی به زن در قصه هایش داشته است، او با اشاره به مجموعه بی قرار در این باره یادآور شد: این اتفاق خوبی است اما متاسفانه در این چهار سال و در ارتباط با این سریال اتفاق خوبی نبوده است. من همیشه در کارهایم حتی وقتی که شخصیتهای اصلیام مرد هستند، شخصیتهای زن قصه را نیز شخصیتهای موثر و فعالی انتخاب میکنم به دلیل اینکه اعتقاد دارم وقتی مردها موثرند زنها نیز باید موثر باشند. خیلی وقتها به من پیشنهاد بازی میدهند که آن شخصیت خیلی هم دیده میشود ،اما شخصیتهایی هستند که موثر نیستند و من از آنها به عنوان شخصیت های در باز کن یاد میکنم، بنابراین شخصیت پردازی قصه ها چه در آقایان و چه در خانم ها برایم مهم هستند. اما به عنوان یک نویسنده زن نگاه ویژهای به خانواده و زن دارم و متاسفم که این ویژگی باب میل خیلی ها نیست.
سام با اعتقاد بر اینکه سریال بیقرار تاریخ مصرف ندارد و میتواند در هر زمان دیگری هم پخش شود، اظهار کرد: اگر پخش مجموعه بی قرار پس از ۴ سال اتفاق افتاد، قصه را از تازگی نینداخت، منتها اگر به دنبال سری اول «بی قرار» که پنج سال پیش پخش شده بود، به روی آنتن میرفت، اتفاق بهتری میافتاد و بعد از ۵ سال ما مجبور نمیشدیم فصل اول را در شش قسمت خلاصه و بازپخش کنیم، خیلی از مخاطبان وقتی کار را دیدند فکر کردند که سریال تکراری است و ادامه ندادند. از طرفی تبلیغات و هیچ اطلاعرسانی هم در ارتباط با پخش فصل جدید این سریال صورت نگرفت، اما با این وجود، خوشبختانه سریال پربیننده است و حتی گاهی اوقات ما را مجبور میکنند تیتراژهایمان را حذف کنیم تا تبلیغات پخش کنند. بنابراین اگر این سریال در زمان خود و چهار سال پیش پخش میشد بهتر دیده میشد.
وی درباره پایان «بیقرار» گفت: قصه «بیقرار» برگرفته از یک پرونده واقعی است، حتی پایانبندی آن که بیتاثیر از واقعیت آن نبوده است. مسائل حقوقی و قضایی آن کاملا رعایت شده است و مشاور حقوقی داشتهایم و کاملا سعی کردم اتفاقی صورت بگیرد که شخصیتهای قصه ما کمترین آسیب را ببینند. مخاطبان هم بدانند پایان قصه هر چه که باشد در نهایت فیلم است. اگر برای کسی این اتفاق بیفتد در نهایت خود آن فرد است که باید برای زندگیاش تصمیم بگیرد.
فلورا سام دربارهی وضعیت تلویزیون نیز با بیان اینکه، متاسفانه در چند سال اخیر در تلویزیون اتفاقات خوبی نیفتاده است، یادآور شد: جابه جایی اخبار تلویزیون، ماجرای آقای فراستی، آوردن دختر ۱۶ ساله و اعتراف گرفتن از او و ... اتفاقات بدی است و مرتب هم ادامه دارد، کسی هم کاری به کارشان ندارد. اما اشکالش این است که مخاطب را از دست میدهند.
منبع: ایسنا
12jav.net