2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
فیلم تومان؛ خلاصه داستان، بازیگران و 3 نقد متفاوت

فیلم تومان؛ خلاصه داستان، بازیگران و 3 نقد متفاوت

موضوع فیلم تومان چیست؟ آیا ارزش دیدن دارد؟ بازیگران آن چه کسانی هستند؟ و... معرفی کامل فیلم تومان در این مطلب آمده است.

دوات آنلاین-فیلم تومان قصه‌ای تازه دارد؛ قصه‌ای از جاه‌طلبی‌هایی که باعث می‌شود شخصیت اصلی آن به سوی قمار برود و زندگی‌اش در مسیر نابودی قرار بگیرد. با این ساخته مرتضی فرشباف آشنا شوید:

 

تومان فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مرتضی فرشباف و تهیه‌کنندگی سعید سعدی است که در بخش مسابقه جشنواره فجر 98 نمایش داده شد. فرشباف پیش از این فیلم بهمن با بازی فاطمه معتمد آریا را کارگردانی کرده بود.

پوستر فیلم تومان

خلاصه داستان فیلم تومان

داوود در یک گاوداری کار می‌کند. او می‌خواهد یک‌شبه ره صد ساله برود و ناگهان پولدار شود. در این میان دوستش به نام عزیز کمکش می‌کند تا در فوتبال شرط بندی کند. این‌گونه است که داوود پولدار می‌شود اما خلق و خو و رفتارش به کلی تغییر می‌کند. اطرافیانش و حتی عشقش را از خودش می‌راند. داوود در این مسیر پیش می رود تا این‌که حادثه‌ای برای برادر کوچک عزیز رخ می‌دهد و ....

عکس های فیلم تومان

بازیگران فیلم تومان

میرسعید مولویان، مجتبی پیرزاده، پردیس احمدیه، ایمان صیاد برهانی و حامد نجابت در این فیلم بازی کرده‌اند.

 

3 نقد بر فیلم تومان

در ادامه 3 نقد را درباره این فیلم می‌خوانید. منتقدان نظرات متفاوتی درباره تومان داشته‌اند.

عکس های فیلم تومان

قصه‌ای نامتعارف در فیلم تومان

ساناز رمضانی در بلاگ نماوا نوشت: تومان دومین تجربه فرش‌باف در وادی فیلم‌های بلند و داستانی است. فیلمی که با قصه‌ای نامتعارف، بیننده را همراه می‌کند و او را تا اعماق روح پوسیده و مچاله شده آدمی می‌برد. تومان با ایده‌ای بکر و در بستر شرط‌بندی، انسانی را به تصویر می‌کشد که در دنیایی از ناکامی غوطه‌ور‌است. انسانی که به هر چیز دست می‌آویزد خوشحال نمی‌شود و هرروز، بیشتر و بیشتر در گرداب تنهایی‌اش غرق می‌شود.

 

تومان روایتش را در چهار اپیزود بهار، تابستان، پاییز و زمستان به تصویر می‌کشد و حال و هوای هر اپیزود هم از نامش نشاءت می‌گیرد. بهار و تابستان، با پلان‌های کوتاه، ضرباهنگ تند و حوادث پشت سر هم به بیننده عرضه می‌شود. با شروع پاییز، همه‌چیز در نخوت فرو می‌رود و زمستان، به‌مثابه مرگ سر می‌رسد.

 

بیشتر بخوانید: معرفی کامل فیلم سه کام حبس؛ خلاصه داستان، بازیگران و نقد

 

فرش‌باف که خودش اهل گنبدکاووس است، با بردن لوکیشن فیلمش به منطقه‌ای ترکمن، می‌تواند بعد حقیقی‌تری به آرزوهای دست‌نیافتنی داوود و دوستانش ببخشد. به‌علاوه، بعد از چند پلان، فرش‌باف، با طبیعت بکری که در اختیار دارد، از توانایی که قبلاً در «بهمن» نشان داده بود استفاده می‌کند. او بار دیگر، شخصیت‌های فیلمش را در مقابل طبیعت قرار می‌دهد. با نماهای درست و به‌اندازه‌ای که می‌گیرد، از قدرت سرنوشت و ناتوانی انسان سخن می‌گوید. فرش‌باف مانند «بهمن» در تومان انسانی را نشان می‌دهد که مقهور سرنوشت است و چاره‌ای جز پذیرش آن ندارد. همه عصیان‌های این انسان سرکش و حتی پیروزی‌های کوچک او هم نمی‌تواند او را بر سرنوشت منحوسش غالب کند.

 

علاوه بر این نماهای لانگ‌شات او از طبیعت در مقابل کلوزآپ‌هایی که از بازیگران اصلی می‌گیرد قرار دارد. طبیعت همچون نیرویی کشف‌نشدنی نمود پیدا می‌کند و بیننده با هرکدام از این کلوزآپ‌ها بیشتر به درون ذهن تاریک شخصیت‌ها وارد می‌شود.

 

بیشتر بخوانید: معرفی کامل و نقد فیلم عامه پسند +خلاصه داستان و بازیگران

 

فرش‌باف که مشخص است بافرهنگ ترکمن آشنایی زیادی دارد، موفق می‌شود، تصویری واقعی و زنده از شخصیت‌هایش ارائه دهد. خوشگذارنی‌ها، رقص‌ها و دوستی‌ها واقعی هستند و بیننده را با روایت فیلم همراه می‌کنند. فرش‌باف برای آنکه مخاطب را با این قصه همراه کند، نه از لوکیشن‌های لوکس استفاده می‌کند و نه از سوپراستارهای سینما. او به‌سادگی، با اتکا به روایتش که منحصربه‌فرد و تازه است، بیننده را به همراه می‌کشد و به او ارمغان فیلمی متفاوت را می‌دهد.

 

فرش‌باف برای به تصویر کشیدن واقعه اصلی و گره روایت هم با زیرکی عمل می‌کند. او رویداد اصلی را حذف می‌کند و واکنش وحشت‌زده شخصیت‌ها را نشان می‌دهد.

 

شلوغی میدان اسب‌سواری، داوود که با اضطراب به حوادث نگاه می‌کند و عزیز که درمانده سعی می‌کند جمعیت را عقب بزند تا راهی برای خود پیدا کند، احساسات بیننده را تحریک می‌کند و او را بیش از قبل وارد مسیر درام می‌کند. برش به بدن بی‌حرکت یونس و چشمان بازمانده از وحشت او هم کامل‌کننده اثری است که فرش‌باف با واقعه اصلی بر بیننده می‌گذارد.

 

در ادامه اما، فیلم فرش‌باف سقوط می‌کند. سکانس کشتن اسب، باآنکه بدون جزئیات تصویر می‌شود، اما بیننده را پس میزند و بعدازاین سکانس، همه‌چیز در دام تکرار می‌افتد. نیمه دوم فیلم، هیچ حادثه‌ای ندارد و تمام درام حول واکاوی شخصیت داوود و تنهایی او شکل می‌گیرد. داوود در یک تبعید خودخواسته دست‌وپا میزند، بیش‌تر از قبل از دوستانش دور می‌شود و تمام پولی که به دست آورده است را می‌بازد. اما فرش‌باف نمی‌تواند مانند نیمه اول فیلم، بیننده را درگیر کند و داوود جذابیتش را برای بیننده از دست می‌دهد.

 

بیشتر بخوانید: فیلم قصیده گاو سفید؛ خلاصه داستان، بازیگران و چند نقد

 

در نیمه دوم تومان پلان‌ها طولانی می‌شود، نماهای نزدیک فراموش می‌شود و فیلم یکپارچگی خود در لحن را از دست می‌دهد. رابطه شخصیت‌ها با طبیعت قطع می‌شود و در نماهای خارجی که می‌بینیم، نگاه ناتورالیست فیلم‌ساز جاری نیست. باآنکه فرش‌باف در نیمه اول فیلم شخصیت‌هایش را به‌اجمال معرفی کرده بود، اما در نیمه دوم سعی می‌کند آن‌ها را بکاود و با کوچک‌ترین جزئیات در مقابل بیننده قرار دهد. این عدم ارتباط نشانه‌گذاری شخصیت‌ها در دونیمه فیلم، آن‌ها را از بیننده دور می‌کند و روایت کش‌دار و تمام‌نشدنی که در این نیمه شاهد آن هستیم هم کمکی به تومان نمی‌کند.

 

باری، تومان از حیث ایده متفاوت و جدیدی که دارد، فیلم قابل‌ستایشی است. نیمه اول فیلم، تمام انتظارات بیننده را برآورده می‌کند و او را سوار یک چرخ‌وفلک با سرعتی دیوانه‌وار می‌کند تا با ریتم قصه‌اش همراه شود. شخصیت‌ها با همه بدخلقی‌هایشان و با همه پستی و نفرت انگیزیشان، با بیننده ارتباط برقرار می‌کنند و او را وادار به هم ذات پنداری می‌کنند. گرچه نیمه دوم فیلم، هیچ اثری از درخشش نیمه اول ندارد، اما شجاعت فرش‌باف در پرداخت چنین درام متفاوتی و نگاه او به زندگی و آدم‌هایش، قابل‌تحسین است.

عکس های فیلم تومان

تومان؛ فیلمی با ریتم تند

حمیدرضا کاظمی پور، عضو کانون منتقدین و نویسندگان سینمای ایران در ایرنا نوشت: قبل از هر چیز باید گفت، «تومان» فیلمی است که کاملا بر لبه تیغ حرکت کرده است، یعنی هم در لحظاتی مخاطب را به وجد می آورد و هم در لحظاتی ارتباط را از دست می‌دهد، هم لحظات ناب سینما در آن به چشم می خورد و هم زیاده گویی های فیلمساز از این رو  به سختی می توان تکلیف خود را با فیلم مشخص کرد که البته این نه به معنای ضعف اساسی در فیلم است و شاید نیازمند لختی تامل بیشتر در اثر باشد.

 

اما آنچه که نمی توان ساده از کنار آن گذشت ریتم به شدت پرسرعت فیلم است که در طول اثر توقفی در آن شکل نمی گیرد و همین سبب شده است تا مخاطب خود را در نهایت خسته کند.

 

فیلم فاقد سکوت و ایجاد تنفس برای مخاطب است و اگرچه شاید ایده و محتوای اثر چنین ضرباهنگی را بطلبد اما ادامه آن در کل اثر خود تبدیل به یک کسالت، خستگی و مونوتونی می شود.

 

پرداختن به مقوله شرط بندی و قمار، ایده ای کمتر پرداخته شده در سینمای ایران است و ورود به این حوزه خود نشان از جسارت کارگردان دارد .

 

روایت غیر قصه گوی فیلم نیز نشان میدهد که فرشباف در مقام کارگردانِ اثر ،مسیر سخت و دشواری را انتخاب کرده است تا فیلمی متفاوت را روانه پرده نقره ای کند.

 

بیشتر بخوانید: معرفی کامل فیلم شنای پروانه + خلاصه داستان، بازیگران و چند نقد

 

فرشباف در تومان نشان داده است که فیلمساز خلاقی است و از به هم ریختن ساختار و قواعد کلاسیک واهمه ای ندارد، اما در کنار این جسارت در لحظاتی زیاده گو نیز هست و شیرازه کار را از دست داده است.

 

حرکت دوربین و میزانسن اگرچه بی پروا است اما به همان اندازه هم در سکانس هایی کنترل نشده است و فیلمساز مرعوب نشان دادن و به رخ کشیدن شده است و این دقیقا همان چیزی است که فیلم را بر لبه تیغ قرار داده است.

 

آنچه مسلم است و نباید فراموش کرد این است که " تومان " متریال خوبی جهت تبدیل شدن به یک فیلم خوب را دارد و شاید فیلمساز بتواند با یک بازنگری مجدد در ریتم و تدوین بتواند اثر خود را از قرار گرفتن در لبه پرتگاه نجات دهد.

 

نکته قابل تامل دیگر در فیلم تومان بازی هایی است که با توجه به ساختار غیر متعارف فیلم ، اما چندان اگزجره نیست و اگرچه از ضرباهنگی تند برخوردار است اما بر خلاف دوربین از قاب تصویر بیرون نمیزند و این شاید جایی است که فرشباف توانسته است کنترل بیشتری بر آن داشته باشد.

عکسی از فیلم تومان

تومان؛ فیلمی طولانی و خسته‌کننده

محمدرضا مهدوی پور در سینماپرس از سوژه این فیلم انتقاد کرده و نوشته است:  فیلم سینمایی «تومان» اثری طولانی و البته خسته کننده در ادامه  سینمای دهه ۱۳۴۰ ایران است و از این جهت آن مدل جوانان، در شمایلی امروزی با حفظ عناصری همچون الگوی امیال شهری، جوان تقدیرگرا، فضای دم غنیمتی، آنومی و بی‌قانونی، انفعال و تساهل، عزلت‌گرایی،‌ سیاه‌انگاری و اعتراض، خوش بودن در گفتمان «بذار زندگی کنم» و نهایتاً شکست و نامیدی و پوچی! در این اثر شبه اپیزودی ترسیم می شوند.

 

اثری که از حیث نظام ارزشی و تربیتی، نه تنها نمی‌تواند عنصر «خیر و شر» را معنا کند؛ بلکه به نوعی به خلط شرط بندی حرام و حلال پرداخته و با این همان انگاری سعی و همت خود را معطوف مشروعیت بخشیدن بر فعل حرام قِمار می نماید و هیچ معجزه ویژه‌ای رخ نمی‌دهد مگر آنکه به مخاطبان خود آموزش می دهد که چگونه جوانک های مغبون فیلم، تمام هستی خود را قِمار کردند تا پول بیشتری به دست بیاورند و مثلاً پراید خود را به ماشین لوکس تبدیل کنند!

 

«تومان» در یک ماکتی خوش‌رنگ، جوانانی را نشان می‌دهد که علیرغم آنکه زمین کشاورزی و اسب و اصطبل و امکانات خوبی دارند اما بازی قمار و شرط‌بندی را پیشه کرده‌اند و در دنیای فانتزی خود غرق‌ شده‌اند. از این‌ جهت، فیلم به یک بازی و گیم با هیجان تبدیل‌شده است که هرچه جلوتر می‌روند، باید برای بقای خود بجنگند و به شانس و بخت و صدفه و... متوسل بشوند.

 

فیلم سینمایی تومان مرثیه ای سینمایی در مد قمار و قماربازی است که علیرغم تدوین و تصویربرداری خوب، از حیث ساختار،‌ گول‌زننده است و هیچ بن‌مایه‌ای ندارد مگر همان حقه و شیطنت پست‌مدرن، زیرا این فیلم ظاهرش کلاسیک و قصه‌گو است اما ازنظر نظام ارزشی، از پست‌مدرن تبعیت می‌کند و به‌نوعی در برزخ میان کلاسیک و پست‌مدرن گیرکرده است! و این در حالی است که کارگردان با فیلم قبلی‌ خود یعنی «بهمن» نشان داد که سبک ندارد و پیرو همان مدل سینمای عباس کیارستمی است.

 

فیلم «تومان» نه نئورئالیسم است تا منتقد وضعیت فقر و وازدگی باشد، و نه آوانگارد است تا تفکر و سبک خاصی را به ارمغان بیاورد، حتی رئالیسم هم محسوب نمی‌شود زیرا نفی‌کننده عاملیت علت و معلول است (فیلم‌نامه ضعیف کار هم مؤید همین نکته است)، چه اینکه فیلم، نئورئالیسم و سمبولیسم هم محسوب نمی‌شود زیرا فاقد جزئیات است و ضعف قصه را خواسته است با تکنیک جبران کند و در این میان حرمت شکنی و تعرض «تومان» به ساحت قوم بلوچ به عنوان یکی از اقوام ایران زمین موضوعی نیست که بتوان به راحتی از کنار آن گذشت.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.