زندگینامه و بیوگرافی ریحانه پارسا ُ سینا مهرداد و سایر بازیگران سریال پدر
یکی از ویژگیهای این مجموعه حضور دو نسل بازیگر در آن است. از یک سو مهدی سلطانی و مسعود فروتن و از سوی دیگر سینا مهرداد و ریحانه پارسا که اولین حضورش در سریالی تلویزیونی را تجربه میکند.
دوات آنلاین-سریال پدر یکی از پربینندهترین سریالهای این روزهای تلویزیون است. یکی از ویژگیهای این مجموعه حضور دو نسل بازیگر در آن است. از یک سو مهدی سلطانی و مسعود فروتن و از سوی دیگر سینا مهرداد و ریحانه پارسا که اولین حضورش در سریالی تلویزیونی را تجربه میکند. در ادامه زندگینامه این چهار بازیگر را مرور کردهایم که میخوانید:
ریحانه پارسا
ریحانه پارسا متولد 1378 در تهران است. او سال 94 از هنرستان سوره دیپلم تئاتر گرفت البته بجز بازیگری در عکاسی نیز فعالیت تخصصی دارد.
او در مصاحبهای درباره شهرتی که به دست آورده، گفته است: آنقدر بلند پرواز بودم که میدانستم یک روزی موقعیتی برای دیده شدنم پیش خواهد آمد.
او گفته: برای نقش لیلا در سریال پدر حدود 250 نفر که حتی برخی از آنها بازیگران شناخته شده بودند تست دادند اما در نهایت من پذیرفته شدم و خیلی خوشحالم. خدا را شکر توانایی های من به چشم کارگردان آقای توفیقی و نویسنده آقای عنقا آمد. با اتمام مدرسه و حین تحصیل در دانشگاه، تصمیم گرفتم کار تئاتر را به صورت حرفه ای شروع کنم و تصور می کردم بعد از چند سال چنین اتفاقی برایم میافتد
سینا مهرداد
سینا مهراد متولد 12 آذر 1370 در تهران، بازیگر است البته مهرداد اسم هنری او است و فامیلی اصلیاش سهیلی است.
پدرش سعید سهیلی کارگردانی صاحب نام است که فیلم گشت ارشاد او را حتما دیدهاید. برادرش ساعد سهیلی نیز بازیگر شناخته شده است، صبا خواهر نیز در کار طراحی است و شرکت دارد
سینا مهرداد درباره ورودش به دنیای بازیگری گفته است: اولین بار در 4 سالگی در فیلم مردی شبیه باران در کنار ابوالفضل پورعرب بازی کردم او سوپر استار دو دهه سینما و تلویزیون بود که من هنوزم عاشق و مخاطب ایشان هستم. در کودکی نقشهای کوتاهی به من محول شد تا اینکه طی یک دوره چهار پنج ساله بازی را بخاطر تحصیل کنار گذاشتم. سرانجام از 19 سالگی دوباره با کار تئاتر شروع کردم و به تست دادن در دفاتر سینمایی و ایفای نقش در پروژه های مختلف را از سر گرفتم.
سینا از سری اولین فیلم گشت ارشاد بعنوان دستیار کارگردان در کنار پدرش سعید سهیلی بود که در این فیلم ساعد برادرش هم بازی می کند
اولین بار که چهره سینا مهرداد در تلیوزیون سال 96 در سریال سایه بان دیده شد. او در این سریال بازی کوتاهی در نقش حمید داشت و از همین سریال توسط حامد عنقا نویسنده و بهرنگ توفیقی (کارگردان) برای سریال پدر انتخاب شد
او گفته است: در چند سال گذشته تلاش خودم را در عرصه بازیگری داشته ام، اگر خدا بخواهد با پخش سریال پدر دیده می شوم و اگر خدا نخواهد هم که هیچ …
درباره زندگی خصوصیاش هم باید گفت او هنوز مجرد است.
مهدی سلطانی
مهدی سلطانی سروستانی نیازی به معرفی ندارد مخصوصا از زمانیکه نقش هاشم دماوندی را در سریال شهرزاد بازی کرد به چنان شهرتی رسید که تقریبا کسی نیست که او را نشناسد.
مهدی سلطانی متولد سال 1350 در شیراز است. او لیسانس بازیگری خود را از دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران گرفته است. وی فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده سینما و تئاتر دانشگاه هنر در سال 1378 و دکترای تئاتر از دانشگاه آوینیون Avingon فرانسه در سال 1378 و عضو هیثت علمی گروه تئاتر دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.
او از همان سال 71 با ورود به دانشگاه کار حرفه ای خود را خیلی سریع آغاز کرد. اولین کار درخشان او در عرصه نمایش، "چند و چون به چاه رفتن چوپان" نوشته علیرضا نادری بود که سال 1373 در جشنواره تئاتر فجر اجرا شد و مورد توجه هیئت داوران هم قرار گرفت.
اما عمده فعالیت های او به صورت جدی به تئاتر و آن هم بازیگری در این عرصه مربوط می شود. بازی بسیار زیبا و درخشان ایشان در سریال در مسیر زاینده رود، بازگشت نقش های پهلوانی را با خود به همراه داشت.
سلطانی در سریال مادرانه نقش اردلان تمجیدیرا بازی کرد اردلان از همسر خود جدا شده و پسر و دختر خود را سرپرستی می کند اما در می یابد که فاصله زیادی از لحاظ اجتماعی با دخترش رها پیدا کرده است.
مهدی سلطانی بعد از هنرنمایی در سریال مادرانه به شهرت رسید و پس از آن در سریال هایی مثل مدینه ، هفت سنگ و کیمیا به ایفای نقش پرداخت.
مهدی سلطانی در سال 1379 ازدواج کرد و صبح روز 27 آبان 1392 صاحب دختری بنام روژا شد. او می گوید همسرش خانه دار است و خودش نیز در کارهای خرید و آشپزی همیشه در خانه به او کمک میکند.
مهدی سلطانی در مصاحبهای گفته است: زیر آب کسی را نزده ام. برای رسیدن به این نقطه باج به کسی ندادم. چاپلوسی کسی را نکردم، اعتقاداتم را قربانی نکردم، مزدوری نکردم. از حاشیه ها سوء استفاده نکردم. در باند کسی نبودم. تنها مطالعه کردم، با ناملایمات و نداری ها جنگیدم سختکوش بودم. انگیزه داشتم و خوشبین و امیدوار بودم، اعتقاد داشتم که هنرمند موفق کسی است که مطلوب باشد نه طالب. برای مطلوب شدن و مطلوب ماندن، بسیار زحمت کشیده ام و می کشم
همه روی من تاثیر گذاشته اند من از سنگ کنار خودم هم تاثیر گرفته باشم. دانشجویانم، اساتیدم، کتاب هایی که خوانده ام، کارگردان هایی که با آنها کار کرده ام قطعا همه و همه روی من تاثیر گذاشته اند و دانش عملی من را بالا برده اند.
او درباره نقشهایی که بازی کرده نیز گفته است: جمیل در سریال دیوار را دوست دارم، اردلان تمجید در سریال مادرانه و حاج بهزاد مصیب را در سریال در مسیر زاینده رود واقعا دوست دارم به دلیل ویژه ای این شخصیت ها را دوست دارم چون نقطه عطفی در بازیگری من بوده اند، وقتی که از فرانسه برگشتم، در واقع عامل اصلی ورود من به دنیای تصویر سریال در مسیر زاینده رود و نقش پهلوان بهزاد، ساخته آقای فتحی و نوشته آقای علی رضا نادری بود که در سال ۱۳۷۹ از تلویزیون در ماه رمضان پخش شد.
مهدی سلطانی صدای خوبی هم دارد و گاهی میخواند البته خودش را خواننده حرفهای نمیداند. او تا کنون دو قطعه با صدای خود در فضای مجازی منتشر کرده است و قصد دارد قطعات دیگری را تولید کند و در اختیار مخاطبین قرار دهد.
مسعود فروتن
مسعود فروتن لاریجانی متولد دوم اسفند سال ۱۳۲۴در آمل است. او جزء نسلهای اول فارغالتحصیلان کارگردانی تلویزیون، از «مدرسه عالی تلویزیون و سینما» در سال ۱۳۵۰است. مسعود فروتن پس از انقلاب اسلامی با ورود به دانشکده هنرهای دراماتیک مدرک لیسانس خود در زمینه کارگردان سینمایی را نیز دریافت کرد.
وی در اوایل دهه پنجاه با سیمین هاشمی که در آن زمان از گویندگان و مجریهای تلویزیون ایران بوده ازدواج کرد و زندگی مشترک کوتاهی داشت که ثمرهٔ آن دختری به نام تورنگ است که در آمریکا زندگی میکند.
او بیش از سه دهه است که به فعالیت سینمایی و تلویزیونی مشغول است و در کارنامه هنری اش، بیش از ۱۵۰ تله تئاتر و چندین فیلم و سریال دیده میشود.
مسعود فروتن در مصاحبهای گفته است: ما شش برادرو خواهر بودیم و فقط من بودم که به لحاظ خلق و خو کمی با آنها فرق داشتم. آن زمان رادیو وسیله سرگرمی ما بود. من هم تند تند مشق هایم را مینوشتم که وقتی شب برنامه های رادیو شروع می شود کاری نداشته باشم. درخانه ما همیشه روزنامه و مجله بود. پدر و مادر من به شدت اهل مطالعه بودند. در مدرسه تئاتر بازی می کردم و معمولا در مراسم مدرسه شرکت می کردم و یاد گرفتم که خجالتی نباشم و از آن زمان متوجه شدم که من برای دنیای جسارتم.
وقتی به دوران سربازی رفتن نزدیک شدم درست وقتی که ۱۹ ساله شده بودم به عنوان سپاه دانش به روستایی منتقل شدم. در آنجا به لحاظ مطالعه خودم را جلو انداختم، حتی گاهی مینوشتم.
بعد از آن همزمان با درس خواندن در تلویزیون کار می کردم و کار آموز بودم سال بعدش دردانشگاه هنرهای دراماتیک قبول شدم و در آنجا سینما خواندم و با خانم بنی اعتماد و محمد صالح علا همکلاس بودم. هر سه ما در تلویزیون کار می کردیم
او توضیح داده است: جرقه های کار حرفهای من در حرفه کارگردانی تلویزیونی آن هم در تئاتر ازداشگاه هنرهای دراماتیک آغاز شد، آقای رکن الدین خسروی و آقای سمندریان آنجا تدریس می کردند؛ زمانی که وقت آزاد داشتم تئاترهای دانشگاه را می دیدم رکن الدین خسروی پیشنهاد داد که من به عنوان کارگردان تلویزیونی در کنارش باشم و اولین تعریف از کارم را از زبان او شنیدم وقتی به من گفت: نمی دونستم بهت بگم چی میخوام اما تو همون کاری رو کردی که میخواستم، آنجا تکلیف حرفه ای من معلوم شد و فهمیدم من یک آدم تئاتری هستم، حالا بیش از ۳۰ سال است که کار اصلی من تله تئاتر است و با کارگردانهای مهم این کشور کار کردهام.
فروتن درباره زندگی شخصیاش هم گفته است: سالهاست که وقتی دخترم را خواب می بینم دلم میخواهد بخوابم شاید ادامه خوابم را ببینم. سالها را نمی شمارم، نمیدانم کی بود ؟ هم خیلی دور دورها بود هم انگار همین چند لحظه پیش بود، وقتی من و همسرم از هم جدا شدیم. هر دوی ما دلمان میخواست با دخترمان باشیم، او به دلیل اتفاقات زندگیاش کوچ کرد و رفت و همه دلش را در زندگی من باقی گذاشت، او آن طرف بی تابی می کرد و دخترم اینجا مادر میخواست و نداشت و من آخر حرف پریچهر خواهرم را گوش کردم که برایم نوشت : دختر برای بزرگ شدن مادر میخواهد چون الگو لازم دارد و اگر بدون مادر بزرگ شود هویت نخواهد داشت.
12jav.net