جنایت زنانه بر پرتگاه هوس

دوات آنلاین-بی‌وفایی و خیانت، زن و مرد نمی‌شناسد، اما درد زیادی دارد و تا عمق جان را آتش می‌زند و می‌سوزاند. وقتی یکی از آنها در میانه زندگی مشترک، راهش را از همسفرش جدا می‌کند و دل به شریک دیگری می‌بندد، نتیجه‌اش چیزی نیست جز از هم پاشیده شدن یک زندگی و شاید هم پایان خط عمر یکی از آنها که با چوبه دار پیوند می‌خورد. همیشه مردان قاتل نیستند و در مواردی هم زنان برای رسیدن به شریکی نامشروع دست‌شان را به خون مرد خود آلوده می‌کنند.

جام جم نوشت: در این پرونده اغلب زنان، سناریوی قتل را طراحی می‌کنند و با وعده ازدواج مرد دیگری را برای کشتن شوهر ترغیب می‌کنند، اما قبل از این‌که زن خیانتکار و مرد قاتل پای سفره عقد بنشینند، راز جنایت فاش می‌شود. البته گاهی این تجربه را هم باعث مخفی ماندن راز این جنایت نمی‌شود. در پرونده‌ای که غرب تهران گشوده شد، زن و مرد جنایتکار بعد از قتل زیر یک سقف رفتند و صاحب فرزندی شدند، اما سرانجام ماه از زیر ابر بیرون آمد و راز سناریوی شوم آنها فاش شد. در چند روز گذشته افزایش اخبار تلخ این جنایت‌ها باعث شد این جنایت‌ها را بررسی کنیم.

صحنه‌سازی قتل برای رابطه نامشروع

27 خرداد 88 بود که خبر مرگ مرموز مرد 32 ساله‌ای به نام محمد در خانه‌اش در ورامین به پلیس و بازپرس جنایی گزارش شد. مهسا همسر محمد، اولین کسی بود که از او تحقیق شد. زن جوان در بازجویی به کارآگاهان جنایی‌ گفت شوهرش به‌دلیل مشکلاتی که داشت، خودکشی کرده است. پس از این اظهارات، تحقیقات در مورد خودکشی محمد ادامه داشت تا این‌که هشت ماه پس از این حادثه، برادر محمد که به‌طور اتفاقی گوشی تلفن همسر برادرش را پیدا کرده بود، سرنخ کشف جنایت را در اختیار پلیس آگاهی قرار داد. در گوشی، پیام‌هایی بود که نشان می‌داد مهسا با مرد غریبه‌ای رابطه دارد. ماموران با مشاهده این پیام‌ها، مهسا را دوباره احضار و از او بازجویی کردند.

زن جوان با دیدن مدارک جرم، لب به اعتراف گشود وگفت: «به صورت اتفاقی شماره تماس یکی از خواستگاران قدیمی خواهر کوچک‌تر از خودم را پیدا کرده بودم. در ادامه تماس‌های مکرر با مرد جوان احساس کردم به او علاقه‌مند شده‌ام، اما شوهرم مانعی بر سر راه خوشبختی ما بود. به‌همین خاطر او را کشتم. روز حادثه، با همسرم درگیر شدم و من به خاطر عصبانیت شدید او را با روسری خفه کردم در حالی که هیچ‌وقت فکر نمی‌کردم راز جنایت فاش شود.»

 پس از اعتراف‌های تکان‌دهنده مهسا، او چند مرحله در دادگاه محاکمه شد و در نهایت، از سوی قضات شعبه دوم دادگاه کیفری تهران و در پایان جلسه، این زن جنایتکار به اتهام قتل همسرش به قصاص و همچنین به اتهام رابطه نامشروع به 99 ضربه شلاق و مرد غریبه نیز به شلاق محکوم شد.

خیانتی که به جنایت انجامید

15 مهر 92 هم خیانت و وقوع قتلی دیگر در مشهد، بنیان خانواده‌ای را از هم پاشاند. پسر 22 ساله‌ای به نام پرهام که پس از دوستی با یک زن خیانتکار، با همدستی او  همسرش را با ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود، در زمان بازسازی صحنه قتل اعتراف عجیبی کرد و گفت: «اگر ترانه را طلاق می‌داد، او را نمی‌کشتم.»

قاتل در تشریح جزئیات این جنایت گفت: با ترانه در یک شرکت لوازم بهداشتی و آرایشی آشنا شدم و از آنجا دوستی‌مان آغاز شد. برای این‌که بتوانم راحت به خانه‌اش رفت و آمد کنم، با ترفندی با شوهرش طرح دوستی ریختم و پس از مدتی با او شراکت کردم تا رابطه‌مان نزدیک‌تر شود. ترانه با شوهرش اختلاف داشت، اما او طلاقش نمی‌داد. خانواده ترانه و خانواده خودم از این علاقه باخبر بودند. خانواده‌ام با رابطه ما مخالف بودند، اما آنها را متقاعد کردم که هر اتفاقی بیفتد، با ترانه ازدواج خواهم کرد. مانع اصلی ما برای ازدواج شوهر ترانه بود که باید او را از سر راه برمی‌داشتم. شب حادثه، چاقویی در کوله‌پشتی‌ام گذاشتم و چون کلید خانه ترانه را داشتم، نیمه شب وارد خانه شدم و در تاریکی در آشپزخانه نشستم. دقایقی بعد، شوهر ترانه که از خواب بیدار شده بود، به سمت آشپزخانه آمد که همان لحظه به او حمله کردم و با چاقو چند ضربه به او زدم. شوهرش قوی هیکل بود و توانست مرا روی مبل بیندازد. در همین هنگام ترانه نیز وارد معرکه شد و با چاقو به او ضربه زد. همان لحظه، شوهرش که شوکه شده بود، با حیرت به ضربات چاقوی ترانه خیره شده بود که به بدنش وارد می‌کرد و با همان حال به ترانه گفت: «دیگر نزن، دارم می‌میرم.»

دلیل این جنایت‌ها چیست

عبدالصمد خرمشاهی، وكیل دادگستری درباره اینگونه جنایت‌ها معتقد است:

در این سال‌ها، پرونده‌های متعددی داشتم كه در آن یا زن به تنهایی اقدام به قتل همسر خود كرده یا با مشاركت فرد دیگری، همسرش را به قتل رسانده بود. مهم‌ترین دلایلی كه باعث خیانت زن به مرد می‌شود، ناشی از فقر فرهنگی و مادی است. در كنار این‌ها، مسائل دیگری مانند انتخاب نادرست همسر، اختلاف سنی زیاد، بی‌توجهی شوهران به وضعیت روحی و روانی زن یا غرق شدن بیش از حد مرد در كار و امور روزمره خود، باعث می‌شود كمتر بتواند به همسر خود توجه كند. بنابراین زن احساس خلاء كرده و به سمت بی‌هویتی و برقراری رابطه با فرد دیگری كشانده شده كه در مواردی منجر به قتل و قصاص نیز می‌شود.

البته خیانت صرفا از سوی زن نیست و پرونده‌های مربوط به خیانت مردان نیز كم نیست. متاسفانه خیانت چه از سوی زن و چه از سوی مرد، با افزایش شبكه‌های اجتماعی بیشتر شده است و علت بسیاری از طلاق‌ها نیز همین موضوع خیانت است. یعنی خیانت یكی از طرفین به خشونت كشیده شده و منجر به درگیری و قتل یكی از همسران می‌شود. بر همین اساس، انتخاب درست همسر، یك بحث بسیار مهم آموزشی است و از این لحاظ ما دچار كمبودهای شدیدی هستیم. مشخص نیست متولی آموزش ازدواج صحیح در كشور، چه كسی یا چه نهاد و سازمانی است كه این مسؤولیت خطیر را به عهده گیرد. فرض كنید زن و مردی با هم ازدواج می‌كنند، اما به‌دلیل نا‌آشنا بودن با راه و رسم زندگی، چند ماه بعد به بن‌بست رسیده و یكی از طرفین یا هر دو طرف به هم خیانت می‌كنند. به همین علت، آمار طلاق بسیار بالاست و نمی‌توان یك علت مشخص را برای آن تعیین كرد، زیرا مجموعه‌ای از عوامل، زنجیروار به یكدیگر متصل است.