قتل عام خانوادگی با انگیزه نامعلوم

دوات آنلاین-مردی که همسر و دو فرزندش را به قتل رساند و هرگز انگیزه واقعی‌اش از قتل را عنوان نکرد حالا بعد از گذشت 6 سال از حادثه درخواست تعیین تکلیف کرده است و می‌گوید یا او را اعدام یا آزادش کنند.

به گزارش دوات آنلاین این قتل عام خانوادگی در سال 92 رخ داد. مردی در تماس با ماموران گفت  دو فرزند و همسرش کشته شده‌اند و او بعد از بازگشت از سر کار جسد آنها را دیده‌ است.

با حضور مأموران کلانتری و تیم بررسی صحنه جرم پلیس آگاهی در محل، بررسی‌های اولیه انجام و مشخص شد سه نفر از اعضای یک خانواده به نام‌های مینا  46 ساله( مادر خانواده ) ، پریسا25 ساله (دختر خانواده ) وسینا 15 ساله (پسر خانواده ) به قتل رسیده‌اند و آثار شکستگی در سر مینا و سینا و آثار خفگی در دور گردن مهسا مشخص است.

با توجه به اینکه پدر خانواده به نام شهرام موضوع جنایت را به پلیس اطلاع داده بود ، تحقیقات از وی آغاز شد .

وی در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : به عنوان کارگر در یک شرکت صنعتی مشغول به کار هستم و چون شب‌کار هستم ، ساعت 17 و در حالیکه همسر و فرزندانم در منزل بودند از خانه خارج شدم و اطلاعی در خصوص قتل آنها ندارم .

شهرام در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : بر اساس اظهارات همسر و دخترم ، یکی از دوستان پریسا در بیمارستان فیروزگر بستری است و قرار بود که امشب والدینش ، از یکی از شهرهای غربی کشور به تهران و خانه ما بیایند.

وی حتی در تأیید صحبت های خود پیامک ارسالی از سوی دخترش را که ساعت 12 روز جنایت برای پدرش فرستاده بود به کارآگاهان نشان داد.

شهرام در خصوص نحوه اطلاع از قتل سه نفر از اعضای خانواده اش نیز به کارآگاهان گفت: ساعت 21 زمانی که در محل کار خود بودم ، چندین بار با تلفن منزل تماس گرفتم اما هیچ‌کدام از اعضای خانواده ام پاسخگوی تلفن نبودند . نگران شدم و پس از گرفتن مرخصی ، از شرکت به منزل رفتم که پس از ورود به داخل خانه با اجساد خانواده‌ام روبرو شدم.

با توجه به اظهارات شهرام در خصوص مراجعه یکی از دوستان مهسا به منزل آنها برای رفتن به بیمارستان فیروزگر ، کارآگاهان به بیمارستان فیروزگر رفتند اما بر خلاف انتظار هیچگونه سابقه مراجعه یا بستری شدن بیمار از شهرهای غربی کشور در سوابق بیمارستان یافت نشد.

اطلاعات جدید در شرایطی در اختیار کارآگاهان قرار گرفت که شهرام همچنان بر حضور میهمان دخترش در خانه‌اش تأکید داشت.

در ادامه رسیدگی به پرونده مشخص شد گفته‌های شهرام دروغ است ضمن اینکه کتابها و روزنامه هایی از خانه شهرام کشف شد که نشان می‌داد احتمالا شهرام قاتل است و مدتها با مطالعات طولانی برای این قتل‌ها نقشه کشیده‌ است.

در شرایطی که شهرام  منکر هرگونه ارتکاب جنایت شده و مدعی بود که عاشقانه خانواده اش را دوست داشته ، اما سرانجام به ارتکاب جنایت و قتل اعضای خانواده خود اعتراف کرد و گفت : از چند ماه پیش قصد داشتم همسرم را بکشم . حتی یک بار با همسرم به پارک چیتگر رفتیم و قصد کشتن او را داشتم اما موفق نشدم .

متهم در خصوص روز جنایت نیز به کارآگاهان گفت : روز حادثه پس از درگیری که با همسرم داشتم ، او قصد بیرون رفتن از خانه را داشت که بلافاصله به پشت بام رفتم و چوب دستی را که آنجا بود برداشتم و داخل منزل آمدم . چندین ضربه به سر همسرم وارد کردم که  روی زمین افتاد. سپس تصمیم گرفتم بچه‌هایم را نیز بکشم. سینا ساعت 14 از مدرسه به منزل آمد از من پرسید که چرا مادرش خوابیده؟ و نشست که پتو را از روی مادرش بردارد که با چوب‌دستی از پشت سر ، چندین ضربه به سر او وارد کردم که او نیز بر روی زمین افتاد . دیگر کنترل خود را از دست داده بودم و جسد سینا را کنار مادرش گذاشتم . حدود ساعت 16 و 15 دقیقه به پریسا زنگ زدم و از او خواستم تا سریع به منزل بیاید . چون که احتمال می دادم او جسدها را ببیند، از او خواستم که به بهانه جابجا کردن وسایل و کمک به من، بدون آنکه داخل خانه برود، به پشت بام بیاید . زمانیکه پریسا به پشت بام آمد ،  یک بند رشته ای را که  از قبل آماده کرده بودم، به دور گردنش انداختم و او را خفه کردم . بعد از خفه کردن پریسا ، او را به داخل اتاق خواب خودش بردم .

متهم در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : برای ایجاد انحراف در مسیر تحقیقات پلیس ، تمامی وسایل منزل را به هم ریختم و چوبدستی را به بالای پشت بام انداختم . ساعت 17 نیز در مسیر سوار شدن به سرویس محل کار حاضر شدم و به سرکار رفتم . نیم ساعت پس از شروع به کار ، به همکارانم گفتم  کسی در منزل جوابگوی تلفن من نیست و به این بهانه مرخصی گرفتم و به منزل آمدم . به همراه دو تن از همسایگان ، در منزل را باز کردیم و با اجساد خانواده ام روبرو شدیم و موضوع را به پلیس و اورژانس اطلاع دادیم .

این مرد هرگز حاضر نشد انگیزه‌اش را از کشتن همسر و دو فرزندش شرح بدهد و در نهایت پرونده با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم پای میز محاکمه رفت. او اتهاماتش را قبول کرد اما توضیح نداد با چه انگیزه‌ای این کار را کرده‌ است. با توجه به اینکه او پدر دو نفر از مقتولان بود قصاص از او به خاطر قتل دختر و پسرش ساقط شد اما اولیای دم همسرش درخواست قصاص کردند. رای بر قصاص صادر و رای صادره در دیوان عالی کشور تایید شد. 

متهم بعداز 6 سال روز سه شنبه در دادگاه درخواست کرد که آزاد شود و گفت: اولیای‌دم همسرم به من رضایت ندادند اما قصاص هم نمی‌کنند. من درخواست تعیین تکیلف دارم و در صورتی که حاضر به اجرای قصاص نیستند خواستار آزادی تا زمان تعیین تکیلف هستم.

قضات برای تصمیم گیری در این خصوص وارد شور شدند.