مهم ترین دلایل سرد شدن رابطه زناشویی چیست

دوات آنلاین - آمادگی، انتخاب و مراقبت از رابطه سه مفهوم اساسی برای داشتن یک زندگی مشترک از قبل ازدواج تا بعد آن هستند؛ به عبارتی بعد از آمادگی و انتخاب، وظیفه اصلی زوج ها تازه شروع می‌شود و آن وظیفه مراقبت از رابطه زن و شوهری است. تداوم و پایداری رابطه عاشقانه مستلزم توجه به سه بعد اساسی عشق است؛ رابطه عاشقانه یعنی رابطه‌ای که در آن سه بعد صمیمیت، تعهد و کشش وجود داشته باشد. صمیمیت به این معناست که ما در رابطه با همسرمان به وی پیوند نزدیک و احساس تعلق داشته باشیم و بتوانیم عمیق‌ترین و خصوصی‌ترین افکار و احساسات‌مان را با او در میان بگذاریم. تعهد به این معناست که ما خودمان را ملزم به این موضوع کنیم که در شرایط سخت رابطه‌مان را با وی حفظ کنیم و در نهایت کشش یا میل به این معناست که ما نسبت به همسرمان میل و رغبت جنسی شدید داشته باشیم.

دکتر هادی غلام‌محمدی، مشاور خانواده و استاد دانشگاه با مقدمه بالا در خراسان نوشت: پایداری و دوام زندگی‌مشترک مستلزم رابطه زناشویی مطلوب بین زوج هاست و نارضایتی جنسی به سرعت زمینه را برای سردی روابط بین زوج ها یا به اصطلاح طلاق‌ جنسی فراهم می‌کند که می‌تواند به پرخاشگری و بدرفتاری در خانواده، افسردگی و دیگر اختلالات روان شناختی، خیانت زناشویی، طلاق، جدایی و... منجر شود. باتوجه به این که به رغم اهمیت زیاد این موضوع کمتر به آن پرداخته شده، در این مطلب به دلایل اصلی و عمده طلاق و نارضایتی جنسی در زندگی  ز ناشویی اشاره خواهد شد.

سردمزاجی یکی از زوج ها

این همان مشکلی است که شادی و نشاط را در رابطه زوج ها از بین می‌برد و باعث ناکامی یکی از آن ها در رابطه می‌شود. در این حالت یکی از زوج ها تمایلات   کمی دارد و در برابر درخواست‌های همسر خود مقاومت می کند و حاضر به رابطه   نیست؛ موضوعی که در بلند مدت آثار مخربی برای زوجی دارد که   طبیعی است و درخواست دارد.

آشنا نبودن با انتظارات متفاوت 2 جنس

بارها در جاهای مختلف و همین صفحه خانواده و ‌مشاوره به تفاوت‌های بین زن و مرد در نگاه‌شان به مسائل جنسی اشاره کردیم و گفتیم که برای زن‌ها رابطه جنسی از چند ساعت قبل از اتاق‌خواب و هم‌خوابی شروع می‌شود و زن برای این رابطه نیاز به درک، توجه و محبت دارد تا به عبارتی در اتاق‌خواب آماده شود.

حال آن‌که مردها برای رسیدن به آمادگی در  رابطه‌جنسی فقط به چند لحظه زمان نیاز دارند. بسیاری از زوج ها از این تفاوت‌ها آگاهی ندارند که در بسیاری مواقع خانم‌ها در رابطه احساس نارضایتی و درک نشدن دارند.

روان شناسی: چرا دیگر به همسرم علاقه ندارم

صمیمی نبودن زوج ها

بعضی از زوج ها می گویند که از ابتدا به همسرشان علاقه نداشته و به دلیل فشار خانواده و تحت شرایط نامناسب ازدواج کرده‌اند و از همان ابتدا تمایل   کمی به همسر خود داشته‌اند. علت آن را این‌گونه بیان می کنند که همسرشان را دوست نداشته‌اند و از بودن با همسرشان لذت نمی‌برند.

بعضی از زوج ها هم می‌گویند که به مرور زمان  در رابطه با  همسرشان سرد شده‌اند و صمیمیت‌شان با همسرشان کاهش یافته است. هرچه هست، کاهش صمیمیت بین زوج ها به سردی جنسی کشیده خواهد شد.

نکات کلیدی: چگونه عشق همسرم باشم

تنوع ندادن به رابطه

برقراری رابطه جنسی همیشه و به یک صورت به مرور زمان باعث تکراری شدن رابطه و یکنواختی آن می‌شود به گونه‌ای که در بسیاری از مواقع نیاز است که زوج ها با تنوع در پوشش، تنوع در مکان و محیط و همچنین نحوه رابطه به زندگی‌مشترک غنای بیشتری بدهند. در همین زمینه زن و مرد با رسیدگی به خود و رعایت نظافت و نکات ‌بهداشتی به افزایش قوای جنسی همسر خود کمک کنند.

بیشتر بخوانید: برای احساس خوشبختی در زندگی ‌مشترک چه کنم

وجود اختلالات جنسی

وجود اختلالات جنسی از قبیل زود انزالی، دیرانزالی، مشکلات نعوظ، کاهش میل‌جنسی و واژنیسموس با مقاربت دردناک از جمله اختلالات جنسی هستند که هر یک به نحوی باعث ایجاد مشکل در رابطه جنسی زوج ها می‌شود و نارضایتی جنسی آن ها را به دنبال خواهد داشت.‌ به عنوان مثال مردی را در نظر بگیرید که خیلی زود  به نقطه اوج   می‌رسد و  خانم ایشان با انبوهی از امیال جنسی ارضا نشده در رابطه رها می‌شود و تکرار این موضوع در بلند مدت مشکلات زیادی از جمله طلاق‌جنسی را در پی خواهد داشت.

اولین و مهم‌ترین توصیه برای درمان

برای راهکارهای درمانی در این زمینه نمی‌توان چند توصیه کلی داشت و در صورت ایجاد طلاق جنسی و مشکل در رابطه جنسی به عنوان اولین راه‌حل، خوب است که علت آن را بیابیم. آیا علت این است که به همسرم علاقه ندارم یا متاسفانه آدمی هستم که به لحاظ جنسی دچار تنوع‌طلبی شده‌ام یا نیاز دارم که تنوعی اساسی به رابطه‌جنسی با همسرم بدهم، آیا علت این مشکل ناشی از اختلالات جنسی است یا از تفاوت‌های زن و مرد در این رابطه آگاهی کافی ندارم؟ و... . مراجعه به روان شناس یا مشاور خانواده در چنین مواقعی، ضروری به نظر می‌رسد.