بررسی شخصیت وارش از نگاه روانشناسی؛ فراز و فرودهای این زن قدرتمند
نقش اول سریال وارش حکایت خیلی از زنان سرپرست خانوار است که به تنهایی با مشکلات زندگی کنار میآیند و برای فرزندان خود هم پدر هستند و هم مادر
دوات آنلاین-سریال وارش که نقش اصلی زن آن را در دوران پیری نسرین بابایی بازی میکند همچنان بر محوریت زندگی وارش و فرزندانش پیش میرود. صدیقه معدنی، کارشناس ارشد روانشناسی در یادداشتی در روزنامه خراسان شخصیت وارش را از دیدگاه روانشناسی تحلیل کرده است که میخوانید:
«وارش» که در زبان مازنی و گیلکی به معنای باران است و برای نام دختر به کار گرفته میشود، نام یک مجموعه تلویزیونی تاریخی-درام-عاشقانه ایرانی است که هم اکنون هر شب از شبکه 3 پخش میشود. الهام طهوری بازیگر نقش وارش، به تازگی در گفت وگویی درباره شخصیت نقش اول این سریال گفته: «وارش ویژگیهای بسیاری داشت، یکی اینکه یک مادر دلسوز، فداکار و غیور است. یکی دیگر از ویژگیهای وارش این بود که نقش یک زن قدرتمند را دارد و شبیه زنهای دهه خود تصمیم نمیگیرد. با همه اتفاقات میجنگد و راحتترین راه را انتخاب نمیکند. او روی پای خودش میایستد و بچههای خود را بزرگ میکند، تلاش میکند شغلی پیدا کند و در همین راه حصیربافی میکند و بعد از ۱۵ سال وارش را میبینید که به موفقیت رسیده است.» در ادامه، نگاهی روانشناختی به شخصیت نقش اول زن این سریال خواهیم داشت.
سریالی امیدبخش برای زنان سرپرست خانوار
این سریال در کنار نقدهایی که به داستانش وارد است، میتواند برای زنان سرپرست خانوار درسهای زیادی داشته و امیدبخش باشد. در این سریال دیدیم که وارش خیلی زود و در جوانی، بیوه شد و در سوگواری فقدان همسرش، فرزندش را به دنیا آورد و خوشحالی که باید با به دنیا آوردن فرزندش به دست میآورد، نچشید.
سپس او تبدیل به مادری افسرده و بی پناه شد که از حمایت مالی و عاطفی شوهر برای فرزندپروری بینصیب ماند اما تصمیم گرفت تا برای خوشبختیاش بجنگد و حداقل زود، تسلیم سختیهای روزگار نشود. حکایت وارش حکایت خیلی از زنان سرپرست خانوار است که به تنهایی با مشکلات زندگی کنار میآیند و برای فرزندان خود هم پدر هستند و هم مادر. هرچند که به طور طبیعی در سیستم خانواده پدر با به جان خریدن مشکلات مالی و تامین مسکن ومایحتاج خانواده آرامش را برای همسرش به ارمغان میآورد و مادر فارغ از این دغدغهها با مهرورزی فضای خانواده را از وجود خود بهرهمند میکند اما گاهی، سرنوشت دیگری برای انسان رقم میخورد.
مقایسهای که نباید وارش درگیرش می شد
نقش اول سریال بعد از به دنیا آوردن پسرش و در مدت نقاهت پس از زایمان، شرایط مشابه خانواده دوستش «طوبا» را میدید که همسرش «امیرمحمد» را در کنار خود و فرزندش داشت. او رفتارهای عاطفی امیرمحمد را نسبت به طوبا و کمک حال بودنش در نگهداری از فرزند را با غبطه نظارهگر بود و درگیر مقایسه زندگی خودش با آنها شد. اتفاقی که فشار روانی زیادی روی او میآورد و مدام در دلش، یاد شوهرش را تازه میکرد. مدیریت نکردن این مقایسه باعث شد تا او در دورهای از زندگیاش، رفتارهایی عصبی نشان دهد.
زنان تکوالد باید سخترو و مسئولیتپذیر باشند
در روان شناسی زنان تک والد به آنها توصیه میشود که با داشتن ویژگیهایی همچون سخترویی، مسئولیتپذیری و صمیمیت عاطفی بالا به پرورش فرزندان خود با وجود مشکلات زیاد و بدون داشتن همراهی همسر در کنار خود بپردازند. در این بین، شخصیت مورد تحلیل ما یعنی وارش پس از زلزله و مرگ همسر «امیرمحمد»، یکبار دیگر تصمیم به ازدواج گرفت و اینبار سنت شکنی و خودش در یک فرصت مناسب از «امیرمحمد» خواستگاری کرد. این تصمیم در شرایط ذکر شده، بهترین تصمیم او بود.
ازدواج بعد از فوت همسر، نشانه بیوفایی نیست
زندگی حق هر زن و مرد تک والدی است و این متاسفانه در نگاه عامیانه به خصوص درباره زنانی که همسرشان را از دست دادهاند، کمتر پذیرفته شده است و با مفاهیم ارزشمندی همچون وفاداری به اشتباه به هم گره خورده که اگر ازدواج مجدد داشته باشند، به همسر خود بیوفا یا به فکر خودشان بودهاند. این تصورات نادرست بسیاری از زنان و مردان تک والد را از زندگی دوباره محروم میکند.
تصمیم درست وارش برای ازدواج نکردن با تراب
وارش در زندگی مجدد با امیرمحمد دو شانس داشت و آن تامین شرایط مالی و عاطفی، هر دو با هم از سوی امیرمحمد بود که البته پس از کشته شدن امیرمحمد، این ماجرا به سرانجام نرسید. سپس شاهد پیشنهاد تراب به ازدواج با وارش بودیم که این زن، او را به خاطر داشتن همسر و دو فرزند نپذیرفت و این درخواست او را وقیحانه خواند. او میدانست که وقتی تراب رعایت حال همسر اول خود را نمیکند، نمیتواند در تامین نیازهای عاطفی او هم کامل باشد. این اتفاق، به خوبی روایتگر برخی از خیانتهای زوج هایی است که در زیر یک سقف با همسر خود هستند، در حالی که دل در گرو دیگری دارند.
برخی زنان بر خلاف «وارش» به این رفتار مردان بیوفا و هوسران دامن میزنند و کانون یک خانواده را با بی مهری از هم میپاشند. این در حالی است که اگر نارضایتی در زندگی وجود دارد، راهحلهای بسیاری همچون کمک گرفتن از مشاوران، فراگیری مهارتهای زندگی، صبوری و ... وجود دارد. وارش در این داستان حاضر به ازدواج مجدد با امیرمحمد شد که همسرش را از دست داده بود و میتوانست مایه آرامش وی و فرزندش شود اما درخواست ازدواج با تراب به عنوان همسر دوم را نپذیرفت تا مایه آشوب ذهنی همسر و فرزندان او نشود و با وجود مشکلات مالی به تنهایی فرزندانش را به ثمر رساند.
12jav.net