2024/11/22
۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
پیشنهادات ما
ازدواج پنهانی مرد متاهل و زن مستاجر

ازدواج پنهانی مرد متاهل و زن مستاجر

شوهرم گفت چون تو نازا بودی با این زن مطلقه ازدواج کردم.

دوات آنلاین-عطش پدر شدن در وجودش شعله ور شده بود اما نازایی زنش سد راهش بود. مرد به ظاهر زرنگ بعد از این ماجرا با نقش بازی کردن و فریب همسر اولش خواست با ازدواج مجدد به آرزویش برسد اما خبر نداشت دست روی دست بسیار است.

 

زن در هم شکسته از کودکی عاشق بچه بود و همین موضوع باعث واکنش تند اطرافیانش شد و او منتظر ماند تا با ازدواج به آرزویش جامه عمل بپوشاند اما هیچ وقت به آرزویش نرسید. زن جوان می گوید: هر چقدر بزرگ تر می شدم انگار حس مادری ام هم بیشتر می شد. هر بار بچه ای را بغل کسی می دیدم قند در دلم آب می شد و آرزو می کردم کاش بچه از آن خودم بود. بالاخره زمان ازدواجش فرا می رسد و دختر جوان با یکی از پسرهای همسایه ازدواج می کند. همه چیز خوب پیش می رود و او مانند همسرش علاقه زیادی به بچه دار شدن دارد. چند سال از زندگی مشترک شان می گذرد اما خبری از بچه نمی شود و چون مشکل از زن است مدام مادر و خواهرشوهرش به او سرکوفت و سرش غر می زنند.

 

زن آرزو به دل مانده می گوید: از یک طرف نمی توانستم جواب خانواده شوهرم را بدهم و از طرفی دیگر هزینه های کمرشکن درمان نازایی امان مان را بریده بود. خانه مان دو طبقه و طبقه پایین آن خالی بود. به شوهرم پیشنهاد دادم طبقه پایین را اجاره بدهد اما شوهرم هر بار به بهانه های مختلف همه را دست به سر می کرد. مدتی از طفره رفتن شوهرم می گذشت تا این که روزی زنگ خانه به صدا درآمد. وقتی  زن بی خبر از همه جا در خانه را می گشاید با زنی غریبه و بچه ای در آغوش رو به رو می شود. زن غریبه با حیله و نیرنگ و التماس از زن می خواهد او را در خانه خودشان به عنوان مستاجر پناه بدهد.

 

زن دل شکسته تعریف می کند: از حرف های زن غریبه گیج شده بودم و نمی دانستم موضوع از چه قرار است. وقتی از او خواستم ماجرا را برایم تعریف کند گفت که صاحب خانه ام به بهانه عقب افتادن اجاره خانه قصد دارد وسایل خانه ام را بیرون بریزد برای همین شوهرت آدرس این خانه را داده تا در طبقه پایین شما ساکن شوم. بعد از شنیدن حرف های زن غریبه وقتی با شوهرم تماس گرفتم او در جوابم گفت که دلش به حال آن زن و بچه سوخته برای همین قبول کرده خانه را به آن زن اجاره دهد.

 

 بعد از گذشت چند روز از این واقعه، زن غریبه به خانه جدید نقل مکان و علت نبودن شوهرش را هم نوع شغل اش بیان می کند و می گوید که راننده جاده است. مدتی از اسکان مستاجر جدید می گذرد تا این که کم کم زن به رفتارهای شوهرش مظنون می شود چون او هر بار به بهانه های مختلف دیروقت به خانه برمی گردد. او تعریف می کند: برای پی بردن به راز دیر آمدن شوهرم از برادرم کمک خواستم تا مدتی او را زیر نظر بگیرد و ببیند با چه اشخاصی نشست و برخاست می کند. برادرم مدتی شوهرم را زیر نظر گرفت اما چیز مشکوکی گیرش نیامد و در جوابم گفت که شوهرم هر شب سر وقت به خانه می آید و بی جهت به او مشکوک شده ام. زمانی که برادرم گفت شوهرم سر شب به خانه برمی گردد یک علامت سوال برایم پیش آمد که پس او کجا می رود؟ یقین پیدا کردم ریگی در کفش دارد. شب بعد در کمین نشستم تا شوهرم از سر کار برگردد و با برگشتن شوهرم در کمال حیرت با دیدن آن صحنه میخکوب شدم. او می بیند که شوهرش مستقیم وارد خانه زن مستاجر می شود و او هم در کمین به انتظار خروج همسرش می نشیند تا مشت اش را باز کند. بالاخره بعد از گذشت چند ساعت شوهر فریبکار از  خانه زن مستاجر بیرون می آید و با دیدن همسر اولش در راهرو از تعجب میخکوب می شود و در شوک فرو می رود.

 

شوهر باز هم دست از پنهان کاری اش بر نمی دارد و به جای گفتن حقیقت به زن اولش می گوید که به خاطر تعمیر شیرآلات مجبور بوده به خانه مستاجر برود. زن جوان تعریف می کند: دیگر از دروغ های همسرم خسته شده بودم، بر سرش فریاد کشیدم و گفتم مگر هر شب شیرآلات مستاجر خراب می شود که به آن جا می روی؟

 

شوهرم وقتی دید دستش رو شده و من از همه چیز باخبر هستم اعتراف کرد که زن مستاجر مطلقه است و به خاطر علاقه به بچه و چون من نمی توانستم باردار شوم با او ازدواج کرده است. زن بعد از مدتی وقتی می بیند شوهرش حاضر نیست زن دومش را طلاق بدهد درخواست طلاق می دهد و از او جدا می شود. زن دل شکسته دوران تنهایی اش را می گذراند  تا این که ورق برمی گردد و به نوعی آهش دامن شوهرش را می گیرد. او می گوید: مدتی از طلاق مان گذشته بود که روزی از سوی شوهر سابقم پیغامی به دستم رسید که او از جدایی مان پشیمان و مایل به ازدواج مجدد با من است.

 

 از درخواست شوهر سابقم شوکه و برای روشن شدن حقیقت پیگیر ماجرا و متوجه شدم زن غریبه علاوه بر آواره کردن من، شوهر سابقم را هم آواره کرده است. البته این تاوان اشتباه شوهر سابقم بود که هر دو آن را با در به در شدن مان پرداخت کردیم.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.