بیوگرافی کامل نیکی کریمی
داریوش مهرجویی برای فیلم «بانو» به او پیشنهاد حضور در نقش دوم را داد که نپذیرفت و به او گفت: «اگر نقش اول داشتید به من زنگ بزنید.» از طریق ادبیات و خواندن کتاب به سینما علاقه مند شد. در حال حاضر کارگردان خوش فکری هم هست.
دوات آنلاین-نیکی کریمی هیچ نیازی به معرفی ندارد. پس هر آنچه را که باید درباره این بازیگر و زندگیاش بدانید در این گزارش بخوانید:
متولد نوزدهم آبان ماه ۱۳۵۰ تهران و فرزند اول خانوادهای های چهار نفره. یک خواهر کوچکتر از خود دارد به نام شیکا. مدرک تحصیلی اش دیپلم است. سال ۶۸ برای بازی در فیلم وسوسه توسط جمشید گرگین به جمشید حیدری کارگردان فیلم معرفی شد اما با فیلم «عروس» بهروز افخمی در سینمای ایران جلوه کرد.
اصالتا لاهیجانی است. تا آخر دوران ابتدایی بچه گوشه گیری بود و این مسأله یک جورهایی در اول و دوم راهنمایی هم تداوم پیدا کرد. حتی اگر به مهمانی می رفتند او بیشتر سراغ قفسه کتابها و دنیای شخصی خودش بود.
با تئاترهای مدرسه ای فعالیت هنری خود را آغاز کرد اما خودش را اصلا بازیگر تئاتر نمیداند. در دوران مدرسه بیشتر به والیبال علاقه نشان میداد. زیاد میانه اش با درس ریاضی خوب نبود و نمرههای خوبی هم از این درس نمی گرفت. در حفظ کردن مطلب بهشدت ذهن فعال و آماده ای دارد. در فیلم ها تا به حال بیش از چهار، پنج بار لباس عروس پوشیده است.
معقتد است: هر چقدر بتوانیم وابستگی خود را به هر چیزی کمتر کنیم و از عشق زمینی جدا شویم به عشق واقعی نزدیک تر خواهیم شد. باید عشق را در خودمان پیدا کنیم.» به موجها و انرژی ها خیلی اعتقاد دارد. انتقادپذیر است و محال است به کسی بی احترامی کند .
کمی تا قسمتی که کلهشق است. اهل جستجو و تحقیق و پژوهش است. پشتکار خوبی دارد و محال است تا به نتیجه رسیدن کاری از آن دست بكشد. آدمب کمالگرا است. بعد از دیپلم یک سال برای تحصیل در رشته طراحی به آمریکا رفت.
تا به حال بیش از شش - هفت بار کاندیدای دریافت سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شده است.
جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره سن سباستين، سه قارهر، نانت، تاتورمینای ایتالیا و قاهره هم در کارنامهاش به چشم میخورد. خیلی بچه درسخوانی در دوران مدرسه نبود.
سال ها در سینما لقب سوپراستار را داشت و باعث رونق صنعت سینمای ایران و رونق گیشه ها شد. وی هر کاری را انجام میدهد، بهشدت روی آن کار تمرکز می کند. کتابهای روان شناسی زیادی خوانده و می خواند. هم بازیگر است، هم کارگردان، هم مترجم، هم عکاس و هم داور معتبر بین المللی. وقتی وارد سینما شد خیلی ها بهدلیل چهرهاش مطرح شده و خیلی زود فراموش می شود اما این اتفاق نیفتاد و بازی های جذاب و نقشهای متفاوتی که ایفا کرد بر این نظریه خط بطلان کشید.
در لحظه زندگی می کند. یکی از گرانقیمت ترین کتابخانه ها را دارد. یک بار ازدواج ناموفق داشته است. گیر افتادن در ترافیک عصبی و کلافه اش می کند. او به عنوان نخستین ستاره زن بازیگر سینمای ایران در بعد از انقلاب معرفی شده است.
دوست نداشته و ندارد زندگی معمولی و عادی داشته باشد و هیچ وقت توقع نداشته که پدر و مادرش به او سرویس بدهند. همیشه دنبال جستجو و آگاهی بوده و معتقد است باید روی پای خودش بایستد. وقتی فیلم «عروس» را بازی کرد یک سال به آمریکا رفت و می خواست بازیگری را کنار بگذارد. می گوید: بعد از فیلم «عروس» من خواستم حضوری متفاوت داشته باشم، لذا تا توانستم خواندم، فیلم دیدم و روی خودم کار کردم.
همیشه از بازی در فیلم «سارا» به کارگردانی داریوش مهرجویی به نیکی یاد کرده است. بازی «آل پاچینو» را خیلی دوست دارد و «مریل استریپ» را هم بازیگری حرفه ای میداند. در دنیای نقاشی هم دستی بر قلم دارد. اگر بازیگر نمی شد، دوست داشت در عرصه سیاست و وزارت امور خارجه فعالیت داشته باشد.
در دوران کودکی خیلی به نویسندگی فکر می کرد.
در درسهای شیمی و زبان همیشه خوب بود. در دوران دبیرستان شیطنت هایش شروع شد. می گوید:"یک بار در تئاتر مدرسه اجرایی داشتم که قصه اش را هم خودم نوشته بودم. کاراکتر و شخصیت اصلی باید سیگار می کشید، وقتی این کار را کردم مدیر مدرسه جلو اجرایمان را گرفت."
برای فرار از رفتن به سر کلاس شال گردن می بست و به بهانه سرماخوردگی سر کلاسها حاضر نمیشد. در فیلم «رد پای گرگ» به کارگردانی مسعود کیمیایی نقش کوتاهی داشت و در زمان ساخت این فیلم پدرش هر روز او را به محل فیلمبرداری می برد.
با دیدن یک آگهی برای بازی در فیلم «عروس» تست داد و پذیرفته شد و برای بازی در این فیلم در نهمین جشنواره فیلم فجر نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن شد.
خانواده دکتر ارنست، سندباد، تن تن و... کارتونهای مورد علاقه او در دوران کودکی بود. ورزش فوتبال را دوست دارد و در ورزشهای شنا و تنیس ماهر است. در دوران نوجوانی در ورزش شنا و در میان آموزشگاههای تهران اول شد آن هم در رشته کرال سینه.
موسیقی بی کلام خارجی را دوست دارد. آشپزی اش جای هیچ حرف و حدیثی باقی نمی گذارد. فیلم های بد و شکست خورده هم در کارنامه اش دارد که انگیزه مالی بیشتر دلیل حضورش در آنها بوده است. حرفهای غیرمنطقی و بی عدالتی خیلی زود او را از کوره به در می برد. قرار بود در فیلم «شوکران» بازی کند که نپذیرفت و بهروز افخمی از دستش دلخور شد.
داریوش مهرجویی برای فیلم «بانو» به او پیشنهاد حضور در نقش دوم را داد که نپذیرفت و به او گفت: «اگر نقش اول داشتید به من زنگ بزنید.» از طریق ادبیات و خواندن کتاب به سینما علاقه مند شد. در حال حاضر کارگردان خوش فکری هم هست.
خیلی ها معتقد بودند حقش را در جشنواره فیلم فجر آن سالها به خاطر بازی در فیلم «دو زن» خوردند. بازی در فیلم «میم مثل مادر» را هم رد کرد. سال ۲۰۱۲ از جشنواره بین المللی فیلم «مانهایم» آلمان و جشنواره بین اللملی فیلم «وزول» جایزه بهترین کارگردانی را برای فیلم «سوت پایان» دریافت کرد.
در بیست و یکمین جشنواره فیلم فجر در سال ۸۱ برای بازی در فیلمهای «دیوانه ای از قفس پرید» و «واکنش پنجم» سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن را دریافت کرد.
تا به حال فیلم های یک شب، چند روز بعد، سوت پایان و... را به عنوان کارگردان ساخته است و در بیش از ۶۰ فیلم سینمایی حضور داشته و همچنان بازیگری است که مخاطبان با او همذات پنداری می کنند و از بازی های او احساس رضایت دارند.
منبع: روزهای زندگی
12jav.net