قتل، پایان رابطه پنهانی با همکار
مردی که در پی رابطه نامشروع با همکارش زن جوان او را به قتل رساند موفق به جلب رضایت اولیایدم شد.
دوات آنلاین-رابطه نامشروع مرد جوان با همکارش درگیری را بین آنها به وجود آورد که باعث شد مرد جوان زن را به قتل برساند. متهم تا پای اجرای حکم قصاص رفت اما توانست از اولیای دم رضایت بگیرد.
متهم 6 سال قبل بعد از رفتن به خانه زن جوان و درگیری با او زن را به قتل رسانده و اموالش را به سرقت برده بود. او روز دوشنبه به دلیل جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
گزارش این قتل را همسر زن جوان به ماموران داد. او گفت: صبح به همراه دخترم از خانه خارج شدم. دخترم را به مدرسه بردم و خودم هم به محل کارم رفتم. چند ساعت بعد با همسرم تماس گرفتم گوشی را جواب نداد بعد با محل کارش تماس گرفتم. گفتند سرکار نرفته است. نگران شدم و به سمت خانه حرکت کردم. اطراف خانه بودم که یکی از همکاران همسرم به نام شاهرخ را دیدم. صدایش کردم اما جواب نداد و رفت. به خانه رفتم و دیدم جسد همسرم در خانه افتاده است.
وقتی ماموران به خانه این مرد رفتند متوجه شدند اموال مقتول نیز به سرقت رفته است. یک روز بعد پلیس متوجه شد از کارت عابربانک مقتول پول برداشت شده است. وقتی دوربین مداربسته عابربانک مورد بررسی قرار گرفت مشخص شد شخصی که پول برداشت کرده شاهرخ است. به این ترتیب شاهرخ بازداشت شد.
این مرد اتهام قتل عمدی را قبول کرد و گفت: یک سال قبل وقتی پدرم فوت کرد من برای اینکه مشکل مالی داشتم از لیدا پول قرض گرفتم اینطور بود که ارتباط ما شکل گرفت و با هم چت میکردیم و تلفنی صحبت میکردیم. تا اینکه متوجه شدم لیدا به من وابسته شده است. هرچند لیدا به من گفته بود مجرد است اما من متوجه شدم که او شوهر دارد. این موضوع باعث اختلاف بین ما شد و من تصمیم گرفتم لیدا را ترک کنم او از من خواست پولش را پس بدهم. من هم قبول کردم 4 میلیون تومان را پس دادم و گفتم یک میلیون تومان را هم زمانی که حقوق گرفتم پس میدهم اما لیدا تحمل نکرد او روز حادثه از من خواست به خانهاش بروم تا تکلیف همه چیز روشن شود. وقتی وارد خانه شدم عصبانی شد گفت اگر من ترکش کنم همه چیز را به همه می گوید و بعد هم گفت که می گوید من از او پول گرفته بودم. درگیری بین ما بالا گرفت من هم عصبانی شدم و او را به قتل رساندم آنقدر ترسیده بودم که نمیدانستم چه کار کنم. عابربانک لیدا را برداشتم و فرار کردم میخواستم همه چیز را سرقت نشان دهم.
بعد از اعتراف این مرد و شکایت اولیایدم متهم در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص و 74 ضربه شلاق محکوم شد. رای صادره مورد تایید دیوان عالی کشور قرار گرفت تا اینکه مادر متهم موفق شد رضایت اولیایدم را جلب کند.
متهم صبح دوشنبه برای محاکمه به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه رفت. او اتهام قتل را قبول کرد و از دادگاه درخواست بخشش کرد.
مادر متهم که زنی مسن است گفت: من برای نجات جان پسرم همه داراییام را فروختم علاوه بر فروش خانهام وسایل خانه را هم فروختم درخواست دارم کمک کنید تا پسرم آزاد شود 6 سال است که من و همسر و فرزندش زجر میکشیم.
با پایان گفتههای متهم و مادرش قضات وارد شور شدند و با توجه به ایام بازداشت که 5 سال و 10 ماه بود او را به 5 سال و 10 ماه حبس محکوم کردند و متهم به زودی آزاد میشود.
12jav.net