توضیح کامل تمام قوانین مربوط به حضانت فرزندان
پدر و مادر میتوانند چنانچه برخلاف مصلحت طفل نباشد از حق حضانت خود صرفنظر کرده و به نفع یکدیگر این حق را واگذار نمایند.
دوات آنلاین-بسیاری از زن و شوهرها بعد از طلاق یا در جریان آن سر موضوع مهمی با هم به اختلاف اساسی برمیخورند و آن حضانت فرزندان است. شهریار مقدم، حقوقدان در یادداشتی در جام جم تمام قوانین مربوط به حضانت را توضیح داده است که میخوانید:
حضانت چیست؟ در پاسخ به این سوال حضانت را نگهداری و مراقبت همهجانبه روانی، مادی، معنوی و آموزش و پرورش و تربیت طفل میدانیم که در ماده 168 قانون مدنی آن را حق والدین و همچنین تکلیف آنان برشمرده است، لذا پدر و مادر علاوه بر اینکه حق نگهداری اطفال خود را دارند، مکلف به حضانت از فرزند نیز هستند به عبارت دیگر همانگونه که حق آنان است که طفل را نزد خود نگه دارند، حق ندارند او را به حال خود رها سازند، چرا که در آموزههای دینی و قوانین کشور ما به رشد متعادل و کامل شخصیت کودک در محیط امن خانواده، همراه با محبت، عشق و تفاهم بهعنوان مهمترین بستر رشد کودک توجه فراوان شده است.
پدر و مادر میتوانند چنانچه برخلاف مصلحت طفل نباشد از حق حضانت خود صرفنظر کرده و به نفع یکدیگر این حق را واگذار نمایند، زیرا گاهی به دلایلی ازجمله وابستگیهای شدید طفل به یکی از والدین مصلحت طفل اقتضاء میکند که این حق ساقط گردد که در اینگونه موارد همانگونه که ذکر شد دادگاه ممکن است حتی بدون و جود عیب یا ایرادی، حضانت را به طرف دیگر واگذار کند.
در فرض قانون، اولویت حضانت تا هفتسالگی با مادر است پس در صورت بروز اختلاف و جدایی والدین، مادر طفل هیچ نیازی به اثبات حق حضانت خود نداشته و فقط با مراجعه به دادگاه، در صورتی که طفل نزد همسرش باشد به سرعت و بدون رعایت تشریفات قانونی حکم استرداد طفل صادر و این حکم بلافاصله اجرا میشود که قانونگذار ضمانت اجرای استرداد طفل را در ماده 40 قانون حمایت از خانواده بازداشت شخص مستنکف تا زمانی که طفل را به دیگری مسترد نماید، قرار داده است. لازم به ذکر است حضانت فرزندانی که پدرشان فوت شده با مادر آنهاست مگر آنکه دادگاه به تقاضای ولی قهری یا دادستان، اعطای حضانت به مادر را خلاف مصلحت فرزند تشخیص دهد.
به این ترتیب قانون نقش بسیار پررنگی در این مورد ایفا میکند و در هر جا اگر توافقات والدین برخلاف مصلحت طفل باشد، دادگاه میتواند به تشخیص خود توافقات راجع به ملاقات، حضانت، نگهداری و سایر امور مربوط به طفل یا خودداری از انجام تکالیف کسی که مسؤول حضانت است را بررسی نموده و تصمیم مقتضی اتخاذ نماید تا جایی که میتواند درخصوص اموری از قبیل واگذاری امر حضانت به دیگری یا تعیین شخص ناظر با پیشبینی حدود نظارت وی اقدام کند.
از منظر دیگر، بسیار اتفاق میافتد که با جدایی والدین، شخصی که حضانت بهعهده اوست تصمیم به جابهجایی میگیرد، اما قانون در این خصوص نیز ساکت نبوده و مستند به ماده 42 قانون حمایت خانواده اذعان میدارد که صغیر و مجنون را نمیتوان بدون رضایت ولی، قیم، مادر یا شخصی که حضانت و نگهداری آنان به او واگذار شده است از محل اقامت مقرر بین طرفین یا محل اقامت قبل از وقوع طلاق به محل دیگر یا خارج از کشور فرستاد، مگر اینکه دادگاه آن را به مصحلت صغیر و مجنون بداند... که این امر نیز به جهت رعایت مصحلت کودک بوده زیرا با جابهجایی طفل قطعا دیدار و ملاقات طرف دیگر با کودک به چالش کشیده میشود و چون حق ملاقات منظم و مستمر کودک را نمیتوان از هیچیک از والدین سلب نمود پس جابهجایی کودک مورد توجه قانون قرار گرفته است تا جایی که در صورت موافقت دادگاه با خروج فرزند از کشور به درخواست طرف دیگر یا هر ذینفع قانونی، جهت تضمین بازگرداندن طفل، تامین مناسب اخذ میگردد و اما در بحث دیگر چنانچه والدین طفل هر دو فوت شده باشند در وهله اول حضانت با جد پدری است و در مرحلهای که جد پدری هم فوت شده باشد حضانت طبق ماده 862 قانون مدنی و به موجب نسب همانگونه که ارث تقسیم میشود به طبقات سهگانه و به ترتیب اولویت واگذار میشود.
گاهی اوقات حضانت که مجموعه توجهات و مراقبتهایی است که قبلا تعریف شد در حین انجام آن با مشکلاتی مواجه می شود و درست است که طبق قانون حضانت به یکی از والدین واگذار شده اما به دلایلی همچون جنون مادر در مدتی که حضانت طفل با اوست یا ازدواج مادر، حق نگهداری به پدر واگذار میشود یا اینکه مواردی چون اعتیاد زیانآور به الکل و موادمخدر یا اشتهار به فساد اخلاقی و فحشا یا ابتلا به بیماریهای روانی به تشخیص پزشکی قانونی و همچنین سوءاستفاده از طفل و اجبار وی به ورود به مشاغل ضداخلاقی مانند فساد و فحشا، تکدیگری و قاچاق و نیز تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف و در واقع استمرار آن به تقاضای هر یک از نزدیکان طفل یا قیم یا رئیس حوزه قضایی، محکمه میتواند هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاد کند.
موارد یادشده بهعنوان مثال آورده شده است و دامنه مراقبت و توجه قانون میتواند بیش از موارد یادشده باشد که البته اثبات عدمصلاحیت والدین یا هر یک از آنها با شخصی است که مدعی است و صرف ادعا به هیچعنوان محکمهپسند نخواهد بود.
نکته مهم
در هر شرایطی حق ملاقات فرزندان جدای از اینکه حضانت با چه کسی است به قوت خود باقی است و والدین طبق توافق یا به حکم قانون در فواصل زمانی معین (روزانه، هفتگی، ماهانه و...) حق دیدار فرزند خود را داشته و ا بتلا یا اشتهار به اعتیاد، فساد اخلاقی و... مانع ملاقات فرزند نیست لکن با نظارت افراد معتمد و در محیط مناسب و تحت شرایطی این ملاقاتها میتواند صورت پذیرد.
شرط سنی کودکان
حال برمیگردیم به بحث شرایط سنی کودکان با ذکر این نکته که پس از هفت سالگی چنانچه فرزند پسر باشد با رعایت شرایطی که ذکر شد تا 15 سالگی نزد پدر بوده و از آن پس خود میتواند تصمیم بگیرد که نزد پدر باشد یا با مادرش زندگی کند و اگر فرزند دختر باشد تا 9 سالگی حق حضانت با پدر است و از آن به بعد از سن حضانت خارج میشود و خود میتواند تصمیم بگیرد که با کدامیک از والدین زندگی کند، لذا در بحث زمان پایان حضانت، رسیدن کودک به سن بلوغ و رشد برای خروج از حضانت لازم است. نکته قابل توجه اینکه شخصی که حضانت فرزند به او واگذار میشود باید دارای شرایطی باشد که ذکر آنها لازم است.
1-عقل 2-توانایی عملی 3-سلامت جسمانی و عدم ابتلا به بیماریهای مسری 4- صلاحیت اخلاقی 5 - اسلام 6 -سکونت در محل ثابت 7-مجرد ماندن و عدم ازدواج مادر
در پایان باتوجه به اینکه حضانت حق والدین است بسیار شنیده میشود که والدین به علت نا آگاهی از حقوق خود دچار مشکلات حقوقی میشوند، امید است که با این مطلب کمکی به آرامش خانوادهها شده باشد.
12jav.net