متهم قتل را گردن پدرش انداخت

دوات آنلاین-پسر جوانی که به اتهام قتل دوست برادرش در بازداشت به سر می‌برد در جلسه دادگاه اتهام را به گردن پدرش انداخت.

به گزارش جوان، زمستان سال‌۹۷ مأموران پلیس پایتخت از قتل جوان‌۳۰‌ساله به نام بهرام در یکی از خیابان‌های شهر باخبر و راهی محل شدند. اولین بررسی‌های پلیسی حکایت از آن داشت بهرام درجریان درگیری با پدر و برادر یکی از دوستانش که احسان نام داشت کشته شده است.

با انتقال جسد به پزشکی قانونی پدر و پسر همان شب حادثه شناسایی و بازداشت شدند. احسان در بازجویی‌های اولیه به قتل اعتراف کرد و در شرح حادثه گفت: «بهرام معتاد بود و با برادرم رفت و آمد زیادی داشت. او در این رفت و آمد‌ها برادرم را معتاد و زندگی او را نابود کرده‌بود. در این مدت من و پدرم خیلی تلاش کردیم برادرم را کمک کنیم حتی بار‌ها او را در کمپ بستری کردیم، اما بی‌فایده بود. بهرام اصرار داشت با برادرم رابطه داشته‌باشد و به او مواد می‌داد به همین خاطر صحبت با برادرم نتیجه نداشت.»

متهم در خصوص قتل گفت: «در این شرایط تصمیم گرفتیم با خود بهرام صحبت کنیم تا ارتباطش را با برادرم قطع کند، اما این هم بی‌فایده بود تا اینکه آخرین بار وقتی من و پدرم به خانه آمدیم بهرام و برادرم را در حال مصرف مواد دیدیم. آنجا بود که از عصبانیت با مقتول درگیر شدیم و در آن لحظه کنترل اعصابم را از دست دادم و یک ضربه با چاقو به گردن او زدم.»

با اقرار‌های احسان وی روانه زندان شد و پرونده به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا اینکه اولین جلسه در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران تشکیل شد. ابتدای جلسه، نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد. سپس اولیای‌دم درخواست قصاص کردند.

در ادامه متهم در جایگاه ایستاد و خلاف اظهاراتش پدرش را عامل قتل معرفی کرد و گفت: «روز حادثه وقتی به خانه برگشتم پدر و مادر در خانه نبودند، اما دقایقی بعد آن‌ها نیز وارد خانه شدند. وقتی هر سه نفر وارد اتاق شدیم دیدم برادرم همراه بهرام در حال مصرف مواد است. با دیدن این صحنه شوکه شدیم و با بهرام درگیر شدیم. سپس او را از خانه بیرون کردیم. پدرم که از بهرام کینه داشت در حالیکه به شدت عصبانی بود با چاقویی که همراه داشت یک ضربه به گردنش زد. من فقط شاهد حادثه بودم و در قتل نقشی نداشتم.»

متهم در خصوص اظهارات اولیه‌اش گفت: «وقتی بازداشت شدم به خاطر کمک به پدرم و خانواده‌ام قتل را گردن گرفتم، اما در این مدت تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. مادرم نیز در بازجویی‌های اولیه گفته بود که پدرم با چاقو وارد خانه شد و من هیچ سلاحی در دست نداشتم.»

با انکار قتل و اظهارات تازه از سوی متهم، پرونده به دستور ریاست دادگاه برای تحقیقات بیشتر به دادسرا فرستاده‌شد تا در جلسه بعدی با احضار پدر و مادر متهم پرونده بار دیگر رسیدگی شود.