قاتل مادر و فرزند یک ماه مهلت گرفت

دوات آنلاین-مردی که مادر و پسری را به قتل رسانده است قرار بود پای چوبه ‌دار برود اما قبل از روز اجرای حکم، لطف اولیای‌دم شامل حالش شد و فرصتی یکماهه گرفت تا شاید بتواند رضایت اولیای دم را جلب کند.

این مرد جوان که به اتهام قتل مدیر یک شرکت خدماتی بازداشت شده بود در ادامه تحقیقات به قتل فرزند او نیز اعتراف کرد.

اعتراف به قتل پسر جوان

این متهم دو سال قبل به اتهام یک فقره قتل در یک شرکت خدماتی در میدان انقلاب که مقتول زنی میانسال بود دستگیر شد. پس از آن تحقیقات از اعضای خانواده مقتول در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت و کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که پسر مقتول نیز به نام میلاد 20 ساله در سال گذشته و پس از مسافرت به محل سکونت متهم در شهرستان بوکان، دیگر تماسی با اعضای خانواده‌اش نداشته و این در حالی بود که در این مدت متهم مدعی شده بود میلاد را به صورت غیرقانونی به کشور عراق فرستاده است.

به این ترتیب  احتمال وقوع دومین قتل توسط متهم  که بهروز نام دارد و 37 ساله است به عنوان فرضیه پلیسی قوت گرفت و سرانجام او اولین روز خرداد سال 95 در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ لب به اعتراف گشود و مسولیت قتل میلاد را نیز بر عهده گرفت .

بهروز در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : "حدودا سال 87 ، از طریق آگهی روزنامه با شرکت خدماتی که مقتول و پسرش آنرا تأسیس کرده بودند آشنا شده و در آنجا مشغول شدم ؛ آشنایی اولیه ی من ابتدا با میلاد شروع شد تا اینکه اواخر سال 93 یا اوایل 94 ، میلاد اعتیاد شدیدی به مصرف شیشه پیدا کرد ؛ همزمان ، میلاد قصد ازدواج با خانم جوانی حدودا 30 ساله را داشت که از همسرش متارکه کرده بود ؛ مادر میلاد که او را به قتل رسانده‌ام با ازدواج میلاد بسیار مخالف بود و همین موضوع زمینه آشنایی بیشتر من و  او شد. به پیشنهاد من و مقتوله ، میلاد را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم و میلاد دو هفته آنجا بستری شد ؛ پس از آن ، میلاد دوباره در شرکت مشغول شد و در مدت کوتاهی مقداری پول پس انداز کرد و  قرار شد یک دستگاه خودرو وانت بخرد و آن را در اختیار من بگذارد تا من در زمینه خرید و فروش ضایعات آهن کار کنم. پس از گذشت مدتی ، میلاد پیشنهاد خرید کالا از غرب کشور و فروش در تهران مطرح کرد و به این ترتیب من برای خرید کالا به استان های غربی کشور مسافرت می‌کردم و کالاها را در تهران می‌فروختیم و سودش را مساوی تقسیم می‌کردیم تا اینکه در یک نویت ، محموله کالای قاچاق که من قصد آوردن آنرا به تهران داشتم ، در استان کردستان – شهرستان بیجار توقیف شد ؛ در زمان توقیف بار ، میلاد مجددا در کمپ بستری شده بود و به همین علت موضوع توقیف ماشین و بار قاچاق را با مادر میلاد در میان گذاشتم و او نیز قبول کرد تا جریمه توقیف خودرو را پرداخت کند تا ماشین از توقیف خارج شود . از آن به بعد  بعد و به پیشنهاد مقتول، قرار شد بدون اینکه میلاد متوجه شود ، تمامی حساب و کتاب کاری خودم با میلاد را با مادرش (مقتوله) انجام دهم ".

متهم در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " بهمن ماه سال 94 میلاد با چند تن از نیروهای خدماتی درگیر شد و استخوان گونه یکی از کارگران شکست. به همین دلیل آنها از  میلاد شکایت کردند و دستور جلب او را گرفتند. به همین دلیل میلاد به بوکان پیش خانواده من آمد، در این مدت میلاد عنوان می کرد که قصد دارد تا به صورت غیرقانونی از کشور خارج شود. اما شب قبل از جنایت دیدم میلاد در حیاط سیگار می‌کشید و من در داخل راه پله داخل ساختمان که کاملا مشرف به حیاط ا بودم.  همزمان دخترم 15 ساله‌ام در حال بازگشت به داخل خانه بود که ناگهان میلاد حرکتی غیر اخلاقی از خود نشان داد. خون جلو چشمانم را گرفته بود اما چون میلاد از لحاظ بدنی بسیار قوی تر بود ، به ناچار آن شب سکوت کردم تا فردای آنروز میلاد را به بهانه شکار از خانه خارج کردم و به سمت دشت های اطراف شهرستان سقز از میلاد سؤال کردم : "اگر کسی به اعضای خانواده‌ات نظر سوء داشته باشد ، با او چکار می‌کنی؟" او جواب داد : "او را می‌کشم" ؛ پس از شنیدن پاسخ از سوی میلاد بود که گلوله را به سمتش شلیک کردم ؛ قصد داشتم تا دستش را از کار بیندازم اما [از آنجائیکه گلوله از نوع ساچمه ای بود]، تعدادی از ساچمه ها از فاصله ای نزدیک به صورتش خورد جراحت شدید باعث خونریزی زیاد شده بود، از دیدن صحنه، بسیار ترسیده بودم؛ به سرعت از از آنجا دور شدم و تفنگ را در رودخانه انداختم و پس از مدتی ،  به تهران آمده و به مادرش گفتم او را غیر قانونی به عتراق فرستادم ".

مادر میلاد چگونه به قتل رسید

این اعترافات در حالی بود که بهروز چند روز قبل از آن به قتل مادر میلاد اعتراف کرده و گفته بود: پس از شروع به کار در شرکت مقتول با او صمیمی شدم و پس از مدتی به او پیشنهاد ازدواج دادم اما قبول نکرد بااین وجود رابطه کاری ما ادامه داشت. در شب قتل اوبه من زنگ زد تا به شرکت بروم و با هم شام بخوریم، آنجا یکبار دیگر پیشنهادم را مطرح کردم اما باز هم قبول نکرد و من می‌خواستم وسایلم را جمع کنم که دستم به او خورد و فکر کرد میخواهم او را اذیت کنم. به همین دلیل شروع به داد و فریاد کرد و من دهانش را گرفتم اما باز هم ادامه داد که در نهایت من به او چند ضربه چاقو زدم و او را کشتم.

در پی این اعترافات متهم در دادگاه کیفری استان تهران محاکه و به دو بار قصاص با پرداخت تفاضل دیه محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور نیز حکم تایید کردند و قرار بود این متهم پای چوبه دار برود که خانواده اولیای دم مهلتی یکماهه به او دادند.