زن جوان چرا پیرمرد همسایه را کشت

دوات آنلاین-زن جوانی که به اتهام قتل پیرمرد همسایه دستگیر شده بود بعد از دو ماه به ارتکاب جنایت اعتراف و انگیزه خود را آزارهای پیرمرد عنوان کرد.

ماجرای این قتل شامگاه 23 آذر امسال کلید خود و مرد مسن که زخمی شده بود چند روز بعد در بیمارستان جان خود را از دست داد.

مرد جوانی که برای خرید و کشیدن سیگار از خانه خارج شده بود، با دیدن پیکر خونین و نیمه جان پیرمرد همسایه که گلویش بریده شده بود او را به بیمارستان رساند. در ادامه نیز دختر این مرد را که در نزدیکی خانه پدرش زندگی می‌کرد در جریان حادثه قرار داد و او نیز به بیمارستان رفت و موضوع زخمی شدن پدرش را به پلیس خبر داد.

در تحقیقات مشخص شد که این مرد 83 ساله چندی قبل برای سومین بار با زنی میانسال ازدواج کرده که او نیز یک پسر جوان دارد اما پسر همسر سوم مرد مجروح با آنها زندگی نمی‌کند.

در ادامه تحقیقات دختر این مرد که با وجود اقدامات پزشکی به کما رفته بود از اختلاف پدرش با همسر سومش خبر داد و گفت ممکن است او و پسرش پیرمرد را  مجروح کرده باشند. به این ترتیب تحقیقات در این باره از همسر سوم و پسرخوانده پیرمرد آغاز شد. آنها مدعی شدند وی در خانه خودزنی کرده است اما آثار خون و به هم ریختگی در خانه نشان از یک درگیری داشت.

در حالی تحقیقات ادامه داشت که یک هفته پس از آن پیرمرد در آخرین روز آذر ماه روی تخت بیمارستان جان باخت. به همین دلیل همسر پیرمرد و پسر جوان بازداشت شدند. پسر جوان به بازپرس شعبانی از شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران گفت: من در قتل ناپدری‌ام نقشی ندارم و زن همسایه طبقه بالا و مادرم با همدستی یکدیگر فردی را اجیر کرده‌اند تا پدر خوانده‌ام را بکشد.

وی درباره دلیل اختلاف پدرخوانده‌اش و زن همسایه گفت: این زن یک سگ دارد که خیلی سرو صدا‌ و مزاحمت ایجاد می‌کرد و ناپدری‌ام بشدت شاکی بود از طرفی کف آشپزخانه آنها نیز چکه می‌کرد و از سقف خانه ما آب می‌چکید که این موضوع هم بر اختلاف آنها دامن زد. کار به شکایت رسید و پرونده‌ای هم الان در شورای حل اختلاف دارند. از آنجا که مادرم نیز با شوهرش به خاطر اختلاف سنی و اخلاق تندش مشکل داشت فکر کنم مادرم با همدستی زن همسایه نقشه قتل او را کشیده باشد.

در ادامه همسر مقتول در حالی که منکر ارتکاب قتل بود گفت: من شوهرم را نکشتم زن همسایه او را کشته است چون با هم اختلاف داشتند و شوهرم خیلی به او اعتراض می‌کرد و از وی شکایت کرده بود.

بدین ترتیب زن همسایه نیز بازداشت اما وی نیز منکر قتل پیرمرد شد و در حالی که قتل را به گردن همسر و پسرخوانده مقتول می‌انداخت گفت: این مادر و پسر عامل قتل پیرمرد هستند. من با او مشکل داشتم اما اختلاف ما در حدی نبود که بخواهم او را بکشم.

هر سه متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند.

در نهایت دوشنبه شب گذشته زن همسایه به ارتکاب قتل اعتراف کرد و گفت: من هفت هشت ماهی بود که به آن ساختمان رفته بودم و ماه اول رابطه‌ام با همسایه‌ها خوب بود اما کم کم مقتول شروع به آزار کرد. او سگم را بهانه می‌کرد، سگ کوچکی بود که مال پسرم است که به ترکیه رفته ‌است و قرار بود من آن را برایش بفرستم. این اواخر پیرمرد یک صندلی کهنه جلوی در گذاشته بود و می‌نشست آنجا و به من می‌گفت چرا انقدر بیرون می‌روم. به همین خاطر با او اختلاف داشتم و یک روز صندلی‌اش را دور انداختم و به همسرش گفتم من آخر شوهرت را تکه تکه می‌کنم. اما او به من گفت فعلا شوهرش را نکشم، هر زمان وقتش شد خودش به من می‌گوید. در نهایت سه روز قبل از قتل به من گفت شوهرش به دامادش وکالت داده و اختیار اموالش را به او واگذار کرده است. او به من گفت می توانم شوهرش را بکشم، شب قتل هم در را باز کرد و من به خانه‌شان رفتم.

متهم به قتل ادامه داد: آن زن به من گفت شوهرش خواب است اما وقتی من به اتاق خواب رفتم دیدم که او تکان می‌خورد و فکر کردم خوابش سنگین نشده است، اما زن میانسال به من گفت کارم را بکنم فقط دستکش دستم کنم، من هم یک دستکش کاموایی که داشتم را پوشیدم. بعد هم یک ضربه با کاتری که داشتم به گلوی آن پیرمرد زدم، آن موقع بود که پیرمرد بیدار شد و با من درگیر شد و من او را هول دادم و فرار کردم. وقتی من ضربه را به گلوی پیر مرد زدم همسرش آنجا بود اما بعدش را یادم نمی‌آید چون ترسیده بودم و حواسم به چیز دیگری نبود. بعد هم خبر ندارم چه شد فرار کردم و چند ساعتی خانه نبودم و وقتی آمدم فهمیدم که او را به بیمارستان برده بودند. بعد هم زندگی عادی‌ام را ادامه دادم تا اینکه دستگیر شدم.

با این اعتراف زن همسایه، بازپرس محمد تقی شعبانی قرار بازداشت او به اتهام مباشرت در قتل و قرار بازداشت همسر مقتول به اتهام معاونت در قتل صادر کرد تا همچنان در اختیار ماموران اداره دهم پلیس اگاهی تهران قرار داشته باشند و تحقیقات در خصوص این قتل ادامه یابد.