دوستم را کشتم و جسدش را در خانه دفن کردم
مرد معتاد بعد از قتل دوستش اموال او را به سرقت برد. این متهم در انتظار جلسه محاکمه است.
دوات آنلاین -مرد معتاد که متوجه شدهبود دوست ارمنیاش وضع مالی خوبی دارد او را به خانهاش کشاند و پس از قتل، اموالش را سرقت و جسد وی را در خانهاش دفن کرد. متهم به زودی در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه میشود.
اعلام مفقودی
به نوشته روزنامه جوان، ۱۰اردیبهشتسال۹۷، زن جوانی مأموران پلیس را از ناپدید شدن شوهرش باخبر کرد و گفت: «شوهرم از اقلیتهای دینی است و ژرژ نام دارد. ما در ایران زندگی میکنیم. او چند روز قبل برای رفتن به ویلایمان در کرج از خانه خارج شد، اما دیگر بازنگشت. در این چند روز تلفن همراهش نیز خاموش است و پاسخگو نیست. از نگرانی با یکی از دوستانمان در کرج تماس گرفتم تا به ویلا سر بزند شاید شوهرم آنجا باشد، اما او بعد از رفتن به ویلا گفت آنجا سرقت شده است و از ژرژ هم خبری نیست.»
بعد از اعلام این مفقودی، مأموران تحقیقات خود را برای یافتن مرد ارمنی در دستور کار قرار دادند که در روند تحقیقات مشخص شد آن مرد آخرین بار با یکی از دوستانش به نام هوشنگ تماس تلفنی داشته است.
رازگشایی از قتل
با این سرنخ مرد ۴۰ساله شناسایی و بازداشت شد. او که سابقه اعتیاد و موادمخدر داشت تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا مدعی بود از سرنوشت دوست ارمنیاش اطلاعی ندارد تا اینکه در بازجوییهای فنی سرانجام به قتل آن مرد اعتراف کرد و گفت آن مرد را به قتل رساندهاست و جسد را زیر پلههای خانهاش دفن کرده است.
با اقرارهای متهم، مأموران به محل حادثه رفتند و جسدی راکه در آن محل دفن شدهبود به پزشکی قانونی منتقل کردند.
به این ترتیب متهم بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و در شرح ماجرا گفت: «نقاش ساختمان بودم و ۱۵سال در این شغل کار میکردم. صاحب یکدختر و یکپسر ۹ و ۱۷ساله نیز بودم و رابطه خوبی با همسرم و بچههایم داشتم، اما از سال گذشته وقتی گرفتار دام اعتیاد شدم زندگیام به بیراهه رفت و همه چیز را از دست دادم. همسرم و فرزندانم نیز به خاطر اعتیاد مرا ترک کردند و ششماه بود که تنها زندگی میکردم.»
او درباره نحوه آشناییاش با مقتول گفت: «چند ماه قبل برای خرید شیشه پیش یکی از دوستانم رفتهبودم که با ژرژ آشنا شدم. او هم معتاد به شیشه بود و برای تهیه مواد به آنجا آمده بود. همین بهانهای شد که با هم دوست شویم و چند بار در ماشین او با هم مواد کشیدیم. در مدت آشنایی با ژرژ متوجه شدهبودم وضع مالی خوبی دارد به همین خاطر به او نزدیک شدم و بعد از اینکه به من اعتماد کرد خدمتکارش شدم تا کارهایش را انجام دهم.»
متهم ادامه داد: «چند ماهی گذشت که فهمیدم او به یکی از اعضای خانوادهام نظر دارد و میخواهد به خانوادهام نزدیک شود. همین باعث شده بود از او ناراحت شوم تا اینکه اردیبهشتماه امسال از یک دستفروش مقداری بدل به ارزش ۳۷۰هزار تومان خریدم و آنها را به خانه بردم. همان روز با ژرژ تماس گرفتم و به او گفتم مقداری طلا در خانه دارم و خواستم به خانهمان در میدان ۱۷شهریور بیاید تا آنها را برای فروش بررسی کند.»
او در خصوص قتل مرد ارمنی گفت: «وقتی ژرژ به خانهام آمد بدلها را آوردم و او با دیدن و بررسی آنها عصبانی شد و گفت سرم کلاه گذاشتهاند و همگی آنها بدل است. او در شدت عصبانیت شروع به فحاشی کرد و در آن شرایط به پدرم که فوت کرده بود نیز فحش داد. در حالیکه از رفتارهای او عصبانی شدهبودم به یاد حرفهای گذشتهاش افتادم که از من خواسته بود مادرم را عقد کند تا از این طریق به خانوادهام بیشتر نزدیک شود. همه این حرفها در ذهنم میچرخید و از کینه میخواستم او را از خانهام بیرون کنم که با هم گلاویز شدیم. درگیری به راه پلهها کشید و آنجا بود که با میلهگرد یکضربه به پشت سرش زدم و او از پلهها سقوط کرد و از نفس افتاد. نمیدانستم با جسد چکار کنم این شد که آنرا در پتو پیچیدم و در زیر پلههای خانهام دفن کردم.»
متهم در آخر گفت: «آن روز من و مقتول هر دو شیشه مصرف کرده بودیم و حال طبیعی نداشتیم. به همین خاطر بعد از دفن جسد گوشی تلفن همراه، سوئیچ خودروی سوناتا و کلید باغ مقتول را برداشتم. سپس با خودروی او به ویلایاش در کرج رفتم و همه اموالش را سرقت کردم. بعد از سرقت اموال مقتول، آنها را به یکی از دوستانم به نام ساسان فروختم.»
بعد از ثبت این اظهارات، دوست متهم که ساسان نام داشت، بازداشت شد و به جرمش اقرار کرد. دو متهم راهی زندان شدند و پرونده با کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
به این ترتیب متهمان بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی مقابل هیئت قضایی شعبه۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران از خودشان دفاع خواهند کرد. این در حالی است که معاون رئیس قوهقضائیه از طرف اولیایدم درخواست دیه را مطرح کردهاست.
12jav.net