معرفی کامل سریال تب و تاب؛ خلاصه داستان، تعداد قسمت ها و گفت و گو با بازیگران
موضوع سریال تب و تاب چیست؟ کدام بازیگران در آن حضور دارند و این مجموعه در چند قسمت ساخته شده است؟
دوات آنلاین -زندگی مدرن و امروزی باعث شده گاهی روابط خانوادگی و فامیلی را هم تحتالشعاع خود قرار بدهد و بعضی نکات اخلاقی و انسانی به فراموشی سپرده شود. از طرفی کرونا هم مزید بر علت شده و روی روابط خانوادگی و فامیلی تاثیر گذاشتهاست. در این میان تلویزیون بهعنوان مهمترین و فراگیرترین رسانه تلاش دارد تا یکسری نکات مهم اخلاقی و انسانی را در قالب برنامههای سرگرمکننده و سریالهای نمایشی به مخاطبان خود منتقل کند؛ از اینرو یکی از سریالها با چنین مضمونی، سریال تب و تاب به نویسندگی و کارگردانی داریوش مختاری و تهیهکنندگی مهدی شفیعی است.
خلاصه داستان سریال تب و تاب
مهدی شفیعی، تهیهکنندگی این مجموعه گفت: قصه سریال تب و تاب کاملا خانوادگی و درباره روابط خانوادگی و مسائل مبتلا به است. در این سریال هم محوریت داستان، خانمها هستند. به همین دلیل فکر میکنم در کنار مخاطب عام که دارد، خانمهای خانهدار خیلی ارتباط بهتر و بیشتری با سریال پیدا خواهند کرد. به نظرم میرسد این کار میتواند فضای جدیدی ایجاد کند و اصولا یک ضرورت است. اینکه با جهان مخاطب رسانه ارتباط بگیریم و فکر نکنیم فقط میتوان با سریالهای اکشن و معمایی مخاطب را با سریال همراه کرد. خانواده و مسائل مربوط به آن چیزی است که تکرار میشود اما تکراری نیست. چون همیشه اختلافهایی درون خانوادهها بوده و هست و خواهد بود. بنابراین رسانه به چنین سریالهایی نیاز دارد. سادگی در داستانگویی چیز عجیبی نیست.
داریوش مختاری، نویسنده و کارگردان سریال تب و تاب نیز گفت: به باور من مخاطب تلویزیون ما چیز پیچیدهای نمیخواهد؛ به این معنی که حتما نباید سریالی خارقالعاده و عجیب ارائه کنیم. مخاطب ما صاحب این هوشمندی است که هر جا رسانه و سریال به آیینه زندگی آنها تبدیل میشود و تصویری از خودشان را در داستانها میبینند و آن را بازتابی از خودشان قلمداد میکنند، همدلی میکنند. به همین دلیل نگاه من به مخاطب نگاهی بسیار جدی است. در نگارش این داستان هم به دلیل نوع فضای ایرانی و روح شرقی و جغرافیایی که دارد، احساس کردم سالهاست تلویزیون از این نوع داستانها فاصله گرفتهاست.
ما در داستانمان حدود ۳۰ شخصیت داریم که تقریبا همه در داستان و ماجراها سهیم هستند و این از آن دست روایتهاست که بیننده خیلی نباید دنبال نفر اول بگردد. به هر حال در زندگی واقعی هم هر کسی قهرمان داستان زندگی خودش است.
به این دلیل این روایت را انتخاب کردم که به بحث سبک زندگی ایرانی -اسلامی و آن چیزی که سالهاست در رسانه مطرح است، نگاه جدی به این مولفه نشده و خلاصه شده در شکلگرایی. مثلا به یک تخت چوبی و سماور بسنده شده تا بنابراین از ظاهر به باطن هیچ وقت حرکت نکردهایم. با این اوصاف برای پرداختن به مقوله خانواده و گونه نمایشی ملودرام که اساسا مبتنی بر روابط خانوادگی است، نیاز داریم به آن نگاه استراتژیک شود. یعنی رسانه موظف است این نوع روایتها را همیشه به مخاطب ارائه کند. نام سریال را هم از این جهت انتخاب کردیم که شاهد روابط تبآلودی هستیم که تابآوری آدمها را به محک آزمون میکشد.
سریال تب و تاب چند قسمت است
در سریال تب و تاب تلاش شده تا موضوعاتی که خانواده با آن درگیر است همچنین سبک زندگی را در بستر یک ملودرام اجتماعی روایت کند. این مجموعه در ۲۵ قسمت برای پخش از شبکه دو تولید میشود. جامجم در یکی از روزهای سرد پاییزی به پشتصحنه این مجموعه رفته و گزارشی از آن تهیه کرده و با کارگردان، تهیهکننده و بازیگران آن گفتوگویی داشته است. پس اگر میخواهید با این سریال بیشتر آشنا شوید، میتوانید در این گزارش همراه ما باشید.
پشت صحنه سریال تب و تاب
یکی از لوکیشنهای اصلی این مجموعه، دانشگاه شهیدرجایی است که گروه مدتی را در این مکان مستقر بودند و سکانسهایی از سریال را مقابل دوربین میبردند. جالب است بدانید معاونت پژوهش و فناوری این دانشگاه به بیمارستان تبدیل شده است.
روزی که ما برای گزارش از پشتصحنه این سریال وارد دانشگاه شدیم، هنوز کلاسهای حضوری تشکیل نشدهبود و دانشگاه به حالت تعطیل بود. با راهنمایی بچههای حراست دانشگاه توانستیم گروه را در این لوکیشن پیچیده پیدا کنیم. گروه از ساعات ابتدایی روز مقابل ساختمان معاونت پژوهش و فناوری مستقر شدهبودند. به محض ورود ما به لوکیشن، خیام وقارکاشانی یکی از بازیگران سریال بازیاش تمام شدهبود و در حال خروج از دانشگاه بود. مقابل ساختمان یک آمبولانس مستقر شدهبود و تعدادی از هنرورها با لباس بیمار و پرستار در آن حوالی منتظر ضبط سکانسها بودند.
یکی از هنرورها با لباس بیمار روی ویلچر نشستهبود. بازیگران هم برای فرار از سرما برای دورخوانی فیلمنامه کنار دیوار نشستهبودند که آفتابی بود. دوربینها و دستگاه ضبط صدا هم در بخش دیگری قرار گرفتهبودند. سینهموبیل هم کنار ساختمان پارک شدهبود. سمت چپ را که نگاه میکردیم، میتوانستیم اتوبان و تردد خودروها را هم ببینیم. با دستور کارگردان، دوربین را به داخل میبرند و مقابل در اصلی ساختمان قرار میدهند. صدابردار هم وسایلش را کنار کارگردان میگذارد و برای اینکه نور آفتاب مزاحمتی برای کارگردان نداشتهباشد، چادر سیاهی روی مانیتور میکشند. همه چیز برای ضبط مهیاست که صدای آژیر پلیس باعث توقف تصویربرداری میشود. بعد از یک وقفه کوتاه، بازیگران روی پلههای مقابل ساختمان میایستند و با اشاره کارگردان دیالوگهایشان را میگویند.
در ادامه دوربین را کنار پلهها قرار میدهند و بوممن، روی صندلی رفته و بوم صدا را تا جایی که میتواند بالا میگیرد تا وارد قاب دوربین نشود. بهگفته یکی از عوامل پشتصحنه، این سکانس یکی از سنگینترین و سختترین سکانسهای سریال است که بهدلیل برداشتهای مختلف هم بازیگران باید راکورد حسیشان را حفظ کنند. هوا همچنان سرد است و همان آفتاب نیمهجان هم کمتر شده و تبدیل به سایه میشود و همه لباسهای بیشتری میپوشند.
اغلب عوامل پشتصحنه حتی کلاه بافتنی به سر دارند اما بازیگران باید با همان لباس صحنه و بدون ماسک باشند. لوکیشن تقریبا آرامی است و تردد زیادی ندارد. معمولا یکی دو نفر از کارمندان دانشگاه گاهی عبور میکنند ولی کنجکاویشان به حدی نیست که بایستند و از نزدیک تماشا کنند. در این سکانس بازیگران باید از در ورودی ساختمان خارج شوند؛ ولی در به مشکل میخورد و باز میماند. تصویربرداری را متوقف کرده و به دنبال مسؤول ساختمان هستند.
همین موضوع باز هم در کارشان وقفه ایجاد میکند اما بازیگران فرصتی پیدا میکنند تا هم متن را مرور کنند و هم لباس بیشتری بپوشند. بهدلیل مساله پیش آمده ترجیح میدهند سکانس دیگری را ضبط کنند که در محوطه دانشگاه است و همه بازیگرهای اصلی در آن سکانس حضور دارند. این سکانس هم از زوایای مختلف و تغییر جای دوربینها نهایی میشود و گروه برای صرف ناهار راهی ساختمان دیگری میشوند که یکی از کلاسها را به رستوران تبدیل کردهاند. کارگردان همچنان فیلمنامه را در دست دارد و با دستیارانش در حال صحبت کردن است تا دکوپاژ صحنه را برای سکانسهای بعد انجام بدهد.
نسرین مرادی در نقش ژاله
نسرین مرادی را با نقشه فریده، همسر کیوان در سریال «نون.خ» بیشتر میشناسیم. وی درباره نقشی که در این سریال بازی میکند، میگوید: در این سریال نقش ژاله، دختر بزرگ خانواده را بازی میکنم که مادر دو فرزند است و مسائلی را پشت سر میگذارد. در کنار نقش ژاله که دوست دارم، کلیت فیلمنامه هم برایم جذاب بود، چون فضای متفاوتی دارد و داستان کاملا به روز و داستانهایش ملموس است.
وی ادامه میدهد: به هر حال خانوادههای ایرانی قصههای ایرانی را هم دوست دارند. این سریال هم داستانهای ایرانی دارد و روابط خانوادهها را به تصویر میکشد؛ روابطی که در آن چالشهایی وجود دارد اما همچنان خانواده کنار هم هستند. همین نکته برای من خیلی جذاب بود. اینکه مثل همه خانوادههای ایرانی، خانواده تحت هر شرایطی کنار هم هستند و هوای هم را دارند و همبستگی بین شان وجود دارد.
این بازیگر درباره همکاریاش با کارگردان و تعاملی که در کار با هم داشتند هم عنوان میکند: من پیش از این کار با آقای مختاری آشنایی داشتم، چون همشهری هستیم و هم به واسطه نویسندگی او را میشناختم اما با وجود اینکه نخستین تجربه کارگردانی ایشان است ولی بسیار تعامل خوبی داریم و همه چیز در کار خوب پیش میرود. فکر میکنم سریال خوبی هم خواهد شد و مردم روابط خانوادگی این شخصیتها را دوست خواهند داشت و با آنها ارتباط برقرار خواهند کرد. به نظرم مخاطب دوست دارد چنین قصه و روابطی را دنبال کند. وی میگوید: تا به حال تجربه کار برای مخاطبان شبکه دو را نداشتم و امیدوارم تجربه خوبی برای من و آنها باشد و از تماشای این سریال لذت ببرند.
پاک نیت در نقش حاج اقبال
محمود پاک نیت که در این سریال ایفاگر یکی از نقشهای اصلی است. توضیحاتی را درباره این سریال و نقشی که بازی میکند، میدهد:
*شما در این سریال نقش حاج اقبال را بازی میکنید. این نقش چه ویژگیای داشت که شما را به بازی در این سریال ترغیب کرد؟
حاج اقبال پدر یک خانواده است که هم عروس دارد و هم نوه. در کل شخصیتی دارد که سعی میکند خانواده را در آرامش نگه دارد. چون اتفاقاتی در قصه میافتد که حاج اقبال به نوعی برقرارکننده آرامش در خانواده است. ضمن اینکه همه چیز را هم مدیریت میکند. به هر حال هر شخصیتی جذابیتهایی برای بازیگر دارد. من هم سعی میکنم در زندگی نقشها و کارهای شبیه به هم بازی نکنم. این نقش هم برای من کاملا متفاوت از نقشهایی است که تا امروز بازی کردهام. یعنی هم از نظر قصه و هم از نظر شخصیتپردازی حاج اقبال با نقشهای قبلی من تفاوت دارد.
*فکر میکنم بازیگر تا جایی میتواند در این زمینه تاثیرگذار باشد و اصل قضیه به فیلمنامه برمیگردد؟
بله، موافقم. من در اغلب سریالها نقش یک پدر را بازی کردهام؛ پدرهایی که شبیه هم نیستند. مثلا نقش پدری که در سریال «جشن سربرون» دارم با پدری که در این سریال بازی میکنم کاملا متفاوت است. این بازیگر است که در کنار فیلمنامه، میتواند این تفاوت را ایجاد کند.
*به نظر شما این سریال قابلیت جذب مخاطب را هنگام پخش خواهد داشت؟
فکر میکنم مردم نیاز به تماشای سریالهای روز دارند. سریالهایی که بتوانند دغدغهها و مسائل و مشکلات خودشان را در آنها ببینند. البته من علاقه بسیاری به کارهای تاریخی دارم. در این زمینه هم تجربههای بسیاری دارم. با این حال معتقدم باید داستانهایی که مرتبط با زندگی روزمره مردم است بیشتر ساختهشود. چون در اینگونه آثار پیامهایی هست که میتواند برای مخاطبان جذاب باشد. در ضمن فکر میکنم آدمهایی که به کارشان علاقه دارند و کار را سرسری نمیگیرند و با دقت کار میکنند، در نهایت نتیجه خوبی حاصل میشود. از طرفی به نظرم میرسد ماجراها و شخصیتها به قدری برای مخاطبان ملموس است که مورد توجهشان قرار میگیرد. چون اگر سریال خوب باشد مردم تماشا میکنند. شما ببینید سریال «پدر سالار» چه سالی پخش شد؟ هنوز هم مردم بازپخشها را میبینند و دربارهاش صحبت میکنند. پس کار خوب، دیده میشود. اگر هم مردم برای تماشای برخی سریالها رغبتی نشان نمیدهند به این دلیل است که آن کار خوب نیست. وقت ارزشمند است و به همین دلیل نباید وقت مردم را با هر کار بدی گرفت.
*آقای مختاری نخستینبار است که در مقام کارگردان پشت دوربین قرار میگیرد. از تعاملی که با هم داشتید بگویید؟
البته او تجربه نویسندگی دارد اما من هیچ شناختی نداشتم ولی با همسرشان، خانم فرشته سرابندی همکاری داشتم. با این حال وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی از قصه خوشم آمد. ضمن اینکه قبلا هم با خیلیها کار کردم که هیچ شناختی از آنها نداشتم اما به هر حال اعتماد با کار به وجود میآید. وقتی فیلمنامهای را میخوانم و متوجه جذابیتهایش میشوم، آن کار را قبول میکنم. فیلمنامه این سریال هم برایم جذاب بود و آقای مختاری هم تعامل خوبی با بازیگران دارد و آدم بسیار منعطفی است.
مهری آلآقا؛ مادر مهربان سریال تب و تاب
مهری آلآقا یکی دیگر از بازیگران این سریال است که همواره نقش مادران مهربان را در سریالها بازی میکند. او از تجربه و حضورش در این سریال میگوید: من نقش احترام را بازی میکنم که خواهر مهلقاست که خانم سرابندی آن نقش را بازی میکند. تا جایی که به یاد دارم هیچوقت نقش خواهر بازی نکردهبودم و معمولا مادر خانواده بودم. همین نکته برایم خیلی جالب است. چون انواع و اقسام مادرها را من در سریالها بازی کردم، بهخصوص مادرهای سختی کشیده ولی در این سریال یک خواهر هستم. من فکر میکنم وقتی مردم این سریال را تماشا میکنند، اگر اختلافی با یکی از اعضای خانوادهشان دارند به نوعی حل میشود. بنابراین تصور من این است که روی خیلی از رفتارهای ما و زندگیها این سریال بیتاثیر نباشد. چون روابط و شخصیتها کاملا به زندگی و شخصیتهای روزمره ما نزدیک است و اتفاقاتی هم که در داستان رخ میدهد، شبیه به همین اتفاقات زندگی خودمان یا اطرافیانمان است. به نظرم مردم هم سریالهایی را دوست دارند که آدمها و اتفاقات برایشان آشنا باشد و خیلی از خودشان و جامعهشان دور نباشد. این ویژگی در سریال تب و تاب هست. یعنی روابط اعضای خانوداه با هم خوب و در کنار هم سعی دارند مشکلات را پشت سر بگذارند که میتواند این نکته تاثیرگذار باشد و چیزهای مهمی که رو به فراموشی است را به همه ما یادآور میشود.
دیگر بازیگران
در این سریال فرشته سرابندی نقش مه لقا را برعهده دارد. فهیمه مؤمنی در نقش فریده بازی کرده و عطا عمرانی بازیگر نقش پسر خانواده است. حدیث نیکرو، خیام وقار، ریحانه رضی، افسانه ناصری و... از دیگر بازیگران تب و تاب هستند.
منبع: جام جم
12jav.net