2024/11/23
۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
پیشنهادات ما
دختر15ساله در دام پسر اغفالگر

دختر15ساله در دام پسر اغفالگر

در سن 11 سالگی به سیگار روی آوردم و یک سال بعد تریاک و اکنون شیشه مصرف می کنم. زندگی ام مثل یک مرداب است که هر چه دست و پا می زنم بیشتر در لجن فرو می روم.

دوات آنلاین-دختر 15 ساله‌ای که توسط یک پسر 20 ساله اغفال شده و از خانه فرار کرده بود بعد از دستگیری داستان زندگی‌اش را برای مشاور پلیس استان خراسان شمالی این‌طور تعریف کرد:

 

15 سال سن دارم. از دوران بچگی بدبختی را تجربه کردم، تنها 5 بهار از زندگی ام گذشته بود که مادرم به علت اعتیاد پدرم از او جدا شد و مرا به پدربزرگم سپرد و خودش ازدواج کرد. پدرم با خانمی ازدواج کرد که علاوه بر اعتیاد، اقدام به فروش مواد مخدر نیز می کرد. پدرم به علت فروش مواد مخدر به 5 سال حبس محکوم شد.

 

9 سالم بود که پدربزرگم فوت کرد. من مجبور شدم که به منزل پدرم بروم. پدرم در زندان به سر می برد. نامادری ام، در نبود پدرم مرا مجبور می کرد که برایش مواد حمل کنم.

 

نزد نامادری ام آنقدر لحظات سختی را گذراندم که در سال چهارم ابتدایی به علت افت تحصیلی شدید مجبور به ترک تحصیل شدم. برای نامادری و پدرم تنها چیزی که اهمیت داشت مواد و مصرف آن بود طی سال های زندگی که با پدر و نامادریم هیچ محبتی از آنان ندیدم. حتی برای آنان مهم نبود با چه کسانی معاشرت دارم یا اینکه که چه ساعتی به منزل می آیم.

 

روزها با تمام سختی هایش سپری می شد و من هر روز جای خالی مادرم را بیشتر احساس می کردم. زمانی که به پدرم می گفتم که همسرش چه رفتاری را با من دارد پدرم به جای دلداری و حمایت مرا به باد کتک می گرفت چون نامادری ام مواد پدرم را تامین می کرد و من چاره ای جز سکوت نداشتم.

 

در سن 11 سالگی به سیگار روی آوردم و یک سال بعد تریاک و اکنون شیشه مصرف می کنم. زندگی ام مثل یک مرداب است که هر چه دست و پا می زنم بیشتر در لجن فرو می روم.

 

یک سال قبل با پسری 20 ساله به نام حمید آشنا شدم که او هم معتاد بود، او را دوست داشتم. حمید به من محبت می کرد و من که او را تنها امید و پشتوانه زندگیم می دانستم به تمام خواسته هایش تن دادم.

 

از بدرفتاری های نامادری و پدرم خسته شده بودم تا اینکه حمید به من پیشنهاد داد که از شهر خودمان فرار کنیم و به شهر دیگری برویم، من که احساس می کردم حمید می تواند خوشبختم کند، پیشنهاد او را قبول کردم و با هم به اینجا آمدیم. در حال پرسه زنی در خیابان بودیم که توسط مأموران دستگیر شدیم.

 

نظر کارشناس:

 

خانواده اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و شخصیتش شکل می گیرد. خانواده نابسامان و از هم گسسته تأثیر مخربی بر شکل گیری شخصیت فرزندان دارد و به نوعی در چنین خانواده هایی فرزندان تحت تاثیر والدین ومحیط خانواده رفتارهای نابهنجاری از خود بروز می دهند.

 

همانطور که در کیس فوق مشاهده شد سارا در خانواده ای نابهنجار رشد کرده و برای رهایی از فشارهای درون خانواده بسمت مصرف مواد مخدر سپس ارتباط نامشروع با جنس مخالف و فرار از منزل گرایش پیدا کرده است.

 

عوامل بروز آسیب

 

خانواده نابسامان و از هم گسسته

جدایی و طلاق والدین بدلیل اعتیاد پدر

وجود نامادری بی رحم

سهولت و دسترسی آسان به مواد مخدر بدلیل اعتیاد و فروش آن توسط پدر و نامادری

خلأ عاطفی در دوران کودکی و نوجوانی (عدم تامین نیازهای عاطفی )

عدم نظارت و کنترل بر رفتارهای فرزند

 

تهیه و تنظیم: کارشناس ارشد مشاوره سروان نساء  ایزانلو- خراسان شمالی


پیشنهاد سردبیر: اخباری از پرونده‌های مجرمان شیطان‌صفت (پرونده)

 

پیشنهاد سردبیر: چگونه با هر فیزیکی خوش‌تیپ باشیم؟ (پرونده)

 

پیشنهاد سردبیر: بهترین رژیم غذایی برای لاغری

 

پیشنهاد سردبیر: بهترین رنگ برای اتاق خواب چیست

 

پیشنهاد سردبیر: پیشنهاد یک دریانورد برای سفر به اعماق خلیج فارس

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.