جزییات قتل پسر دانشجو با 4 گلوله
متهم به قتل میگوید به دلیل اختلاف مالی دست به این جنایت زده است.
دوات آنلاین-مردی که در جنایتی مسلحانه پسری دانشجو را به قتل رسانده است دستگیر شد و در بازجوییها جزییات قتل را توضیح داد.
تحقیقات در مورد قتلی که با شلیک چهار گلوله اتفاق افتاده است ساعت 21:30 سهشنبه گذشته در تماس مأموران کلانتری 106 نامجو به بازپرس کشیک قتل پایتخت اطلاع داده شد. ماموری که موضوع را به بازپرس کشیک قتل تهران خبر داد گفت: مرد جوانی در پانسیونی در حوالی پل چوبی با شلیک 4 گلوله به قتل رسیده است.
به این ترتیب بازپرس جنایی دستور حضور تیم جنایی در محل قتل را صادر کرد. بررسی ماموران حاکی از آن بود که دو هماتاقی سابق با هم درگیر شدهاند و آبتین با انگیزه مالی دست به قتل زده و پس از آن هم فرار کرده است.
به این ترتیب به دستور بازپرس مصطفی واحدی، مشخصات کامل آبتین و تصویر او به کلیه واحدهای گشت پلیس اعلام شد تا هر چه زودتر بازداشت شود.
برادر مقتول هم پس از اطلاع از ماجرا در محل جنایت حضور یافت و در تحقیقات گفت: برادرم آبان سال گذشته به صورت مهمان به دانشگاهی در پایتخت آمد. او به من گفته بود که در حوالی میدان امام حسین (ع) ساکن شده و مشکلی با کسی نداشت. او دانشجوی مهندسی بود و در کنار درس و دانشگاه، کارهای کامپیوتری برای بانکهای خصوص انجام می داد.
در پی این یافتهها تحقیقات برای دستگیری آبتین که 36 ساله دارد ادامه یافت و ماموران پلیس حین گشت در خیابان حافظ به مرد جوانی مشکوک شدند و متوجه شدند مشخصاتش با مشخصات قاتل فراری شباهت زیادی داشت بنابراین دستور ایست دادند، اما او پا به فرار گذاشت و دقایقی بعد در خیابان امام خمینی(ره) بازداشت شد.
متهم در تحقیقات اولیه به قتل هم اتاقی سابقش اعتراف کرد و به دستور بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنای تهران در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت تا تحقیقات در این رابطه ادامه پیدا کند.
گفت و گو با متهم
+اهل کجا هستی وچه میکردی؟
_ اهل اصفهان هستم و مجسمه ساز هستم اما به خاطر بدهیهایی که داشتم به پیشنهاد مقتول به تهران آمدم. اوایل در رستوران ها و شرکت های خدماتی کار می کردم. اما کم کم مشتریهای سابقم به سراغم آمدند و متوجه شدم مجسمه سازی در تهران هم درآمد خوبی دارد. به همین دلیل بعد از مدتی که کار خدماتی انجام میدادم، به شغل قبلیام که دیزاین حیاط خانههای ویلایی و مجسمه سازی بود مشغول شدم. درآمدم خوب بود اما اگر پولها را به حساب بانکیام واریز میکردم طلبکارها مخفیگاهم را پیدا میکردند. از طرفی هم نمی توانستم حساب بانکی افتتاح کنم، برای همین مجبور بودم که پولها را به حساب شخصی واریز کنم که بتوانم از طریق او برداشت داشته باشم.
+ چه شد که دچار اختلاف شدید؟
_ مقتول دوست صمیمیام بود و در مدتی که هم خانه بودیم احساس می کردم می توانم از او کمک بگیرم. برای همین پولهایم را به او دادم اما چند وقت پیش دچار اختلاف مالی شدیم. نقشهام این بود که وقتی هم خانه می شویم به سراغ کارتهای عابربانکش بروم و پول از حسابش خارج کنم. اما او متوجه شده بود و میدانست من بلایی سرش می آورم برای همین مخالفت کرد، چون من که آدم عصبی هستم و مشکل اعصاب دارم و مقتول این موضوع را هم می دانست. من تمام پول هایی که به حساب مقتول واریز شده بود را در دفترچه ام نوشته بودم اما او زیر بار نمی رفت و سر همین موضوع اختلاف داشتیم.
+اسلحه را از کجا آوردی؟
_وقتی دیدم مقتول قصد ندارد پولم را برگرداند، شنبه هفته ای که جنایت را مرتکب شدم به یکی از شهرهای غربی کشور رفتم و اسلحه و 5 گلوله را 5 میلیون تومان خریدم. آنجا آموزشهایی هم برای تیراندازی دیدم و بعد از دو روز به تهران آمدم.
+روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
_زمانی که مقتول از پانسیون بیرون رفت او را تعقیب کردم. متوجه من شد و فرار کرد. نمی خواستم در خیابان به او شلیک کنم تا برای مردم اتفاقی بیفتد. او را تعقیب کردم و او به پانسیون برگشت و من هم چند تیر به او شلیک کردم.
بعد از قتل هم به خانه یکی از اقوام در کرج رفتم و شب را آنجا ماندم و اسلحهام را نیز به آنها دادم، صبح به تهران برگشتم. در خیابان بی هدف پرسه می زدم که ماموران مرا شناسایی کردند.
12jav.net