افسردگی نوجوانان در 25 سال گذشته بیشتر شده است
حال نیمه افسرده با تنشهای پراکنده
وزارت آموزشوپرورش انگلیس سال 2016 در یک نظرسنجی از میان معلمهای تمام مقاطع تحصیلی به نتایج ناامیدکنندهای دست یافت. در این نظرسنجی سراسری 93درصد معلمها اعتقاد داشتند مشکلات روحی و بحرانهای روانی در میان 90 درصد دانشآموزان نوجوان تشدید شده است،
دوات آنلاین-زندگی نوجوانهای امروز با نسلهای پیشین قابل قیاس نیست. همه جنبههای زندگی آنها از خوراک و پوشاک گرفته تا تفریح و تحصیل جهش درخور توجهی داشته است. بااینحال آمارهای جهانی حاکی از آن است که بهرهمندی از این نعمتها برای نوجوانان شاید لازم باشد اما کافی نیست. براساس آمار سازمان بهداشت جهانی، در 25 سال گذشته نرخ افسردگی و اضطراب در میان نوجوانان 70درصد افزایش داشته است. تعداد کودکان و نوجوانانی که نیاز به خدمات اورژانسی روانشناسی دارند، از سال 2009 تا امروز دوبرابر شده است. در سه سال گذشته بیشترین افرادی که به دلیل اختلال تغذیه (آنورکسیا) در بیمارستانها بستری شدهاند، نوجوانها بودهاند.
وزارت آموزشوپرورش انگلیس سال 2016 در یک نظرسنجی از میان معلمهای تمام مقاطع تحصیلی به نتایج ناامیدکنندهای دست یافت. در این نظرسنجی سراسری 93درصد معلمها اعتقاد داشتند مشکلات روحی و بحرانهای روانی در میان 90 درصد دانشآموزان نوجوان تشدید شده است، بهطوریکه 62 درصد آنها حداقل یک بار در ماه با این مشکلات درگیر هستند و باید وقت و انرژی مجزایی برای حل آن صرف کنند. 20 درصد دیگر نیز اوضاع را وخیم توصیف و اعلام کردند که باید بهصورت هفتگی و روزانه (عموما در فصل پاییز) با این بحرانها دستوپنجه نرم کنند. از نظر برخی، نوجوانها به دلیل غرقشدن در انواع لذتها به نسبت نسلهای پیشین شکنندهتر و انعطافناپذیرتر هستند. برخی دیگر معتقدند که راحتی بیش از حد دوران، این نوجوانها را لوس و بیانگیزه کرده است. برای فهمیدن مشکل فقط کافی است از نزدیک نگاهی به نوجوانها و روند زندگی آنها انداخت.
تا سال 2012 مشکلات معمول تغییر سن بر سر راه نوجوانان بود؛ اما آمار سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد از آن سال به بعد ثبات روحی و روانی در میان نوجوانان روبهکاهش گذاشته است. این نداشتن ثبات از نظر جمعیتشناسی، تمامی اقشار یک جامعه خصوصا در کشورهای توسعهیافته، مناطق شهری، روستایی، افراد با تحصیلات بالا و افراد تحصیلنکرده را دربر میگیرد. تقصیر بزرگ متوجه مشکلات مالی خانوادهها پس از بحران اقتصادی جهان است که مسائل و مشکلات این افراد را تشدید کرده است. در این میان نوجوانان دختر در مقایسه با پسرها در معرض خطر بیشتری قرار دارند. براساس آمار وزارت بهداشت و خدمات درمانی آمریکا در سال 2015 حدود سهمیلیون نوجوان 12 تا 15ساله حداقل یک بار حمله افسردگی حاد را تجربه کردهاند. همچنین گزارش شده است که دومیلیون نفر دیگر در معرض خطر هستند که میتواند زندگی آنها و خانوادههایشان را مختل کند. آمار مؤسسه ملی سلامت روان در آمریکا نشان میدهد که در این سال حدود 30درصد از دخترها و 20درصد از پسرها، در مجموع 6. 3 میلیون نوجوان، اختلال اضطرابی داشتهاند. انتشار این آمار افراد بسیاری را در آمریکا غافلگیر کرد؛ چراکه با توجه به میزان مراجعات مردم به مراکز درمانی انتظار میرفت که اضطراب و افسردگی در پایینترین حد خودش در مقایسه با گذشته باشد؛ اما هرگز در کشور توسعهیافتهای مانند آمریکا چنین چیزی مصداق نداشته است. مؤسسه ملی ذهن کودک مستقر در آمریکا با بررسی اختلالات اضطرابی دریافت که فقط 20درصد از والدین میتوانند درمان مناسب را برای نوجوانهای خود به دست بیاورند. برخی رفتارهای مربوط به اختلالات اضطراب و افسردگی مانند آسیبهای جدی به بدن در نوجوانان عمدتا بهصورت کاملا مخفیانه اتفاق میافتد؛ ازاینرو فهمیدن آنها و تلاش برای درمان معمولا خیلی دیر انجام میشود. کارشناسان معتقدند تعداد نوجوانان مضطرب به همین میزان باقی نخواهد ماند و شاهد افزایش قابل توجهی در میزان آنها در سالهای آینده هستیم؛ ازاینرو زنگ خطر کمکهای لازم و درست به نوجوانان درمانده دنیا به صدا درآمده است. به گفته رئیس انجمن روانشناسان آمریکا، نوجوانها ذهن تحریکپذیری دارند که گاهیاوقات در هماهنگی میان ذهن و احساساتشان دچار خلل میشوند. واکنشهای عاطفی به تغییراتی که این روزها در دنیا با سرعتی سرسامآور در جریان است، میتواند یکی از علل عمده این اضطراب جهانی باشد. «فیث آن» دانشآموز ساکن فلوریدای آمریکاست که در اواخر سال 2015 با الهام از یک فیلم سینمایی رگهای دستش را زد. خودکشی فیث نافرجام بود؛ اما از آن مهمتر یادداشت او درباره علت خودکشیاش بود. او در این یادداشت نوشته بود: «زندگی سخت است مثل فتح قله اورست با کفشهای پاشنه بلند». پس از منتشر شدن اخبار این خودکشی و محتوای یادداشت نشریه تایمز در یک شماره ویژه به بررسی علل فراگیر شدن خودکشی در میان نوجوانها پرداخت. جنیس ویتلاک، مدیر مؤسسه تحقیقاتی کرنل، در زمینه صدمات و آسیب خودخواسته افراد به بدن در مقالهای برای این نشریه توضیح داد: «اگر برای عصبانیکردن، مضطربکردن و ازبینبردن نوجوانان و سوقدادن آنها به سمت خودزنی و خودکشی شرایطی لازم است، باید بگویم ما بهخوبی توانستهایم تمامی این شرایط را مهیا کنیم.».برای بسیاری از بزرگسالان سخت است که درک کنند چه مقدار از زندگی عاطفی نوجوانها بر صفحه نمایش تلفنهای همراه آنها در جریان است. مؤسسه کار و اقتصاد ایزا(IZA)در یک پژوهش گسترده نحوه تأثیر شبکههای اجتماعی بر جهانبینی نوجوانان را مطالعه کرد. نتیجه این مطالعه این بود با گذراندن حداقل یک ساعت از شبانهروز در انواع شبکههای اجتماعی رضایت از زندگی و امید به آینده در میان نوجوان 14 درصد کاهش مییابد. این پژوهش با درنظرگرفتن مسائلی چون افزایش تهدیدهای اینترنتی، افزایش مقایسههای اجتماعی، کاهش فعالیتهای واقعی و کمبود ارتباطات چهرهبهچهره با دیگر انسانها برای انتقال تجربیات به چنین نتیجهای دست یافت. تام کرستینگ، روانشناس ارشد ناظر بر این پژوهش، درباره این نتیجه میگوید: «نوجوانها بهطور متوسط 9ساعت از وقتشان را در یک شبانه روز در رسانههای اجتماعی مجازی میگذرانند. این رسانهها در ابتدا قرار بود بخشی از زندگی باشد؛ اما برای این کودکان تازهوارد به دنیای بزرگسالان تبدیل به روشی از زندگی شده است. این رسانهها به شیوهای با زندگی امروز عجین شده است که حذفکردن آن غیرممکن به نظر میرسد. پس راه مقابله با حملات احتمالی، حفظ ارتباط نزدیک با نوجوانها و صحبتکردن با آنان درباره مشکلاتشان است. صحبتکردن با نوجوانان ممکن است مشکل باشد؛ اما اگر از دریچه تنها درمان موجود به آن نگاه شود، صبر لازم هم بهوجود خواهد آمد».