اشتباه های بزرگ هاشم و سهراب در سریال از سرنوشت
هاشم و سهراب در زندگی چه خطاهایی را مرتکب شده و کدام مسیرها را اشتباه رفته اند؟ آیا آنها بار دیگر به آرامش می رسند؟
دوات آنلاین -هاشم و سهراب در سریال از سرنوشت دو جوان موفق هستند که توانستند از صفر شروع کنند و به پیشرفت های زیادی دست یابند اما دوباره همه چیز خراب شده و آنها در میان بحران های مختلف گرفتار شده اند؛ بحران هایی که خودشان نیز در به وجود آمدن آنها بی تاثیر نیستند و با رفتارهای نادرست شرایط را بغرنج تر کرده اند. کیسان دیباج و دارا حیایی با بازی خوب خود توانسته اند این شرایط پیچیده را نشان بدهند و مخاطب را با خد همراه کنند.
هاشم؛ بلندپرواز و عجول
هاشم شخصیتی بلندپرواز دارد. او می خواهد جای آقای خاکپور را بگیرد. کارخانه ای بزرگ داشته باشد. زندگی مجللی برای خودش درست کند و ثروتمند شود. او این را بارها به سهراب و همسرش نغمه گفته است اما در این راه اشتباهات زیادی را مرتکب شده است. او غیر از بلندپروازی بدون فکر و پشتوانه مخفی کاری هم می کند و همین اشتباهات باعث دردسرش می شود.
هاشم وقتی به مدرسه می رفت با پسری ناخلف ارتباط برقرار کرد ودوست شد. این دوستی به دنبال همین اهداف بلندپروازانه اش بود و می خواست به جایگاه و اعتبار ویژه ای دست پیدا کند اما او را از مسیر صحیح زندگی دور کرد. او برای این که سهراب مانع اش نشود دوستی خود را با پسر خلافکار پنهان کرد تا این که بالاخره خود سهراب همه چیز را فهمید.
حالا هاشم در جوانی اشتباه مشابهی را تکرار کرده است. ماجرای دلارها موضوع ساده ای نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. اگرچه ممکن است هاشم آنقدر هم که تا به حال نشان داده شده گناهکار نباشد و برخی واقعیت ها در ادامه مشخص شود اما به هر حال او با این که می دتنسته ماجدی اهل خلاف است با او وارد معامله شده است. خریدن خانه و خودروی شاسی بلند از جمله انگیزه های او برای این همکاری بود که به خاطرش به زندان افتاد. رفاقتش با سهراب خراب شد و اعتماد نغمه به او از بین رفت.
وارد شدن هاشم به کار واردات مواد اولیه و سپس چرم به خاطر همان بلندپروازی ها بود در حالی که از هیچ یک از این دو کار سررشته نداشت و همین هم باعث شد ضربه بخورد. او کارگاه را به سختی راه انداخته و برای رسیدن به جایگاهی که داشت زحمت زیادی کشیده بود و اگر می توانست توقعات و انتظاراتش از زندگی را کنترل کند و روی همان مسیری که پیش گرفته بود متمرکز شود قطعا آینده روشن تری در انتظارش بود اما عجول بودن برای رسیدن به خواسته ها باعث گرفتاری های زیادی شد.
سهراب و قضاوت های زودهنگام
سهراب بر خلاف هاشم خواسته هایش را مطابق با واقعیت تنظیم می کند و بلندپروازی ندارد. او حتی با واردات مواد اولیه مخالف بود. سهراب در واقع ترجیح می دهد مسیر زندگی را آهسته اما پیوسته طی کند اما او هم دچار اشتباه هایی می شود.
یکی از بزرگ ترین اشتباهات او قضاوت های عجولانه و شتابزده اش است. همان طور که می بینیم درباره پدرش دچار اشتباه شده است. یا وقتی حرف های تلفنی آرزو را در کافی شاپ شنید بدون این که منتظر توضیح آرزو بماند عجولانه قضاوت کرد. او درباره هاشم هم احتمالامترکب همین خطا شده و در جدایی از او زیاده روی کرده است.
اشتباه دیگر سهراب غرور زیادی است. او وقتی تصمیمی می گیرد به هیچ وجه حاضر نیست بپذیرد این تصمیم اشتباه بوده و همان کاری را که تمایل دارد انجام می دهد. غرور او در مجلس خواستگاری از آرزو با انتقاد همه مواجه شد. یا چند باری شاهد بوده ایم آقای خندان از او خواسته کاری را انجام ندهد اما سهراب مطابق میل و فکر خودش رفتار کرده است.
به هر حال هاشم و سهراب انسان های کاملی نیستند و همین امر باعث می شود شخصیت آنها باورپذیر باشد و بتوانیم این دو را درک کنیم. آنها در طول سریال پخته تر می شود و به احتمال زیاد بار دیگر آرامش به زندگی آنها بازخواهد گشت.
12jav.net