2024/04/20
۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
معرفی کامل و نقد فیلم عامه پسند +خلاصه داستان و بازیگران

معرفی کامل و نقد فیلم عامه پسند +خلاصه داستان و بازیگران

آیا عامه پسند فیلم خوبی است؟ آن را ببنیم یا نه؟ داستان فیلم چیست و چه نقدهایی بر آن نوشته‌اند؟ در مطلب زیر به این سوالات پاسخ داده شده است.

دوات آنلاین-فیلم عامه پسند با محوریت زنی میانسال که نقش او را فاطمه معتمدآریا بازی می‌کند در جشنواره فجر 98 مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار گرفت البته توجهی که فقط از جنس تایید نبود بلکه برخی نیز ایراداتی را بر این فیلم وارد دانسته‌اند.

 

خلاصه داستان فیلم عامه پسند

عامه پسند داستان زن میانسالی است که بعد از طلاق می‌خواهد برای اولین بار در زندگی‌اش مستقل باشد. او تصمیم دارد کار کند و خودش زندگی‌اش را اداره کند و  به هیچ کدام از مردان اطرافش از شوهر گرفته تا پسر و برادر وابسته نباشد.

پوستر فیلم عامه پسند

عامه پسند در واقع داستانی زنی است ۵۷ ساله. زنی که از شکل و شمایل کلیشه‌ای مادر ایرانی فاصله می‌گیرد. از بوتاکس پیشانی گرفته تا شلوار لی تنگ و کتانی سفید. از مانتو‌های صورتی و شال‌های رنگی تا پیراشکی گاز زدن وسط خیابان.

 

فهمیه زنی است که می‌خواهد از درون ۵۷ سالگی به جوانی بازگردد. به جوانی از دست رفته. به شوخ و شنگی و سرزندگی. با لباس‌های صورتی. اینستاگرام‌باز و لایک کن حرفه‌ای که در خلوت اینستاگرام را فتنه می‌داند. استقلال دارد؛ اما سنگینی ۲۸ سال زندگی را به دوش می‌کشد.

 

گذار او گذار از پیری به جوانی است. همان‌طور که خانه‌ای قدیمی را با اسموتی‌های استوایی و اسپرسو ترکیب می‌کنند تا کلبه‌ای مدرن بنا کنند برای جوانان امروزی. کلبه‌ای که مادر مهربان، دختر‌ها و پسر‌ها را با هم دعوت می‌کند تا دور هم تولد بگیرند، با موسیقی شاد شوند و خوش بگذرانند.

 

بازیگران فیلم عامه پسند

فاطمه معتمدآریا، هوتن شکیبا و باران کوثری بازیگران فیلم عامه پسند هستند.

سهیل بیرقی کارگردان فیلم عامه پسند

کارنامه هنری سهیل بیرقی

سهیل بیرقی سال ۸۵ دستیار کارگردان بود در فیلم آدم. اولین فیلم سینمایی‌اش "من" بود. من برای بهترین بازیگر مکمل زن و بازیگر مکمل مرد نامزد سیمرغ بلورین شد.

 

بیرقی سال ۹۵ دومین فیلمش را ساخت؛ عرق سرد. داستان افروز اردستانی، کاپیتان تیم ملی فوتسال بانوان. زنی که شوهرش سد راه او و آینده‌اش شده بود. عرق سرد سیمرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد را گرفت. نقشی که امیر جدیدی ایفا کرده بود. سیمرغ نقش مکمل زن را هم با بازی سحر دولتشاهی از آن خود کرد.

باران کوثری در فیلم عامه پسند

3 نقد بر فیلم عامه پسند

فیلم عامه پسند نقدهای متفاوتی را در پی داشته است. در ادامه سه نقد بر این فیلم را می‌خوانید:

 

ایده خوب و محکم فیلم عامه پسند

مدیسا مهراب پور در بلاگ نماوا نوشت: موضوعی که در نظر اول بسیار جالب به‌نظر می‌رسد. البته باید این را در نظر داشت که چنین موضوعاتی در سینمای ایران پیشتر زیاد مورد استفاده قرار گرفته‌اند، عموما توسط کارگردانان زن، اما هیچ‌کدام تبدیل به اثری خلاقانه و یا ماندگار نشده‌اند. چنین فیلم‌هایی اسیر نگاه متعصابه یا یک‌سویه‌ای شده‌اند که به‌اشتباه فمنیستی خوانده می‌شوند (نمونه دم دستی‌اش آثار تهمینه میلانی) یا بدل به فیلم‌هایی سیاه گشته‌اند که تنها سعی داشته احساسات مخاطب را برانگیزاند و با کشتن منطقش، ترحم او را برانگیزاند.

 

خب امیدوار بودیم که این اتفاق برای عامه پسند بیرقی نیفتد. او در دو فیلم گذشته‌اش نشان داد که جهان ذهنی زنان را خوب می‌شناسد، راه به تحلیل ذهن زنانه می‌دهد و در نهایت شخصیت‌هایی واقعگرا و همدلی‌برانگیز خلق کند که در نهایت به تماشاگر فهمی از زندگی و حقوق زنان می‌دهد، حتی به متعصب‌ترین و مردسالارترین تماشاگران.

 

بیشتر بخوانید: فیلم تومان؛ خلاصه داستان، بازیگران و 3 نقد متفاوت

 

عامه پسند با همین رویه شروع می‌شود و یک‌سوم ابتدایی روایت خود را پیش می‌برد. بازی خوب معتمدآریا کمک می‌‌کند تا با کاراکتر فهیمه خو بگیریم. هرچند در ابتدا دلیل مهاجرت او مشخص نیست، اما تماشاگر حدس و گمان‌هایی می‌برد. با ورود به شهر کوچک و مختصات فرهنگی خاص خودش، داستان شروع می‌شود. داستان نزاع زنی میانسال با همه مردم و شهر حتی نزدیک‌ترین دوستانش برای اینکه تنها بتواند زندگی کند و مستقل باشد. در همان صحنه‌های اولیه فیلم، در اجاره کردن خانه یا رفتن به بانک از لابلای دیالوگ‌ها متوجه جو عمومی علیه او می‌شویم. کارگردان همه را بر علیه قهرمانش می‌شوراند تا جلو استقلال یافتن او را بگیرند.

 

این ایده اولیه خوب و محکمی است. داستان هم خوب شروع می‌شود و با جزییاتی در پرداخت شخصیت (مانند پیراشکی خوردن یا نحوه لباس پوشیدن)‌ کاراکترش را هم محکم برمی‌خیزاند.

 

اما هرچه فیلم عامه پسند جلوتر می‌رود بیشتر اسیر کلیشه‌ها و گل‌درشتی‌های مرسوم سینمای ایران می‌شود. سروکله تلفن‌های تکراری با پسرش پیدا می‌شود. تلفن‌هایی که مدام سعی دارند تنهایی و بی‌پشتیبان بودن یک زن در پیدا کردن استقلالش را بولد کنند اما از جایی به بعد در ذوق می‌زنند. پچ‌پچ‌های زنانه‌ای که همان رویه‌ای را در پیش می‌گیرند که در سریال‌های خاله‌زنکی می‌بینیم و تا پایان ماجرا این کلیشه‌ها بیشتر و بیشتر می‌شوند و فیلم را می‌سوزانند. باز هم در پایان عامه پسند بیشتر از یک مرثیه‌سرایی نمی‌شود.

 

بیشتر بخوانید: معرفی کامل فیلم شنای پروانه + خلاصه داستان، بازیگران و چند نقد

 

بیرقی سعی می‌کند با استفاده از خرده داستان‌ها و کاراکترهای فرعی مانند میلاد با بازی هوتن شکیبا هم داستانش را غنی‌تر کند و دغدغه‌های به‌روزتری مانند هم‌جنس‌گرایی را به فیلم الحاق کند، هم اینکه یک همراه برای فهیمه جور کند تا تنهایی‌اش بیشتر عیان شده و شکننده‌تر شود. شناخت بیرقی از شهرضا که زادگاه خود اوست و خصوصا فرهنگ آن‌جا هم کمک شایانی به قصه‌پردازی کرده است. اما بزرگترین و مهم‌ترین نقطه ضعف فیلم در کار خود بیرقی است. یعنی کارگردانی و خصوصا روایت‌پردازی. روایت فیلم بزرگترین ایراد آن است. بی‌دلیل سیر یک خطی درهم شکسته شده است بدون اینکه در تعلیق‌پردازی کوچکترین نقش مفیدی ایفا کند و یا در فهم تماشاگر تاثیری ایجاد کند. تنها یک پیچیدگی کاذب به فیلم عامه پسند می‌چسباند که مدام در ذهن تماشاگر این سوال را تداعی می‌کند: که چه؟

 

بیرقی در داستان‌پردازی و انتخاب موضوع هرچند سیر صعودی دارد اما در حیطه کارگردانی فیلم به فیلم ضعیف‌تر شده و پسرفتش به وضوح دیده می‌شود.

هوتن شکیبا در فیلم عامه پسند

فیلمی که از پایان، آغاز می‌شود

فرارو نیز در نقد فیلم عامه پسند نوشت: نوع روایت دورانی فیلم در خدمت فیلمنامه است. وقتی فیلم از پایان، آغاز می‌شود. رفت و برگشت زمانی می‌خواهد ذهن پریشان زن را نشان می‌دهد که آرام است، ولی آشفته‌حال.

 

بازیگر فیلم عامه پسند، مادری است که نه جایی در خانه دارد، نه در کلبه و نه حتی در پشه‌بند سرد. کارگردان، سهیل بیرقی، او را زنی ترسیم کرده که خلاف پسند عامه رفتار می‌کند و به در بسته می‌خورد. میلاد بداغی، که نقشش را هوتن شکیبا ایفا کرده دومین شخصیت عامه نپسند فیلم است.

 

کارگردان فیلم عامه پسند تلاش کرده شعار فیلمش را گل‌درشت به تصویر بکشد. شعار این است: "هرکس مقابل پسند عامه قرار گیرد، محکوم به شکست است." اما شعار بی‌نقصی نیست. شکست شخصیت‌ها تنها برای عامه پسند نبودنشان نیست. دلایل دیگری هم وجود دارد.

 

بیشتر بخوانید: فیلم قصیده گاو سفید؛ خلاصه داستان، بازیگران و چند نقد

 

زنی که سال‌ها بی‌دریغ مادر و همسر بوده. زنی که سال‌ها نه پس‌اندازی داشته نه دو دانگ ملک. مادری که جز غرورش هیچ پس‌اندازی ندارد، شاید قابل ستایش باشد، ولی تاجر نیست. رسم و راه تجارت، چم و خم کار نه یک شبه به دست می‌آید، نه با سرچ در اینترنت و نه خوش‌بینی صرف. پس فقط عامه مقصر نیستند. عامه که منظور مردمند.

 

در فیلم عامه پسند مردم جای زیادی ندارند. شهر است و شلوغی گنگ و صدای بوق و هیاهوی شهر. اما مردم کم‌رنگند. کم‌رنگی تعمدی. همان طور که فهمیه داستان می‌گوید ما خودمان مردم هستیم. مردم عامه پسند مخاطبانی هستند که به تماشای فیلم نشسته‌اند.

 

بیشتر بخوانید: معرفی کامل فیلم سه کام حبس؛ خلاصه داستان، بازیگران و نقد

 

باران کوثری در نقش زن حسود، پول‌دوست و خودنمای شهرضایی، نماینده عامه است. زنی که هم رفیق دزد است، هم شریک قافله. در نهایت خانه قدیمی را به سیاق سنتی بازمی‌گرداند که پسند عامه است. قلیان می‌نشاند و کتاب برمی‌دارد.

 

فیلم عامه‌پسند می‌خواهد مرثیه‌ای باشد برای تمام مادرانی که سال‌ها مورد ظلم بوده‌اند؛ ظلمی محترمانه! این مرثیه بی‌نظم خواسته اصلی کارگردان بوده است برای خلق فیلم.

 

جیغ فمنیستی در فیلم عامه پسند

خبرگزاری تسنیم نقد منفی بر فیلم عامه پسند نوشته است:

بیرقی که طی سال‌های اخیر به واسطه جیغ‌های مکرر و صدالبته نخ‌نمای فمنیستی در فیلم‌هایش توانسته شهرت و آوازه خوبی را در سینمای ایران و جشنواره‌های مبتذل‌دوست خارجی برای خود دست و پا کند، این بار نیز در «عامه پسند» به سراغ موضوعی زنانه و برلیناله‌ پسند رفته است و همچون همیشه با تنزل منحصر به فرد مسئله، میانمایه‌ترین خوانش ممکن را از مسائل زنان در جامعه ایران به تصویر کشیده است.

 

«عامه‌پسند» روایتگر داستان زنی است که سودای استقلال و اثبات توانمندی‌های خود به دیگران را در سر دارد اما تلاش‌های وافر او برای تحقق چنین امری در جامعه مردسالار ایران (به باور فیلمساز) فرجامی جز شکست، سرخوردگی، بن‌بست و سرکوب به همراه ندارد؛ شگفتا که زنان در فیلم‌های بیرقی همواره دچار اقسام مصائب و مشکلات ارضی و سمائی‌اند؛ مشکلاتی که تجمیع‌ و قرار گرفتن همه آنها در کنار یکدیگر نیازمند قوه تخیل بارز و شگفت‌انگیز فیلمنامه‌نویس است!

 

در جهان ذهنی بیرقی، مردان موجوداتی خونخوار و ظلم پیشه‌اند که در هر لحظه مشغول تضییع و پایمال کردن حقوق زنان هستند؛ مشخص نیست چنین بغض مهیب و کینه توزانه‌ای نسبت به مردان که ریشه‌های آن را تنها می‌توان در رادیکال‌ترین امواج فمنیستی دنیا که به «فمنیسم سیاه» معروفند، ردیابی کرد، از کجا نشأت می‌گیرد!

 

فیلمساز بارها و بارها با انواع و اقسام دیالوگ‌های توهین‌آمیز ریز و درشت که در بیان زنان فیلم منعکس می‌شود، دست به تخریب حیثیت و توهین آشکار به شخصیت مرد ایرانی می‌زند؛ مواردی از قبیل اینکه "مردها سگند"، "سر و گوششان می‌جنبد"، "مردها صرفاً موجوداتی تماماً عافیت‌طلب هستند که از زنان تنها برای سرویس‌دهی استفاده می‌کنند" و... بارها و بارها در فیلم پمپاژ می‌شود.

 

از طرف دیگر؛ تخفیف و تهاجم مکرر فیلمساز به فضای فرهنگی جامعه با دمیدن در کوس شعارهای گل درشت فمنیستی و مردستیزانه نیز بارها و بارها در فیلم به چشم می‌خورد؛ بیرقی خود را به آب و آتش می‌زند؛ آسمان را به ریسمان متصل می‌کند تا به مخاطب فیلم خود حقنه کند که زنان در ایران آدم حساب نمی‌شوند و شأن و شخصیت آنها همواره و در همه حال مخدوش و تحقیر می‌شود!

 

«عامه پسند» همچنین نوک تیز و مهاجم پیکان خود را بارها و بارها به سمت سنت و مذهب نشانه می‌گیرد و با ساخت دوگانه‌هایی جعلی و دروغین از تقابل سنت-زن و مذهب-زن، سنت و مذهب را به سان متغیرهایی مزاحم و مخل پیشرفت زنان در جامعه ایران به تصویر می‌کشد؛ چنین تفسیر هدفمند و مخربی که به منظور ایجاد و القای حس انزجار و نفرت مخاطب از سنت و مذهب ایرانی-اسلامی در جای جای فیلم جریان می‌یابد، در آثار قبلی بیرقی نیز قابل رویت و ردگیری است.

 

اما اگر بخواهیم مبادرت بیرقی به فیلمسازی را با جهان‌بینی رادیکال و فمنیستی‌ای از جنس نگرش‌های خود او تحلیل کنیم، باید بگوییم که ظهور و بروز وی به عنوان فیلمساز در سینمای ایران، خود ظلمی آشکار و ظالمانه به زنان است؛ چرا که وی به عنوان یک مرد، حق زنی که می‌توانست در مقام فیلمساز در جایگاه او قرار گیرد و از امکانات سینمای ایران برای ساخت فیلم‌های سینمایی استفاده استفاده کند را غصب کرده است!

 

پر واضح است که «عامه پسند» همچون ساخته‌های قبلی کارگردان شعارزده و پرمدعایش، برای نمایش در جشنواره‌های داخلی از جمله جشنواره فیلم فجر ساخته نشده است؛ بلکه فیلم اساساً برای نمایش در کن و برلین و ساندنس و جلب خوشایند سیاستگذاران سیاه‌پسند و مبتذل‌دوست جشنواره‌های مذکور ساخته و هدفگذاری شده است.

 

«عامه‌پسند» بارها و بارها تا سرحد یک بیانیه سطحی و دم دستی فمنیستی تنزل پیدا می‌کند و با چنگ‌اندازی به شعارهای گل درشت، کلیشه‌ای و نخ نمای خود، تلاش می‌کند تا مانیفست تباه خود را به ناشیانه‌ترین شکل ممکن به رخ مخاطب بکشاند. در این راستا باید گفت که بیرقی از معدود فیلمسازان ایرانی است که با سوء تفاهمی فاحش دست و پنجه نرم می‌کند؛ او اساساً فیلمنامه‌نویسی را با بیانیه‌نویسی اشتباه گرفته و همواره کارکرد فیلم‌های خود را به بیانیه‌ای عامیانه و دم‌دستی تقلیل داده است؛ سوء تفاهم مهلکی که در «عرق سرد» نیز گریبان او را گرفته بود.

 

با این همه، «عامه پسند» نه از حیث فرم و نه از حیث محتوا بداعت و حرف تازه‌ای برای گفتن ندارد؛ پاساژهای مکرر فیلم در سایه فلش بک‌ها و فلش فورواردهای بیهوده، پرتکرار و خسته کننده آن، نه‌تنها ویژگی خاص‌ و منحصربه‌فردی را برای فیلم به وجود نمی‌آورد، بلکه به نقطه‌ای کسالت‌بخش و ضدّ کارکرد تعلیق در فرم روایی داستان تبدیل می‌شود؛ عارضه‌ای که خیلی زود دست فیلمنامه نویس را رو می‌کند و مخاطب از جایی به بعد، به راحتی می‌تواند روند و سیر آتی اتفاقات فیلمنامه را حدس بزند و از همان جاست که دیگر دنبال کردن قصه جذابیتی برایش به همراه ندارد؛ چرا که نه از تعلیق خبری هست و نه دیگر کشمکشی تازه و غافلگیرکننده رخ خواهد داد.

 

در تحلیل نهایی باید گفت که بیرقی با ساخت «عامه پسند» که بعید است حتی عوام هم تماشای آن را بپسندند، بار دیگر به همگان اثبات می‌کند که از چه تخیل عمیق و شگفت انگیزی در شکل‌دهی و جهت‌بخشی به مسائل زنان ایرانی برخوردار است؛ حیف است که او چنین سطح سرشار و نبوغ‌آمیزی از تخیل را صرف ساخت فیلم‌های علمی تخیلی در سینمای ایران نکند!

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.