گفتوگو با زن و شوهری که سرنوشت 4 کودک را تغییر دادند
حالا یک خانواده شش نفره تشکیل شده که هر کدام از بچهها سرگذشت متفاوتی داشتهاند. بچههایی که میدانند سعیده و محمد، پدر و مادر واقعیشان نیستند، اما آنها را بیشتر از پدر و مادر واقعی دوست دارند.
دوات آنلاین-در حالی که برخی از زوجهای نابارور از داشتن فرزند ناامید شدهاند و روزهایشان را با غم و اندوه سپری میکنند، یک زوج جوان پس از اینکه متوجه شدند نمیتوانند صاحب فرزند شوند تصمیم گرفتند تا سرپرستی یک کودک شش ساله را بر عهده بگیرند. این زوج جوان که در سرخس واقع در استان خراسان رضوی زندگی میکنند، مهربانیشان به حدی رسیده که بعد از ورود پسر شش سالهشان تصمیم گرفتند تا سه کودک دیگر که خانوادههایشان بدسرپرست بودند یا از عهده نگهداریشان بر نمیآمدند را به خانهشان بیاورند و زندگی شاد و مرفهی را برای آنها بسازند؛ زندگیای را که شاید این کودکان در خواب و رویا هم نمیدیدند. البته این زوج جوان پیش از این نیز ۷ کودک را که شرایط مناسبی نداشتند به خانه آوردهاند و بعد از سروسامان گرفتن وضعیت زندگیشان نزد خانوادههایشان فرستادهاند.
حالا یک خانواده شش نفره در سرخس تشکیل شده که هر کدام از بچهها سرگذشت متفاوتی داشتهاند. بچههایی که میدانند سعیده و محمد، پدر و مادر واقعیشان نیستند، اما آنها را بیشتر از یک پدر و مادر واقعی دوست دارند و با ذوق و شوق روزهای کودکیشان را زیر سایه این دو فرشته مهربان سپری میکنند.
اول، همایون به خانه ما آمد
سعیده دلمرادی، مادر این خانواده درباره سرپرستی این ۴ کودک به خبرنگار «جوان آنلاین» توضیح میدهد و میگوید: «همایون در مرکز کودکان بیسرپرست سرخس بود و از همان ابتدا مهر او به دل من و محمد نشست. حدود ۸ ماه زمان برد تا کارهای اداری برای درخواست فرزندخواندگی ما انجام شود و در نهایت اردیبهشت ۹۶ او را به خانهمان آوردیم. البته اگر ما میخواستیم یک نوزاد را به سرپرستی قبول کنیم حداقل باید ۴ سال در نوبت میماندیم!»
این مادر که مهربانی را در حق فرزندش تمام کرده، ادامه میدهد: «متاسفانه وقتی کودکان به سن ۶ سال یا بیشتر میرسند، کمتر خانوادهای آنها را به سرپرستی قبول میکند و این به نظر من خیلی غمانگیز است. اما ما تصمیم گرفتیم همایون را از سن ۶ سالگی به سرپرستی قبول کنیم تا او بداند که ما پدر و مادر واقعیاش نیستیم و روزی اگر از کسی این مسئله را شنید در روحیهاش تاثیر بدی نگذارد.»
این خانم که در صحبتهایش نیز مهر و محبت موج میزند، اظهار میدارد: «خیلیها تصور میکنند که تمام شخصیت یک بچه تا شش سالگی شکل گرفته است، اما در این دو سال که همایون در خانه ما زندگی میکند تمام رفتار و اخلاقش شبیه بابا محمدش شده است. حتی بهنظرم چهرهاش نیز در این دو سال تغییر کرده و خیلی شبیه همسرم شده است. من فکر میکنم اینها بهخاطر علاقهای است که در این دو سال میان این پدر و پسر شکل گرفته است.»
پسری با نام متین
سعیده درباره ورود متین به خانوادهشان با صدای آرامتری صحبت میکند، گویا که نمیخواهد خود بچهها متوجه حرفهایش بشوند. او در این باره میگوید: «در همان مراحل اداری کارهای سرپرستی همایون بودیم که با متین آشنا شدیم. متین بدسرپرست بود و شرایط زندگی مناسبی نداشت. او هم در مرکز نگهداری کودکان سرخس زندگی میکرد و قرار بود که از آنجا منتقل شود. ما با رضایت خانوادهاش موقتا آن را به خانهمان آوردیم و از او نگهداری میکنیم تا زمانی که پدرش شرایط مناسبی برای نگهداری از او را پیدا کند.»
او به نبود مدارک هویتی متین اشاره میکند و میگوید: «متاسفانه متین هیچ مدرک هویتی ندارد و ما هر چقدر تلاش کردیم که برای او مدرکی تهیه کنیم، موفق نشدیم. قطعا نبود مدارک هویتی در آینده متین تاثیر بسیار بدی میگذارد.»
عاطفه، اولین دختر خانواده
سعیده به ورود اولین دختر خانواده اشاره میکند و میگوید: «عاطفه با پدرش زندگی میکرد و وضعیت مناسبی نداشتند. پدر او را به کمپ ترک اعتیاد فرستادیم و هر چند وقت یکبار به او سر میزنیم و با رضایت پدر، عاطفه را به خانه آوردیم و به عنوان اولین دختر خانواده از او نگهداری میکنیم.»
او حالا مادر ۴ کودک شده است، اظهار میدارد: «تیرماه سال ۹۶ بود که عاطفه وارد خانواده ما شد و در حال حاضر پدرش بهبود پیدا کرده است، اما هنوز هم شرایط نگهداری عاطفه را ندارد.»
وقتی زهرا هم به جمع این خانواده گرم و صمیمی میپیوندد
این خانم درباره ورود چهارمین کودکشان به خانواده میگوید: «من و محمد تلاش میکردیم که به برخی از خانوادههای نیازمند، بدسرپرست یا بیسرپرست کمک کنیم و من شرایط این خانوادهها را در صفحه اینستاگرامم منتشر میکردم و با کمک مردم خیر تلاش میکردیم تا نیازهای آن خانوادههایی را که میشناسیم برطرف کنیم. خانواده زهرا یکی از همین خانوادهها بود که متاسفانه پدرش فوت شده بود و مادر توانایی نگهداری فرزندانش را نداشت. تا اینکه مادر ازدواج کرده و زهرا را رها میکند. به همین دلیل ما زهرا را به خانه خودمان آوردیم.»
سعیده اظهار میدارد: «زهرا ناراحتی چشمی و همچنین بیماری قلبی داشت که با کمکهای مردم تحت درمان قرار گرفته بود. بعد از آن نیز کارهای درمان او را ادامه دادیم و حالا زهرا از آذر ۹۷ تبدیل به ششمین عضو خانوادهمان شده است.»
خودمان را برای روز جدایی آماده کردهایم
این مادر که کمتر کسی شبیه به او میماند درباره آمادگیاش برای جدایی از متین، زهرا و عاطفه میگوید: «اگر روزی برسد که خانوادههای این بچهها توان و شایستگی نگهداری از آنها را داشته باشند ما خودمان را آماده کردیم و این حق خانوادههای آنهاست؛ بنابراین حتما آن روز بچهها را به خانوادههایشان میسپاریم و فقط آنها را تحت حمایت خودمان قرار میدهیم.»
او میگوید: «دلم میخواهد تمام کودکان بدسرپرست و بیسرپرست را به خانهمان بیاوریم و زندگی جدیدی را برای آنها بسازیم. این بچهها لیاقت داشتن یک زندگی خوب را دارند و باید برای تامین شرایط مناسب زندگی آنها تلاش کنیم.»
مهربانی و ازخودگذشتگی تمام نشدنی
مهربانی و از خودگذشتگی مامان سعیده و بابا محمد به همینجا ختم نمیشود. آنها سالهاست که در سرخس به کارهای خیر مشغول هستند و برای رفع مشکلات خانوادههای سرخس تلاش بسیار میکند، طوری که انگار تمام دغدغه زندگیشان رفع مشکلات اطرافیانشان شده است. در این میان، اما دنبالکنندگان صفحه اینستاگرامی سعیده به او اعتماد کامل دارند و هر بار که او آستین همتش را برای کمک به یک نیازمند بالا میزند و از شرایط آن فرد در صفحهاش مینویسد، کمکهای نقدی و غیرنقدی مردم است که سرازیر میشود و با یک چشم بههم زدن میبینیم که مشکل یک نیازمند رفع شده و لحظه شادی آن خانواده و همچنین رسیدگی به مشکلاتش به همراه تقدیر از مردمی که کمک کردهاند در این صفحه منتشر میشود.
آرزوی گرفتن مدرک هویتی برای بچهها
سعیده درباره انتظارش از دولت و برخی از مسئولان میگوید: «ما عضو کوچکی از این جامعه هستیم و هر کاری که از عهدهمان بربیاید انجام میدهیم، اما این بچهها حق هویت دارند و باید دولت برای آنها فکری کند و راهکاری برای این مسئله بیاندیشد.»
این مادر افسانهای با بیان اینکه من و محمد از اینکه اسم صدها بچه در شناسنامهمان بیاید و دارای هویت باشند هیچ ابایی نداریم، میگوید: «تمام آرزو و تلاشمان، گرفتن شناسنامه برای زهرا و متین است. زیرا که آنها درس میخوانند و میخواهند مدرک تحصیلی داشته باشند، اما چون هویتی ندارند از این مدرک تحصیلی هم محروم میشوند؛ بنابراین لازم است که سریعتر فکری برای آنها شود.»
منبع: جوان
12jav.net