دلیل جر و بحث همیشگی بعضی زن و شوهرها چیست
همسران در وهله اول وظیفه دارند، در مورد مشکلاتشان با هم صحبت کنند و در تلاش باشند با گفتوگو برسر اختلاف نظرهایشان کنار بیایند و سپس با عمل کردن به یک سری نکات مهم به این بحث و جدلهای پی درپی خاتمه دهند.
دوات آنلاین-همه ما زمانی که عاشق می شویم تصور می کنیم هرگز این حس و این عشق پایانی نخواهد داشت اما ناگهان با وضعیتی روبه رو می شویم که آن را پیش بینی نمی کردیم. گاهی به دنبال گوشی میگردیم تا سفره دلمان را برایش باز کنیم. زن و مرد در زندگی زناشویی، هیچ همدمی را بهتر از شریک زندگی خود، محرم ناگفتههایشان نمیدانند.
شرایط نامساعدی چون عدم اعتماد به نفس کافی، اضطراب، استرس و حتی رفتارهای کودکانهای که هنوز در خلق و خوی زن و مرد بالغ وجود دارد، ایجاب میکند که گاهی در مقابل مشکلاتی که ناچیزند و با اندکی تأمل قابل رفع و رجوع هستند، ذرهبینی در دست گیرند که بیش از حد بزرگنمایی کنند و مسلم است این شرایط نامساعد دلیلی میشود تا این بزرگنماییها به مشاجره و بگومگوهایی تبدیل شود که آرامش را از خانه و خانواده سلب کند.
همسران در وهله اول وظیفه دارند، در مورد مشکلاتشان با هم صحبت کنند و در تلاش باشند با گفتوگو برسر اختلاف نظرهایشان کنار بیایند و سپس با عمل کردن به یک سری نکات مهم به این بحث و جدلهای پی درپی خاتمه دهند.
یکی دیگر از دلایل جر و بحثهای زناشویی میتواند ناشی از اضطراب و افسردگی یکی از طرفین باشد.
کسی که گلهمند است، در شرایط روحی نامساعدی به سر میبرد. اگر حرف حق هم بزند، زبانش تلخ است و آزردگی خاطر اطرافیان را به بار میآورد.
در چنین شرایطی هریک از همسران باید سعی کنند در عین این که حالت عصبی طرف مقابل را به رو نمیآورند، استرس و اضطراب او را نیز کم کنند.
ظرافت و حساسیت زنان ایجاب میکند همیشه و در همه حال نیاز به یک حامیداشته باشند.
در واقع احساس شوهر مانند یک پشتیبان، با ابراز محبت و دوستی میتواند تکیه گاهی برای همسرش باشد.
فردی که عصبی است و موضوعی او را رنجانده به طور حتم از نظر روحی وضعیت خوبی ندارد و رفتارهای متناقضی از خود نشان میدهد.
رفتارهایی که گاهی نسبت به آنها سردرگم میشویم که چگونه با آنها مقابله کنیم.
گاهی در مواقع اینچنینی، بیتفاوت رد شدن نسبت به فرد مقابل و یا گارد گرفتنهای بیمورد، مشکلات را دو چندان میکند.
اگر همسرتان هنگام بیان مشکلاتش شما را مورد حمله قرار داد، با آرامش هرچه تمام از او بپرسید که چه موردی آزارت داده است و چه کاری برای آرامشات میتوانم انجام دهم؟
اگر استرس و اضطراب عامل شرایط روحی نامساعد او بود، سعی بر عوض کردن فضا را داشته باشید تا اندکی آرام گیرد.
چقدر خوب است زن و مرد در زندگی زناشویی خود، رابطه دوستی را جایگزین هر رابطه دیگری کنند؛ دو دوستی که یکدیگر را در یک سطح میبینند و هیچ برتری نسبت به هم قائل نیستند.
چنانچه احساس میکنید دائم در مقابل همسرتان میایستید و با او اختلاف نظر دارید و کارها و نظراتش را تأیید نمیکنید یا آنها را نمیپذیرید، به معنای آن است که تنش روحی و عاطفی زیادی در رابطه شما انباشته شده است.
سرد شدن روابط عاشقانه، دلیل اینکه معمولاً در ابتدای روابط، زوجها با هم دعوا و مشاجرات کمتری دارند این است که ارتباط روحی میان آنها بسیار قوی است زیرا هنوز تنش احساسی زیادی در رابطه آنها به وجود نیامده.
مثلاً بعضی از عادتهای خاص همسر یا نامزدتان ابتدا بسیار جالب یا حتی هیجانانگیز به نظر میرسد، اما پس از گذشت زمان زیادی- چون ارتباط ضعیفتر شده- همان خصوصیاتی که ابتدا برایتان جالب و بامزه بوده، حالا بسیار عذابدهنده و کسلکننده شده و گاه تحملتان را بهپایان میرساند.
هرگاه متوجه شدید که از طرف مقابلتان زیادی عیبجویی میکنید و مدام روی خصوصیات و ویژگیهای منفی او متمرکز میشوید، به این معناست که از مخالفت و تفاوت سلیقه که بسیار طبیعی است که در هر رابطهای وجود داشته باشد، به «تأیید نکردن و نپذیرفتن تعمدی» که الگوی ناسالمیاست، تغییر موضع دادهاید.
ممکن است مدام از همسرتان شکایت کنید که نامرتب، نامنظم و بیملاحظه است یا اصلاً شما را درک نمیکند؛ درواقع شما به جای اینکه از کار اشتباه او گله کنید، از خود او گله دارید و خودش را قضاوت میکنید، نه عملش را؛ بدین ترتیب او فکر میکند که شما با رفتار غلط او مخالفت نکردهاید بلکه با کل وجود و ماهیت خودش مخالف هستید.
در اینگونه موارد باید توجه داشته باشید که همه ما حامل احساساتی از گذشتههای خود هستیم که بسیاری از آنها مربوط به دوران کودکیمان میشوند.
مثلاً ممکن است شما همیشه احساساتی ناشی از خشم به همراه داشته باشید زیرا هیچگاه پدرتان نمیتوانسته به شما محبت کند، یا حتی از هفته گذشته، از همسرتان رنجیدهاید، فقط به این خاطر که به شما بیتوجهی کرده است. در واقع انبوهی از این احساسات است که فردیت و هویت خاص شما را تشکیل میدهد.
همه ما احساسات ناشناخته و حل و فصل نشده بسیاری را با خود حمل میکنیم و هنگامیکه اتفاق جدیدی میافتد، مثلاً رابطه جدیدی را شروع میکنیم، انگار آن احساسات قدیمیدوباره زنده میشوند.
در واقع به وجود آمدن عشقهای جدید میتواند احساسات گذشته و حتی فراموش شده ما را دوباره زنده کند که در بسیاری از موارد هم باعث بروز اختلاف و کدورت میشود.
فراموش نکنید اگر زوجی در ارتباط خود مدام به سرکوب احساسات و عواطف قدیمی خود بپردازند، کمکم احساسات واقعیشان را فراموش کرده و نمیتوانند تشخیص دهند که واقعاً چه میخواهند، اما هنگامی که صبرشان به سررسید و تحملشان تمام شد بالاخره از آن رابطه بیرون میآیند و وارد رابطه دیگری میشوند و دوباره به تکرار همان خطاهای قبلی میپردازند و جالب است که بالاخره نتیجه میگیرند که حتماً انتخابهایشان اشتباه بوده است، در حالیکه اغلب موارد اشتباه از انتخاب ما نیست، بلکه به دلیل ناتوانی ما در ابراز صحیح احساساتمان است؛ اینکه نمیتوانیم با احساسات سرکوب شده قدیمیخود به خوبی کنار بیاییم.
منبع:زندگی آنلاین
12jav.net