واقعیتهایی درباره زنان خیابانی تهران
روسپیگری در مناطق شمالی بیشتر تنوعطلبی و لذتجویی عرضهكننده و متقاضی است، در حالی كه در مناطق جنوبی مهمترین دلیل آن فقط فقر است.
دوات آنلاین-بر اساس نتایج پژوهشهای اطلس كیفیت زندگی در شهر تهران كه معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران آن را منتشر كرده است، شهروندان مناطق 17، 20 و 2 بیشترین آمار زنان خیابانی را در مناطق خود گزارش كردهاند و در مقابل مناطق 3، 1 و 21 دارای كمترین تعداد زنان خیابانی از دیدگاه شهروندان بودهاند.
در این كتاب به نتایج پژوهشی در مورد پراكندگی زنان خیابانی و روسپی در مناطق مختلف تهران اشاره شده است؛ پژوهشی میدانی كه حاصل تحقیق و پرسش از خود شهروندان مناطق است. این گزارش تصریح میكند كه در 335 محله مورد بررسی، در 24 محله فراوانی زنان خیابانی از دیدگاه شهروندان بیشتر از حد متوسط بوده است.
این گزارش اما الگوی خاصی را در مورد زنان خیابانی ارایه نمیكند، چراكه به گفته این گزارش، هم مناطق شمالی (منطقه 2) و هم مناطق جنوبی شهر (17و20) در زمره مناطقی هستند كه بیشترین آمار زنان خیابانی را داشتهاند. حسین ایمانیجارجرمی، جامعهشناس شهری اما كاملا با این گزارش مخالف است، چرا كه معتقد است كه اینگونه پژوهشها به هیچ عنوان دقیق نیستند و نمیتوانند به عنوان ماخذ مورد استفاده قرار گیرند. با این وجود او تحلیلی هم از چرایی بالا بودن آمار زنان خیابانی در هر دو بخش شمالی و جنوبی شهر دارد كه در نوع خود شنیدنی است.
*آقای دكتر، چندی قبل معاونت اجتماعی شهرداری تهران كتابی را منتشر كرد كه در آن به نتایج برخی پژوهشهای شهری كه در سال 95 صورت گرفته، اشاره شده بود. یكی از این پژوهشها به فراوانی زنان خیابانی در مناطق مختلف تهران برمیگشت. بر اساس این پژوهش زنان خیابانی در مناطق 17 و 20 و بعد از آن منطقه 2 بیشترین تعداد را از دیدگاه مردم داشتهاند. به نظر میرسد این پژوهش تابع هیچ منطق و الگویی نیست، چرا كه اگر ملاك روسپیگری فقر است، چرا باید آمار زنان خیابانی در برخی مناطق شمالی هم جزو بیشترینها در تهران باشد؟
اولا به نظر من اصلا این پژوهش نمیتواند ملاك و مرجع خوبی باشد، چراكه نتایج آن براساس نظرسنجی از مردم بوده است. یعنی مردم یك منطقه گفتهاند زنان خیابانی زیاد هستند و آنها هم اعلام كردهاند این آمار زیاد است. در حالی كه در مورد چنین پژوهشهایی باید بسیار دقیقتر و علمیتر برخورد شود. معتبرترین و شاید تنهاترین تحقیقی كه در این زمینه انجام شده به سالهای قبل از انقلاب برمیگردد كه پژوهشی گسترده در مورد زنان روسپی در تهران توسط خانم ستاره فرمانفرمایان، رییس كانون مددكاری وقت ایران انجام شد كه در آن هم از الگوهای پژوهشی دقیقی استفاده شده بود و هم با زنان خیابانی صحبت شده بود. اما فكر نمیكنم بعد از انقلاب در این مورد پژوهشی انجام شده باشد.
*خب فكر نمیكنید این خیلی بد است كه در مورد یكی از آسیبهای اجتماعی شهرمان اطلاعاتی نداشته باشیم؟
بله، دقیقا همین طور است. ولی متاسفانه شرایط جامعه ما به گونهای است كه در مورد برخی رخدادها یا آسیبهای اجتماعی كسی جرات صحبت كردن ندارد. مثلا سگگردانی هم از این دست پدیدههاست. مسوولان ما نمیخواهند قبول كنند كه به دلیل تغییر شرایط زندگی، چنین پدیدهای رو به افزایش است و باید در مورد آن فكری كرد. برای همین در حال حاضر مالكان سگهای خانگی هر كاری كه دلشان میخواهد میكنند و برخوردهایشان هم قلدرمآبانه است! زنان خیابانی هم چنین وضعیتی را دارند. این عجیب نیست كه در شهرهای بزرگی كه تورم و گرانی در آن موج میزند و بیداد میكند و جوانان فرصت خاصی برای ازدواج ندارند و این همه سرباز و كارگر و... كه دور از خانههایشان هستند داریم، شاهد رشد روزافزون آسیبهای اجتماعی باشیم.
*پس شما میخواهید بگویید تنها دلیل روسپیگری فقر نیست.
بله، روسپیگری در هر بخش از شهر ما به نوعی خاص، خودش را نشان میدهد. در مناطق شمالی شهر فعالیت اكثر این زنان اصلا به شكل خیابانی نیست، بلكه بیشتر به شكل تلفنی است در حالی كه در مناطق جنوبی كه فقر و اعتیاد در آنها بیشتر است، زنان روسپی به شكل خیابانی بیشتر دیده میشوند. از سویی دلیل روسپیگری در مناطق شمالی بیشتر تنوعطلبی و لذتجویی عرضهكننده و متقاضی است، در حالی كه در مناطق جنوبی مهمترین دلیل آن فقط فقر است. خب اگر ما بیاییم و یك پژوهش خوب و دقیق در مورد علل این پدیدهها انجام دهیم، آن وقت میتوانیم روسپیگری در هر محله و هر منطقه را ریشهیابی كنیم و بر اساس همانها، برنامهریزی كنیم تا آمارشان كمتر شود.
در مورد حضور این زنان هم به نظر میرسد اختلاف نظرهای زیادی وجود داشته باشد، چرا كه گروهی وجود این زنان را به نوعی، ذات زندگی شهری میدانند و معتقدند این مورد هم مثل سایر آسیبهای اجتماعی در هر جامعه وجود دارد و با بشر به زندگی خود ادامه میدهد. در عوض گروهی معتقدند كه حضور زنان روسپی برای هر شهر و جامعهای تهدید محسوب میشود و باید آنها را ریشهكن كرد.
این در هر شهر و جامعهای بستگی به ارزشهای هر جامعه دارد. مثلا در هلند روسپیگری كاملا قانونی است و زنان خیابانی كارت دارند و كاملا مشخص هستند. اما در ایران همانطور كه میدانید، ارزشهای اخلاقی، دینی، مذهبی و فرهنگی ما تنفروشی را محكوم میكنند و آن را كار ناپسندی میدانند. از سویی از آنجایی كه ما جامعه خانوادهگرایی هستیم، اكثر مسائلمان را در چارچوب همان خانوادهها حل و فصل میكنیم. اما از آنجایی كه متاسفانه ماهیت و جایگاه خانواده در محلههای ما هر روز كمتر و كمتر میشود نمیتوان این مسائل را درچارچوب خانوادهها حل و فصل كرد و برای همین هر روز بیشتر به سطح محلات و خیابانها كشیده میشود.
البته موضوع زنان روسپی موضوع جدیدی نیست و از قدیمیترین حرفهها و مشاغل جهان است. این از آن دست مباحث پیچیدهای است كه برای پرداختن به آنها باید ابتدا یك حساسیتزدایی نسبت به این موضوع انجام شود. یعنی یك گروه متشكل از كارشناسان مذهبی، جامعهشناسان شهری، اقتصاددانها، روانكاوان و روانشناسان، پلیس و حتی كارشناسان رسانه دور هم بنشینند و در مورد ابعاد مختلف این پدیده و چگونگی مواجهه با آن و البته طرح كردن آن در افكار عمومی صحبت كنند. باید بپذیریم كه در جامعه ما هم مثل تمام جوامع چنین مشكلی وجود دارد و بعد، با انجام پژوهشهایی علمی دلایل آن را ریشهیابی كنیم و درصدد رفع آن برآییم وگرنه تا وقتی كه كسی جرات صحبت در این مورد را نداشته باشد و موضوع به مسالهای زیرزمینی تبدیل شود، هیچ وقت نمیتوان قدمی برای حل منطقی و قطعی آن برداشت. گرچه الان شبكههای اجتماعی به شدت به این موضوع دامن میزنند و خودشان به بازار داغی برای تبلیغ این زنان خیابانی بدل شدهاند؛ خب ما چطور میتوانیم با وجود فضای مجازی از پس این آسیب جدی اجتماعی برآییم؟ پس بهتر است قبل از اینكه كار از كار بگذرد كمی منطقیتر فكر كنیم و نسبت به مطالعاتی كه در این زمینه میتواند انجام شود یا مباحثی كه مطرح شود سختگیرانه برخورد نكنیم و قبل از اینكه دیر شود خودمان برای حل علمی آن پیشقدم شویم.
منبع: اعتماد
12jav.net