کلیدی ترین سوالات خواستگاری که دختر و پسر باید به آنها جواب بدهند
یک روان شناس درباره موضوعاتی که دخترها و پسرهای دمبخت باید نظرشان را درباره آنها در مراسم خواستگاری به طرف مقابل بگویند، توضیح داده است.
دوات آنلاین -از رایجترین دغدغههای دخترها و پسرهای دمبخت، شناخت طرفمقابل است. هدفی که این روزها دستیابی به آن نسبت به گذشته، سختتر به نظر میرسد. همچنین واضح است هر قدر برای ازدواج و ورود به زندگیمشترک، آمادگی بیشتری داشته باشیم و به شناخت بهتری از طرف مقابلمان برسیم، شانس خوشبختیمان در این مسیر بیشتر خواهد بود. در ادامه چهار سوال مطرح میشود که در قدم اول باید خودتان به آنها پاسخ دهید و سپس در یکی از جلسات خواستگاری از طرف مقابلتان بخواهید که دو نفری به این سوالات در حضور هم جواب بدهید. توجه داشته باشید که جواب دادن به بعضی از این سوالات، نیاز به فکر کردن دارد بنابراین اگر در لحظه پاسخی برای آنها نداشتید یا پاسخی به ذهنتان نرسید، نگران نشوید و در اولین فرصت به دنبال یافتن پاسخی برای آن سوال باشید. بهتر است که در جواب دادن به این سوالها، مثالهایی واقعی از زندگیتان بزنید یعنی اتفاقاتی که قبلا یا هماکنون در زندگیتان میافتد تا پاسختان واقعیتر باشد.
انتظارات از همسر؟
هر یک از دو طرف برای جواب دادن به این سوال، در واقع باید بدانند که چه نقشهایی برای همسر آیندهشان متصور هستند. به طور مثال، از نظر شما چه مقدار شراکت در کارهای خانه قابل قبول است؟ چقدر هر دو به بحث همکاری در تامین مخارج معتقدید؟ چه میزان رفت و آمد خانوادگی با خانواده هر دو طرف یا با دوستانتان را انتظار دارید؟ انتظارتان از تعهد چیست؟ انتظارتان از یک رابطه صمیمی چیست؟
به عبارت دیگر طرف مقابلتان باید چه کار کند که از نظر شما متعهد خطاب شود یا چه جور رابطهای را رابطه صمیمی میداند؟ پاسخ به این سوالات و روشن شدنشان در جلسات خواستگاری، کمک زیادی به دخترها و پسرها در انتخاب اصولیتر همسر میکند. انتخابی که بر اساس شناخت قابل قبولی از وظایف به وقوع میپیوندد.
چگونگی بروز احساسات؟
وقتی ناراحت هستم، ناراحتیام را چگونه بیان میکنم؟ وقتی عصبانی هستم چطور؟ وقتی خوشحالم چی؟ اگر از کسی چیزی بخواهم، چگونه بیان میکنم؟ بهتر است برای تک تک این مباحث، مثالی از آخرین باری که ناراحت یا عصبانی شدید بزنید یا شدیدترین حالت ناراحتی یا خوشحالی و اقداماتی را که انجام دادید در ذهنتان مرور کنید.
مثالی برای خودتان بزنید از وقتهایی که در زندگی دچار مشکل شدید و ببینید چطور آن را حل کردید؟ سعی کنید مثالهای شما تنوعی از موقعیتهای شغلی، تحصیلی، خانوادگی و اجتماعی را دربرگیرد. سپس همه این سوالات را در جلسات خواستگاری مطرح کنید و از او بخواهید که مانند شما با مثالهایی عینی، پاسخ دهد.
سرگرمیهای مورد علاقه؟
شاید این سوال پیش پا افتاده به نظر برسد اما بسیار مهم است که ما در اوقات فراغت بتوانیم با همسرمان از تفریح مشترکی لذت ببریم یا تفریح همسرمان برای ما عذابآور نباشد. برای مثال اگر من در روز تعطیل ترجیح بدهم در خانه بمانم و با خواندن کتاب یا دیدن فیلم روز را سپری کنم در حالی که همسرم ترجیح بدهد تمام روز تعطیل را در بیرون از خانه بگذراند، چه اتفاقی میافتد؟ به همین دلیل خوب است که این تفاوتهای احتمالی را از قبل بدانیم و برای آنها برنامهریزی کنیم. اگر همسرمان عادت دارد در هفته روزی را به تفریح با دوستانش اختصاص بدهد، بهتر است قبل از ازدواج این را بدانیم که بعدها باعث اختلاف نشود.
هدف از ازدواج؟
آیا برای فرار از تنهایی ازدواج میکنم؟ آیا بچهدار شدن برای من یک هدف است؟ آیا نیاز عاطفی شدید دارم؟ آیا شرایطی در خانواده دارم که میخواهم از آنها فرار کنم؟ آیا انگیزه مالی دارم؟ در پاسخ به این سوالها، یادمان باشد که اگر اهداف ما از ازدواج با طرف مقابلمان تناسب نداشته باشد، میتواند باعث ایجاد مشکل شود و همینطور اگر هرکدام از ما تنها یک هدف را برای ازدواج ذکر کردیم این میتواند زنگ خطری برای رابطهمان باشد چون اگر مسیر ازدواج به این سمت پیش برود که آن یک هدف برآورده نشود، ازدواج ما را تحت تاثیر قرار میدهد.
اهدافی که پنج سال بعد از ازدواج در نظر دارم، به آنها برسم چیست؟ آیا وقتی به این سوال جواب میدهیم، صرفا روی اهداف فردی مانند ترفیع شغل و اهداف مالی تمرکز میکنیم؟ اگر پاسختان اینگونه است، این موضوع هم یک زنگ خطر محسوب میشود.
حالا نوبت ارزیابی خواستگارتان است
بعد از مطالعه سوالات، نوبت به ارزیابی طرف مقابل میرسد. خصوصیات مثبت و منفی که از خواستگارتان در این مذاکرات دیدهاید، بنویسید. یادمان نرود که همه ما مجموعهای از نقاط قوت و ضعف هستیم. بنابراین اگر خواستگارتان از نظر شما هیچ نقطه منفی ندارد، احتمالا علتش این است که یا شناخت شما از وی کامل نیست یا عشق کورتان کرده است.
توجه داشته باشید اگر نقاط منفی طرف مقابل را نبینیم و زندگیمشترک را شروع کنیم، بعد از ازدواج به خودمان میآییم و با نقاط ضعفی مواجه میشویم که قبل از ازدواج نه تنها آنها را ندیدهایم که فکری هم برایشان نکردهایم. سپس با جملاتی مانند اینکه «تو عوض شدی!» از طرف یکی از زوجها مواجه می شویم و این ماجرا خیلی زود رابطه ما را دچار مشکل خواهد کرد.
نویسنده: نگار مظلومحسینی- دانشجوی دکترای روانشناسی بالینی
منبع: روزنامه خراسان
12jav.net