مجازات مرگ برای قاتلان 2 زن
این متهمان در جنایت های جداگانه 2 زن را به قتل رساندند و از سوی دادگاه مجرم شناخته شدند.
دوات آنلاین -دو مرد که متهم هستند در جریان دو پرونده جداگانه دو زن را به قتل رساندهاند محاکمه و به قصاص محکوم شدند.
به نوشته روزنامه جوان، اولین پرونده فروردینماه امسال بعد از تماس مرد جوانی تشکیل شد که مأموران پلیس را از ناپدید شدن همسرش طوبی باخبر کرد. او به پلیس گفته بود روز گذشته همسرش برای خرید از خانه خارج شده است، اما از او خبری نیست و تلفن همراهش نیز خاموش است.
با اعلام شکایت تلاش برای یافتن آن زن آغاز شد تا اینکه جسد طوبی در حالیکه لای پتو پیچیده شده بود در کانال آبی حوالی شهر قزوین کشف شد. جسد به پزشکی قانونی فرستاده شد و در روند تحقیقات مشخص شد وی آخرین بار با مرد جوانی به نام مرتضی تماس داشته است.
به این ترتیب مرد جوان که مأمور خرید یک رستوران بود بازداشت شد و به قتل زن جوان اعتراف کرد. او در شرح ماجرا گفت: «چند سال قبل از همسرم جدا شدم و سرپرستی دو فرزندم را به او سپردم. بهمنسال۹۹ بود که به میدان خراسان رفتهبودم تا برای رستوران خرید کنم که طوبی را دیدم. همین بهانه آشنایی ما شد و آن زن به من گفت سالهاست از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکند.»
متهم ادامه داد: «به او اعتماد کردم و با هم رابطه داشتیم تا اینکه روزی به من گفت بیماری قند دارد به همین خاطر تریاک مصرف میکند. روز بعد از سیزده بدر بود که او به خانهام آمد و با هم مشروب خوردیم و مواد مصرف کردیم. طوبی بعد از مصرف حالش بد شد و در آن شرایط گفت متأهل است و یک دختر دارد. با شنیدن این حرف شوکه شدم و به او گفتم همسرم را به خاطر خیانت طلاق دادم. در حال جر و بحث بودیم که او بیهوش شد. طوبی را لای یک پتو پیچیدم و با طناب آنرا بستم. احتمال میدهم، چون طناب دور گردنش افتاده بود خفه شدهاست. متهم به اتهام قتل عمد در اولین جلسه محاکمه مقابل شعبه دهم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس شوهر او گفت: «من و همسرم با هم اختلافی نداشتیم. متهم درباره رابطه با طوبی دروغ میگوید. او به قصد سرقت همسرم را کشته است و نمیتوانم این ادعا را باور کنم.»
در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و با شرح حادثه گفت قتل اتفاقی رقم خورده و او قصد کشتن مقتول را نداشته است. متهم بعد از اعلام نظر کارشناسان پزشکی قانونی که اعلام کردهبودند زن جوان با پیچیده شدن طناب به دور گردنش خفه شدهاست سرش را پایین انداخت و با اقرار به قتل درخواست گذشت کرد.
او درباره سرقت تلفن همراه مقتول نیز گفت: «وقتی به خانه برگشتم متوجه شدم گوشی مقتول در خانه جا مانده است. به همین خاطر آن را به میدان شوش بردم و به مبلغ ۴۰۰ هزار تومان به یک مالخر فروختم.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد و متهم را به قصاص محکوم کرد.
قتل معلم بازنشسته
دومین پرونده نیز دی سال۹۷ با ناپدید شدن زن ۵۰ساله به نام مریم به جریان افتاد. برادر مریم که مأموران را باخبر کردهبود، گفت: «خواهرم معلم بازنشسته بود. او سال۹۱ با مرد ۷۶ساله به نام اکبر ازدواج کرد. چند روزی است از خواهرم خبری نیست و شوهرش نیز از او اطلاعی ندارد.»
با اعلام این مفقودی تلاش برای یافتن آن زن آغاز شد و در اولین گام از تحقیقات شوهر او مورد تحقیق قرار گرفت. اکبر سعی داشت پلیس را گمراه کند تا اینکه به قتل همسر دومش با همدستی پسرش اعتراف کرد و گفت: «من و مریم سال۹۱ با هم ازدواج کردیم، اما با هم اختلاف داشتیم به همین خاطر چندبار از هم جدا شدیم. آخرین بار او به خانهام آمد که با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم. سپس جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم. ما جسد را در چند کیسه پلاستیکی جاسازی کردیم و در درهای در خارج از شهر رها کردیم.» با ثبت این اظهارات در حالیکه تکههای جسد مریم کشف نشده بود پسر متهم نیز دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد در این ماجرا نقشی نداشته است.
با گذشت سه سال از حادثه اکبر به اتهام قتل، جنایت بر میت و سرقت کارت عابربانک مقتول و پسرش به اتهام سرقت اخفایادله جرم در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند. ابتدای جلسه برادر و چهار خواهر مقتول درخواست قصاص کردند. سپس برادر مقتول گفت: اکبر میدانست خواهرم به تازگی بازنشست شده و سنواتش را گرفته است. به همین دلیل او را به خانهاش کشاند و با همدستی پسرش او را کشت. برای او تقاضای قصاص داریم.»
سپس متهم در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش قتل را انکار کرد و گفت: «بعد از جدایی از مریم چند بار او را صیغه کردم. تا اینکه آخرین بار به خانهام آمد، اما من بیرون بودم. او چند بار تماس گرفت و گفت میخواهد به خانهاش برگردد. اصرار کردم صبر کند، اما قبول نکرد. همسایهها میگفتند او سوار یک پراید شده و از خانه بیرون رفته است. باور کنید از سرنوشت او اطلاعی نداشتم و آن روز تحت فشارهای بازجویی به قتل اعتراف کرد.»
در ادامه پسرش که با قرار وثیقه آزاد بود اتهامش را نپذیرفت و گفت: «از قتل زن دوم پدرم اطلاعی ندارم. من فقط کارت او را از پدرم گرفته بودم و، چون فکر میکردم مریم خودش کارتش را به پدرم داده است. باور کنید نمیدانم چه بلایی سر او آمدهاست که پلیس هنوز نتوانسته اثری از جسد او به دست بیاورد.»
در پایان هیئت قضایی وارد شور شد و با تبرئه پسر متهم، اکبر را به قصاص و حبس محکوم کرد.
12jav.net