چرا و چگونه به مراغه سفر کنیم؟
اگر دور کوه سهند یک دایره بکشید، ضلع شمالیاش تبریز را میبینید و درست در نقطه مقابلش در جنوب و در امتداد قطر دایره به شهر مراغه میرسید که از نظر زمانی یک ساعت و 40 دقیقه بیشتر از هم فاصله ندارند.
دوات آنلاین-اگر دور کوه سهند یک دایره بکشید، ضلع شمالیاش تبریز را میبینید و درست در نقطه مقابلش در جنوب و در امتداد قطر دایره به شهر مراغه میرسید که از نظر زمانی یک ساعت و 40 دقیقه بیشتر از هم فاصله ندارند.
در حقیقت یک مسیر نیم دایرهای شما را به بنبستی سبز میرساند که تا چشم کار میکند باغستان و تاکستان است. مراغه بیشتر از اینکه یک شهر گردشگری باشد، شهری تاریخی است که اهالیاش اکثرا باغدارند. بیشترین محصولاتشان را صادر میکنند و به همین علت، اوضاع مالی خوبی دارند. برخلاف دیگر شهرستانها اهالی کمتر شهر را ترک میکنند و گاهی دیده شده حتی 30 سال است از شهر خارج نشدهاند. مهاجرت به شهرهای بزرگ اطراف بسیار کم اتفاق میافتد و اهالیاش دلخوش به باغداری و کاسبیاند. شاید یک دلیلش گذر نکردن مسافر و گردشگر به این شهر باشد، مردمش مسافر ندیدهاند و عادت دارند فقط با ترک زبانها معاشرت کنند. کافی است گذرتان یک بار به این شهر بیفتد، سفر به مراغه حتما جزو سفرهای هرسالهتان خواهدشد. اما چرا؟
باغهای مُردَق
مراغه را با صابون معروفش میشناسند و توقع دارید به محض ورود به بازار قدیمیاش کیسههای صابون ببینید، اما اینطور نیست. به محض ورود به بازار قدیمی مراغه، در خیابان بهشتی - که میدان قپان (ترازو) نام دارد - سیلی از رنگ و مزه به سمت شما روانه میشود. میدان قپان بازار روزانهای است که هر روز صبح، میزبان خوراکیهای تازه میشود. سبزیهای دستچین تازه، میوههای تازه باغهای کناره شهر و لبنیات گاومیشهای مراغه، حرف اول را میزند. سرشیر گاومیش یا همان قیماق صبحانه اصلی مردم شهر است.
دو نوع پنیر تبریزی و پنیر محکم، ماست چکیده و معمولی و بستنی سه رنگ از دیگر محصولات لبنی بنام شهر است. میوههای معروف مراغه که مختص باغهای سبز اطراف شهر است و مراغه را با این اسم میشناسند، سیب، به، آلوچه، زردآلو و خِرچه است. خرچه نوعی خیار گرد به شکل کمبزه و ترد و آبدار است. سیب مراغه سفت و آبدار است و ماندگاری بالایی دارد به همین دلیل مستقیما از همانجا به خارج کشور صادر میشود. یکی از روستاهای اطراف مراغه به نام مُردَق، به سیب شهره است. کافی است پنج دقیقه از مراغه به سمت هشترود حرکت کنید تا چشمتان خیره درختهای سیب شود. باغدارها که معمولا در باغهایشان ساکنند، با مسافرها مهربانند و میتوانید از باغهای بدون حصار تا دلتان خواست سیب مجانی بکنید و بخورید البته با اجازه صاحب باغ. یادتان نرود کمی هم به قصد تشکر سیب بخرید که قیمتی برابر یکپنجم قیمت بازار دارد. برای عکاسی و فیلمبرداری هم مردق انتخاب جالبی است. اما یکی دیگر از اصلیترین محصولات باغهای مراغه، انگور است که تا الان 140 نوع آن را به ثبت رساندهاند. میلاخ نوعی انگور نرم تیزاب خورده بین انگور تازه و کشمش است که بیشتر اهالی مشتریاش هستند. مراغه خشکبار معروفی هم دارد که پایش به پایتخت هم نمیرسد و در نهایت به تبریز و قنادی تواضع برسد. اگر بخواهید از خشکبار، انگور و سیب یکجا خرید کنید بهترین فصل گشت و گذار در مراغه همین ماه مهر است.
پایتخت هلاکوخان
در تاریخ اسم مراغه با نام هلاکوخان، پادشاه ایلخان مغول گره خورده است. مغولها که از شرق ایران وارد کشور شده بودند، به شمال غربی کشور که رسیدند دست از خونریزی و ویرانگری برداشتند و حکومت مستقر راه اندازی کردند. وجود باغهای بیشمار و رودخانه صوفی چای که از میانه شهر میگذرد، باعث شد مورد توجه ایلخانها قرار بگیرد و ابنیه و مراکز علمی در آن ساخته شود. رصدخانه معروف شهر ملقب به رصدخانه خواجه نصیرالدین طوسی روی تپهای در شمال شهر، انتهای خیابان پاسداران فعلی، واقع شده و تقریبا از همه جای شهر قابل دیدن است.
گنبد غفاریه یکی از بناهای دیگر تاریخی است که کنار رودخانه واقع شده و احتمالا در گذشته دید خوبی داشته. خوبی صوفیچای این است که میتوانید در راهروهای پهنی که شهرداری کنارش ساخته قدم بزنید و روی چمنهای اطراف لم بدهید. از گنبد غفاریه هم بازدید کنید که بلیت و ورودی نمیخواهد. صوفی چای (چای: رودخانه) از سهند سرچشمه میگیرد و هنوز پر آب است. هرساله مسابقات بینالمللی کانوپولو در صوفی چای مراغه برگزار میشود و طرفداران خودش را دارد. البته قبل از اینکه صوفی وارد شهر شود سد علویان رویش ساخته شده که امروزه کنارهاش به مکان تفریحی شهر تبدیل شده است. گنبد کبود و گنبد مدور دو بنای تاریخی دیگرند که درست پشت بازار کبود در خیابان بهشتیاند. بالای سر در گنبد مدور آیهای از قرآن درباره مرگ نوشته شده که نشان میدهد آنجا مقبره است.
اهالی آن را منسوب به مادر هلاکو میدانند که صحتش مشخص نیست. گنبد سرخ و مقبره آقالار در جنوب شرقی شهر واقع شده که میتوانید هر دو بنا را یکجا ببینید. مقبره آقالار (آقاها) پر از سنگ قرهای قدیمی با نگاره و کتیبه است. شاید معبد مهر وَرجُوی به گوشتان خورده باشد. در منطقه حاشیهای مراغه، به نام یوسف آباد و روستای ورجوی، معبدی سنگی زیر زمین دیده میشود که ملقب به مهرپرستان ماقبل زرتشت است. مهر پرستان خورشید را ستایش میکردند و برای نور و روشنایی ارزش زیادی قائل بودند.
شهر امروزی
ترکها به نظافت اهمیت میدهند. در هیچ جای مراغه حتی خیابانهای قدیمی نمایی از زباله یا ساختمان خرابه نمیبینید. شاید عبور نکردن مسافر از شهر بنبست هم دلیل دیگر تمیزی شهر باشد. با اینکه چند سالی است نمادهایی از تمدن امروزی شهری مثل آپارتمان و ساختمانهای نوساز پایش به شهر باز شده اما خانههای قدیمی، بازارچههای قدیمی، مساجد قدیمی و کوچه باغهاشان و منزلت خودشان را حفظ کردهاند.
خانههای قدیمی مراغه دو ویژگی ثابت دارند؛ نماهای سیمانی آغشته به شیشه رنگی منازل و درهای آهنی که شکل یک در قوسدار (گنبد دار) با شیشه رنگی رویش حک شده. این منازل عمری بالای 50سال دارند. بیشتر خیابانهای مراغه شبیه خیابان ولیعصر تهران، چنارهای به هم پیوسته دارد و اصطلاحا به آن خیابان سقفدار میگویند. قبر اوحدی کرمانی مراغهای، از ادبا و شعرای نام مراغه هم در خیابان دانشسرا واقع شده که یکی از زیباترین خیابانهای شهر است. به خاطر وجود دانشگاه علوم پزشکی بوعلی سینا در این خیابان نام دانشسرا به آن دادهاند. مساجد یکی از جاذبههای این شهر است که بیشتر بهخاطر قدمت و اسمهایشان سر زبانها افتادهاند. اسامی مثل چهلپا، قورباغهها، فوارهها، ریحان، آقا محمد تقی و... که هرکدام داستانهای شنیدنی برای خود دارند. مثلا تجمع قورباغهها در حوض مسجد آن را به همین نام مشهور کرده.
چند سال پیش کشف فسیل استخوان یک دایناسور در مراغه باعث شد مردم به آن شهر فسیل بگویند و حالا ظروف عتیقه مراغه هم شهرت گرفته. عتیقههای خانگی را در مغازههایی به همین عنوان خرید و فروش میکنند و تبدیل به کاسبی پردرآمدی شده. یکی از بازارهای معروف عتیقه، بازار ملا رستم، پاپالان و پاساژ شهریار است. بازارهای دیگر مراغه میتولای، قپان و آقا محمدتقی است که انواع خوراکیهایی مثل شیرینی، چای، حلوای گردویی و لوز بادامی در آن پخته و فروخته میشود.
منبع: چمدان
12jav.net