2024/04/19
۱۴۰۳ جمعه ۳۱ فروردين
توضیح حامد عنقا درباره سکانس جنجالی سریال آقازاده

توضیح حامد عنقا درباره سکانس جنجالی سریال آقازاده

حامد عنقا درباره سکانس آش و شکلات در سریال آقازاده صحبت کرده است که در این مطلب می خوانید.

دوات آنلاین -سکانس آش و شکلات در سریال آقازاده به سکانسی جنجالی تبدیل شد. در این سکانس راضیه صیغه عقد موقت خودش با حامد را می‌‌خواند. حامد عنقا نویسنده و تهیه کننده این سریال در گفت‌وگو با خبرگزاری مهر درباره این سکانس و موضوعات دیگر گفت‌گوی مفصلی کرده است که بخشی از آن را در زیر می خوانید:

 

بازتاب سکانس آش و شکلات در سریال آقازاده

* بازتاب‌ها و واکنش‌ها به این سکانس همانی بود که می‌خواستید یا انتظار چیز دیگری را داشتید؟

نه واقعاً، ولی تصور می‌کنید به‌دنبال چه چیزی بودیم؟

 

* این دقیقاً نکته‌ای است که می‌خواهم بدانم، آن هم درباره حاشیه‌ای که تا حدودی روی کل سریال سایه انداخت...

اول اینکه معتقد نیستم که روی سریال سایه انداخت، بلکه شاید در یک محدوده زمانی باعث شد عده‌ای که به هر دلیلی سعی می‌کردند خودشان را درگیر سریال نکنند هم آمدند و درباره آن صحبت کردند. بعد از هیجانات یکی دو روز اول هم دیدیم که در فضای رسانه‌ای عده‌ای شروع به صحبت درباره اصل مطلب کردند. عده‌ای از موضوع سریال و اینکه حامد و راضیه و مانلی چه کسانی هستند، عبور کردند و مسئله «محرمیت»، «ارتباط دختر و پسر»، «عقد موقت» و این قبیل مسائل اجتماعی، خودش تبدیل به موضوع گفتگو‌ها شد.

 

این به نظرم فی ذاته خیلی پسندیده و لازم بود. در مجموع ما می‌بایست به طریقی، موضوعی که احساس می‌کردیم موضوع امروز است را مطرح می‌کردیم. خب این هزینه دارد، طنز و شوخی هم دارد. با این اتفاق مراکز معتبرتر هم وارد میدان شدند؛ مثلاً خبرگزاری حوزه از منظر احکام دینی به‌صورت مفصل به این موضوع پرداخت. حتی در دهه اول محرم، برخی سخنرانان مطرح از زوایای مختلف درباره این موضوع منبر رفتند که شاید مهم‌ترینش سخنرانی حامد کاشانی در مراسم بنی‌فاطمه بود که مشخصاً منبر شب عاشورای خود را به موضوع «متعه» اختصاص داد و روایات و اهمیت آن در جامعه اسلامی را گفت.

 

برخی دیگر هم به تحلیل جنس انتقادات گروهی از منتقدان این سکانس پرداختند و اینکه چرا درباره حکم حلال الهی و یک راه حل اجتماعی برخی اینگونه موضع‌گیری کردند؟ وظیفه ما نسخه پیچیدن نیست، ما به‌دنبال طرح یک موضوع مغفول بودیم و البته که اولین کسانی هم نبودیم که دست روی این موضوع گذاشتیم و البته واقعاً موضوع زمان هم نبود بلکه الزام داستان به‌جهت موضوع نفوذ و موارد دیگر بود.

عکسی از سریال آقازاده

می دانستیم سکانس واکنش برانگیزی است

* این‌ها که توصیف شرایط پیش آمده است. سؤالم را تکرار می‌کنم؛ از ابتدا برای همین شرایط و بازخورد‌ها هدف‌گذاری کرده بودید، یا امروز که با آن مواجه شده‌اید از آن استقبال می‌کنید؟

استقبال که نمی‌کنم، اما واقعیت این است همان روزی که این سکانس را می‌گرفتیم، می‌دانستیم سکانس واکنش‌برانگیزی خواهد شد. قبلاً هم که طرح شده همین شکل را داشته. بگذارید از زاویه دیگری به این برسیم؛ اساساً وقتی شما می‌خواهید موضوع شادی را به هر صورتی مطرح کنید، اینگونه نیست که شب به تنهایی در خانه به آن فکر کنید و درباره‌اش تصمیم بگیرید بلکه ساعت‌ها حرف و نظر و مشورت دارد!

 

در روند داستان «آقازاده»، ما از دو زاویه به این سکانس می‌رسیم. یک طرف یکی پسر مؤمن، متدین و معتقد است که در عین تجربه عشق، همچنان تقیدات مذهبی خودش را هم دارد. از نگاه «حامد»، به موقعیتی رسیده‌ایم که می‌خواهد با دختری برای یک ساعت زیر یک سقف بنشیند و هم‌کلام شود.

 

اینکه حالا در فضای مجازی چه تعابیر و توصیفاتی برای این دیدار شد را کاری ندارم، چه اینکه حضور صاحب‌خانه دختر که در یک نمای همین سکانس او را می‌بینیم، معلوم است که فضای این سکانس قرار نبوده فضایی اروتیک باشد. حامد اینجا برای حفظ تقیدات دینی و اینکه به حرام نیفتد، یک راهکار مشخص دارد و راضیه یا مانلی این را بخوبی آموخته، که ما سعی کردیم با جزییات شرعی هم آن را تصویر کنیم که تردیدی در آن قابل طرح نباشد. از زاویه دیگر «راضیه» در این سکانس دختری است که اساساً در داستان برای یک پسر مذهبی دام پهن کرده است...

 

* و اتفاقاً برای همین هم پیشنهاددهنده راضیه است...

حتی در قسمت‌های قبل دیده‌ایم که او به‌شدت در این زمینه تمرین کرده، رساله توضیح‌المسائل خوانده، تمرین چادر سرکردن کرده است. پس او کاملاً می‌داند که اگر بخواهد این پسر مؤمن را به دام بیندازد باید از این طریق اقدام کند. این کلید خیلی مهمی است که فراتر از سریال، برای نهاد‌های نظارتی و امنیتی ما هم باید در زمینه «نفوذ» موردتوجه باشد. اگر کسی بخواهد به جریان فعالیت یک جوان مؤمن انقلابی نفوذ کند، با کافه و کاباره که نمی‌تواند، باید از راه حوزه و مسجد و نماز وارد شود. ابتدا باید جلب اعتماد کند. در داستان ما هم «راضیه» با همین هدف سراغ «حامد» آمده و پیشنهاد صیغه را مطرح می‌کند. شما بگویید، به لحاظ داستان و درام آیا رسیدن به این سکانس منطقی هست یا نه؟

 

اتفاق مشابه در فیلم‌های دیگر

* از این منظر کارکرد دراماتیک درستی دارد.

خیلی خب. این شد منطق داستانی که از زاویه آن متوجه شدیم هدف این دو نفر در رسیدن به این مرحله مشترک نیست. اما وقتی قرار است این موقعیت به تصویر دربیاید حساسیت‌هایی به‌وجود می‌آید. البته بازهم تأکید می‌کنم برخلاف برخی اظهارنظر‌ها مبنی‌بر اینکه برای اولین بار صیغه به این صورت به تصویر درآمده، یادآوری می‌کنم که از دهه شصت این موضوع در سینمای ما بوده و اولین‌بار هم ابراهیم حاتمی‌کیا در «وصل نیکان» چنین صحنه‌ای را تصویر کرد که خانمی صیغه عقد خود را با یک آقا جاری می‌کند. بعد از آن هم می‌دانیم در دیگر فیلم‌ها این موضوع مطرح شد که شاخص‌ترین آن «شوکران» بهروز افخمی بود که هرچند سکانس قرائت صیغه نداشت، اما محور داستانش همین محرمیت موقت بود. همان موقع هم در جامعه واکنش‌هایی را به همراه داشت.

 

* حتی جامعه پرستاران این اتفاق را مسئله‌ای مذموم دانستند که به یک پرستار نسبت داده شد و برای همین معترض شدند!

دقیقاً. البته شخصاً موضوع عقد موقت را برای مردی که همسر و خانواده دارد و یا به شکلی که در «شوکران» مطرح شد امری مذموم می‌دانم. یا به قول بزرگواری هر چند که خلاف شرع نباشد، اما حتماً خلاف شان است. اما ماهیت موضوعیتی که ما در آقازاده به آن پرداختیم با این موضوع متفاوت است و ما از زاویه دیگری به قضیه نگاه کرده‌ایم که فکر می‌کنیم که امروز مسئله اجتماعی ما می‌تواند باشد. ولی همان موقع باید این زنگ خطر به صدا در می‌آمد که چرا این موضوع که یک حکم ۱۴۰۰ ساله دین ما است و به‌عنوان یک راه حل ارائه شده باید اینگونه مورد اعتراض قرار بگیرد؟ کاش کسانی بودند که به این نتیجه می‌رسیدند که باید درباره این انسداد، فکری کنیم. از طرف دیگر چند سال پیش هم فیلمی درباره این مسئله ساخته شد با بازی جواد عزتی به نام «در مدت معلوم». کل فیلم درباره موضوع صیغه بود، چرا شاهد چنین موج‌ها و واکنش‌هایی نسبت به آن نبودیم؟

 

* جواب خودتان به این سؤال چیست؟

نمی‌خواهم نیت خوانی کنم، ولی شاید، چون آقازاده در حوزه‌های مهم دیگر غیر از موضوع صیغه ورود داشته، سنسور برخی جریان‌ها را نسبت به خود بیشتر حساس کرده است. برخی شاید این موضوع را بهانه‌ای کردند برای واکنش به طرح همان موضوعات. البته نمی‌خواهم بگویم لزوماً همه واکنش‌ها اینگونه بوده، اما از این جنس هم داشتیم.

 

واقعیت، اما این است که واقعاً اتفاق نو و جدیدی رخ نداده است. حالا در پاسخ به همان سؤال اول می‌گویم، شاید، چون فکر نمی‌کردم موضوع نو و جدیدی را مطرح می‌کنیم، انتظار این حجم از واکنش را هم نداشتم. در عین حال بابت اینکه بعد از سال‌ها فرصتی ایجاد شد تا نظرات موافق و مخالف درباره موضوع فراموش‌شده محرمیت و عقد موقت جوانان و ارتباط دختر و پسر در سطح جامعه مطرح شود، به‌شدت شکرگزارم. حالا این وسط تیروترکش‌هایی هم نصیب ما شد، خب بشود، چه اشکالی دارد؟

 

واقعاً لازم است که یک‌بار این را به همان جامعه به‌ظاهر فمینیست بگوییم که در اهمیت زن در اسلام همین بس که در عقد ازدواج چه دائم و چه موقت، ایجاب از زن است و قبول از مرد. گرچه امروز خیلی‌ها جز این فکر می‌کنند. برای احیای احکام الهی مغفول مانده در جامعه آدم‌هایی در همین مملکت جانشان را داده‌اند، بلاتشبیه بلاتشبیه حالا ما هم چهارتا فحش بخوریم! چه عیبی دارد؟

 

ماجرای پلان حذف شده

* این نظر شما است، اما در کنار نکاتی که اشاره کردید باعث واکنش‌ها به طرح این موضوع در «آقازاده» برخلاف نمونه‌های قبلی شد، برخی نشانه‌گذاری‌ها غیرمستقیم هم در تشدید واکنش‌ها بی‌تأثیر نبوده است. نمونه‌اش همان پلان حذف شده افتادن چادر که البته بعد از پخش سریال در فضای مجازی منتشر شد.

آن پلان که قبل‌تر در سریال استفاده شده بود. در قسمت چهار سکانس هست که حامد به گذشته‌اش فکر می‌کند و در یکی از فلاش‌بک‌ها این پلان افتادن چادر وجود دارد. اگر هم در همین سکانس می‌بود شرعا هیچ اشکالی نداشت.

 

* دلیل حذفش از این سکانس چه بود؟

احساس کردم نیازی نیست. بد نیست بدانید هیچ‌کس هم به ما نگفت این پلان باید حذف شود. البته همان‌طور که پیش‌تر هم گفتم برای ساخت چنین صحنه‌ای طبیعتاً به‌صورت فردی تصمیم‌گیری نکرده‌ام و مشورت‌هایی گرفته‌ام با آدم‌های صاحب نظر و اهل فن. اساساً معتقدم ما درباره دین و اعتقاداتمان باید خطمان را از علمای دین بگیریم. مهم نیست چقدر یک نفر به جهت رسانه‌ای مجری و یا فرد تأثیرگذاری است. در این موارد ما باید نگاهمان به علما باشد. باید ببینیم مراجع چه می‌گویند. کمااینکه در مباحث مرتبط با انقلاب و نظام هم باید نگاهمان به بزرگان انقلاب باشد. اینکه یک جوان سیاسی بر اساس هیجانات سیاسی‌اش یک برداشتی از یک مقوله دارد که نباید برای ما ملاک باشد. ملاک معلوم است که چه کسی باید باشد. پس طبیعتاً برای چنین موضوعی هم با جا‌هایی که نیاز بوده مشورت بگیریم، مشورت گرفتیم. بعد از این مشورت‌ها به یک جمع‌بندی می‌رسیم و به آن عمل می‌کنیم. در همان موج اصلی واکنش‌ها در روز شنبه و یکشنبه پس از پخش یکی از بزرگان که به بنده لطف دارند، تماس گرفتند و گفتند نکند این حرف‌ها باعث سستی شود، این‌ها می‌شود ذخیره آخرت تو چرا که یک حکم الهی مغفول‌مانده را باردیگر در جامعه مطرح کرده‌ای؛ و شاید به کلام حضرت مولا اگر این در جامعه بود کسی به حرام نمی‌رفت.

 

* دوباره بحث برگشت سمت منطق پرداختن به این موضوع که پذیرفتیم منطق درستی است و اعتراضی هم به نفس پرداختن به موضوع حکم حلال صیغه در میان نیست. در کیفیت پرداخت و اجرا چی؟

در اجرا هم بهرنگ توفیقی حتماً سعی کرده همین نکات مدنظر گیرد. همین سکانس را خیلی‌ها پیش از پخش دیدند که هیچ برداشت حساسی هم از آن نداشتند. مثل اعضای شورای نمایش. یک رسانه محترم که روزنامه‌نگارانش را هم دوست دارم و تردید ندارم که از سر دغدغه و بدون حب و بغضی، این مسئله را مطرح کرد و تیتر زد که «آقازاده» باید مثبت ۱۸ شود! سؤالم از رفقای انقلابی و هم‌جبهه‌ای و رفیق این است که رفقا، وقتی در کار‌های دیگر فعل حرام به کرات در حوزه روابط عادی‌سازی می‌شد و بچه‌ها هم به تماشای آن نشسته بودند چرا صدای کسی بلند نشد؟ وقتی سؤال محوری داستان یک سریال این است که کدام یک از عشاق یک دختر در شب عروسی‌اش به او تجاوز کرده‌اند، چرا به کسی برنمی‌خورد! و یا هزاران نکته‌ای که حرام بیّن است، ولی مع الاسف در جامعه عادی سازی می‌شود.

 

* به اندازه کافی به آن هم اعتراض شده است.

حرفم این است که مبادا عادی‌سازی روابط حرام در جامعه روی حساسیت‌های ما هم تأثیر گذاشته باشد. بچه‌های انقلابی نباید نسبت به طرح یک موضوع حلال همان واکنش بی‌بی‌سی و من‌وتو رو داشته باشند. به من انتقاد بکنید؛ اصلاً بگویید حامد عنقا بی‌جا می‌کند از این حرف‌ها می‌زند، باید کس دیگری می‌گفت، من هم می‌گویم سلمنا، منتها اصل حرف را زیر سؤال نبرید. بنده دست آن منتقد بزرگوار روزنامه جوان را می‌بوسم که منتقد من و سریال است و بی محابا هم نقد می‌کند، ولی حساب حکم الهی را از سریال و چه و چه جدا می‌کند. این حرف‌هایم معنی‌اش دفاع و بی عیب و نقص بودن نیست. حتماً ایراداتی به هم به کار وارد است، ولی باید تمایز قایل شویم.

 

* طبق همین روایتی که اینجا داشتید، خودتان در مرحله تدوین نهایی احساس کردید پلان افتادن چادر اضافی است. از منظر دیگر و با حساسیت بیشتر می‌توان گفت کل بخش بعد از گفتن «قبلت» از سمت حامد، سکانس می‌توانست تمام شود؛ نمای باز شدن حجاب راضیه و یا دیالوگ گل‌درشت و عجیب «بریم آش بخوریم…» چیزی به اصل حرفی که می‌خواستید درباره صیغه مطرح کنید اضافه نکرد و تنها به کار حاشیه‌سازی‌های بعدی آمد...

 

به نظرم اشتباه می‌کنید و اشتباهتان اینجا است که وقتی نشان می‌دهیم چادر باز می‌شود تاکید داریم روی تفاوت قبل و بعد از محرمیت. تفاوت لحظه‌ای که نمی‌توانی چشم در چشم نامحرم نگاه کنی تا لحظه‌ای که با او زیر یک سقف خلوت کنی، همین چند کلمه است. از نظر شما نشان دادن این تفاوت شاذ و غیرقابل باور است؟ باید بگویم اف بر من که فکر می‌کنم بچه مذهبی‌ام و حکم الهی ۱۴۰۰ ساله‌مان اینقدر در جامعه‌مان مهجور و مطرود شده است!

 

دختر و پسر امروز در جامعه دست در دست هم به جمع ما می‌آیند و می‌گوییم، چون می‌خواهند با هم ازدواج کنند، ایرادی ندارد. برای امثال من و شما هم عادی شده است، اما فراموش نکنیم همین‌ها برای پدر‌ها و پدربزرگ‌های ما عادی نبود. در جلسه خواستگاری خودم، برای اینکه یک ساعت بتوانم با همسرم صحبت کنم، پدربزرگم ما را به هم محرم کرد. چرا؟ چون تازه خواستگار بودیم و مشخص نبود قرار است دختر به من بدهند یا نه، اما می‌خواستیم در خلوت صحبت کنیم. زمانی این‌ها اصل بود حالا چرا اصل مطرود است و بدل مجهول؟

 

حامد عنقا در ادامه این گفت و گو که می توانید متن کامل آن را در مهر بخوانید درباره موضوعات دیگر مرتبط با سریال آقازاده صحبت کرده است.

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.