ارتباط پنهانی زندگی 2 خانواده را نابود کرد

دوات آنلاین -سه سال پیش بود که خیلی اتفاقی، زودتر از همیشه به خانه بازگشتم. همسرم متوجه حضور من نشد و سرش توی گوشی بود و داشت پیامک ارسال می‌کرد. اما با دیدن من هول شد و گوشی از دستش افتاد. من که به این رفتارش شک کرده بودم گوشی را گرفتم و شماره‌ها را چک کردم و آنجا بود که متوجه شدم او مشغول گفت‌وگو با شوهر خواهرم است؛ مردی که 25 سال بود با خواهرم زندگی می‌کرد و 3فرزند داشتند.

باورم نمی‌شد همسرم بعد از 17سال زندگی مشترک و دو فرزند، دست به این کار زده‌ است. همسرم زیر بار نرفت و انکار کرد حتی وقتی از والدینش کمک خواستم آنها به جای نصیحت دخترشان، از او دفاع کردند و مرا متهم کردند قصد بدنام کردن دخترشان را دارم. با این‌که او نپذیرفت به من خیانت کرده، از او خواستم به خاطر فرزندان‌مان دست از این کار بردارد و حتی او را به مشاوره بردم و هر کاری انجام دادم تا او را دوباره به زندگی مشترکمان دلگرم کنم و زندگی خود و همچنین خواهرم را از ویرانی نجات دهم؛ اما فایده‌ای نداشت.

بعد از مدتی مچ همسرم را همراه دامادمان در خانه یکی از آشنایان‌مان گرفتم و با اطلاع از این‌که بی‌وفایی او نسبت به من، به خیانت رسیده، دیگر نتوانستم به زندگی مشترک ادامه دهم و با طلاق موافقت کردم و با او شرط کردم که دور و بر خانه ما نیاید و خودم فرزندان‌مان را برای دیدنش ببرم.

به تصور خودم می‌خواستم حالا که زندگی خودم در آتش هوس‌بازی همسرم سوخته، با دور کردن او، برای حفظ زندگی خواهرم تلاش کنم. اما چند روز بعد از طلاق فهمیدم همسر سابق و دامادمان بلافاصله پس از طلاق بدون رعایت چارچوب‌های عرفی و شرعی عقد کرده‌اند و حالا همسر خیانتکارم هووی خواهرم شده‌است. دو طرف با وقاحت و بدون پنهان‌کاری این موضوع را همه جا عنوان می‌کردند و حتی دامادمان یک روز در خیابان جلوی من را گرفت و با لحن تحقیرآمیزی گفت هم با خواهرت ازدواج کرده‌ام و هم عروست را از راه به در کردم. با وجود سنگین بودن این حرف ولی باز هم سکوت کردم.

تا این‌که در شب حادثه همسر سابقم برخلاف توافق‌مان برای بردن فرزندان‌مان آمد و وقتی بچه‌ها با او نرفتند، رفت و بار دوم با همسر جدیدش بازگشت و بدون توجه به نگاه‌های متعجب و کنجکاو همسایه‌ها، شروع به سرو صدا و فحاشی کردند.

چاره‌ای نداشتم برای حفظ آبرو و تمام کردن سرو صداها از خانه بیرون رفتم و با آنها درگیر شدم و نزاع و درگیری ما، با اصابت ضربات چاقوی من بر بدن دامادمان به پایان رسید.

از کشتن یک انسان دیگر، خوشحال نیستم اما آنها در آتشی سوختند که خودشان شعله‌اش را از سال‌ها پیش روشن کرده بودند. من تمام تلاشم را برای حفظ زندگی خودم و خواهرم کردم، اما هوس همسرم برای شکل دادن ارتباط پنهانی با شوهر خواهرم و لاابالی‌گری شوهرخواهرم ما را به این نقطه رساند.

فرزندان خواهرم یتیم شدند و فرزندان خودم نیز با برچسب پدر قاتل باید زندگی کنند. هوس‌بازی دو انسان بی‌ملاحظه زندگی یک خاندان را زیر و رو کرد و نمی‌دانم روزی می‌رسد که این اتفاقات تلخ را فراموش کنم.

خیلی دلم می‌خواهد با همسر سابقم روبه‌رو شوم و از او بپرسم آیا این خیانت آن‌هم با یکی از نزدیکان من، ارزش زیر پا گذاشتن چارچوب‌های اخلاقی و شرعی و نادیده‌گرفتن یک عمر زندگی مشترک را داشت؟ آیا رابطه پنهانی آنقدر هیجان‌انگیز بود که به خاطرش آرامش فرزندان‌مان را نابود کنی و از مردی که تمام دغدغه‌اش خوشبختی تو و فرزندانش بود، یک قاتل بسازی؟

حفظ زندگی مشترک مراقبت مستمر می‌خواهد

​​​​​​​سروان سمانه مهربانی،روان‌شناس پلیس آگاهی پایتخت در این باره می‌گوید: گاهی اوقات افراد، فداکاری زیادی در زندگی مشترک از خود نشان می‌دهند اما بازهم با خیانت از سوی شریک زندگی‌شان روبه‌رو می‌شوند و برای خیلی از افراد این پرسش پیش می‌آید به چه علت افراد نسبت به زندگی مشترک چندساله‌شان سرد می‌شوند؟!

زندگی مشترک مانند یک گلدان گل است که به مراقبت مستمر نیاز دارد و هر زمان که آن را به حال خود رها سازید، باید منتظر پژمردگی و از هم‌پاشیدن آن باشید. بسیاری از افراد علاقه، مهربانی و فداکاری زیادی در رابطه از خود نشان می‌دهند اما مشکلی که آنها را در نهایت با شکست روبه‌رو می‌کند برخوردار نبودن از مهارت‌های زندگی است. یکی از مهارت‌هایی که باعث حفظ و استمرار زندگی مشترک می‌شود، داشتن اهداف و برنامه‌های مشترک است. هم‌افزایی یکی دیگر از علل احساس رضایت از زندگی مشترک است.

منظور از هم‌افزایی این است که شما بعد از چند سال که از زندگی‌مشترک‌تان گذشت در مقایسه زندگی خود در دوران تجرد و تاهل به این نتیجه برسید که ازدواج باعث رشد شما شده‌است. بسیاری از افراد وقتی متوجه می‌شوند در این سال‌ها درجا زده‌اند به پوچی می‌رسند. درست زمانی که زن یا شوهر زبان، هدف و معنای مشترکی در رابطه با همسر خود نمی‌یابد، از هر زمان دیگری در برابر وسوسه شکل دادن روابط فرازناشویی و زیر پا گذاشتن مرزهای اخلاقی و شرعی آسیب‌پذیرتر می‌شود و سعی می‌کند هیجان نداشته‌اش را در رابطه‌ای دیگر بیابد و از احساس پوچی که ذهنش را پر کرده فرار کند. با این‌که در حال حاضر مراکز مشاوره مختلف از سوی بهزیستی، آموزش و پرورش و نیروی انتظامی در سراسر کشور راه‌اندازی شده که خدمات روانشناختی را با هزینه‌های اندک و حتی رایگان به شهروندان ارائه می‌کنند، بسیاری از زنان و مردان به جای درخواست کمک از کارشناسان و متخصصان ترجیح می‌دهند به راهکارهای اشتباه و ناپخته از جمله روابط فرازناشویی روی آورند. روابطی که در ابتدا هیجان‌انگیز به نظر می‌رسد اما درنهایت به دل‌شکستگی، طلاق و جنایت می‌انجامد.

 اگر حفظ زندگی مشترکتان برای شما مهم است و مایلید رابطه زناشویی‌تان طراوت و تازگی خود را حفظ کند، پس کتاب بخوانید، در کارگاه‌های روان‌شناسی شرکت کنید و از راهنمایی مشاوران خانواده بهره ببرید.

منبع: تپش- روزنامه جام جم