اعترافات پسر 16 سالهای که مرد کارتن خواب را کشت
چند دقیقه بعد که به کوچه رفتم دیدم مامورها دارند در کوچه تحقیق میکنند به مادرم موضوع را گفتم و او هم من را از پشت بام فراری داد.
دوات آنلاین-پسر 16 سالهای که مرد 40 ساله کارتنخواب را به قتل رسانده است شده بود پس از آنکه مادرش به اتهام فراری دادن او دستگیر شد خود را به پلیس معرفی کرد.
به گزارش دوات آنلاین ماجرای این قتل ساعت یک بامداد ۲۳ تیرماه شروع شد و ابتدا یک درگیری در محله مسعودیه به پلیس ۱۱۰ اعلام شد و ماموران پس از حضور در محل با مردی حدوداً 40 ساله مواجه شدند که گردنش با ضربات چاقو مجروح شده و غرق در خون و روی زمین افتاده بود. بلافاصله این فرد که مجهولالهویه بود به بیمارستان انتقال یافت اما ساعت سه بامداد به علت شدت جراحات وارده جان باخت.
ماموران در تحقیقات محلی ضارب فراری را شناسایی کردند، اما زمانی که قصد دستگیری او را داشتند با کمک مادرش فرار کرد. بنابراین با دستور مقام قضایی مادر به اتهام فراری دادن فرزندش به کلانتری انتقال داده شد.ضارب نیز بعد از باخبر شدن از انتقال مادرش به کلانتری و باتوجه به اینکه فکر نمیکرد، مرد مجروح جان باخته باشد، به کلانتری مراجعه کرد.
این نوجوان صبح دوشنبه در دادسرای جنایی مورد بازجویی قرار گرفت و درباره این قتل گفت: من قصد قتل نداشتم، او اول چاقو کشید. من مشروب خورده و داروی آرامبخش مصرف کرده بودم، مشکل خواب داشتم و به خاطر اختلالاتی که داشتم کسی جرات نمیکرد با من حرف بزند. آن شب هم به خاطر رفتار خانواده عصبی بودم و رفتم برای مادرم شارژ تلفن بخرم که این اتفاق افتاد.
این پسر 16 ساله درباره دلیل عصبانیت خود گفت: من مدتها بود که از خانواده میخواستم برایم موتورسیکلت بخرند اما آنها به حرفم گوش نمیدادند. وقتی شارژ خریدم و بهسمت خانه بر میگشتم دیدم مرد کارتن خواب سرکوچه مواد میفروشد از آنجایی که عصبانی بودم به او گیر دادم که در محل ما این کار را نکند. در آن موقع او داشت موادمخدر میفروخت، وقتی او جواب من رامیداد مشتریهایش بدون دادن پول رفتند و او دنبال من راه افتاد و گفت تو باید پول مواد آنها را بدهی اما من محلش نگذاشتم و تا در خانه هم رفتم. به در خانه که رسیدم همسایه طبقه بالا در را برایم زد اما قبل از اینکه داخل خانه بشوم آن مرد برایم چاقو کشید من هم چون شبها برای خرید چای و سیگار یا شارژ بیرون میرفتم یک چاقو در جیبم داشتم. چاقو در آوردم و او را زدم.
متهم ادامه داد: فکر نمیکردم او بمیرد، همان موقع فرار کردم و به افسریه رفتم و در راه چند نفر که من چند وقت قبل با آنها به خاطر مقتول دعوا کرده بودم من را دیدند و میخواستند زورگیری کنند.
این نوجوان توضیح داد: من مقتول را نمیشناختم فقط یکبار به او هزارتومان دادم تا به خاوران برود یک بار هم به او غذا دادم و یک بار به خاطر او با چند معتاد که پولش را نمیدادند دعوا کردم، حتی اسمش را هم نمیدانستم.
این متهم به قتل در مورد شب قتل ادامه داد: وقتی از دست آن معتادها فرار کردم پیش دایی ام رفتم و تا صبح با او و چند نفر از دوستانش در پارک بودم و صبح رفتم پیش ناپدریام و چیزهایی که او خرید بود را بردم خانه. وقتی به خانه رفتم مادرم گفت یکی را دیشب سر کوچه چاقو زدهاند تو دیشب نبودی ماجرا به تو ربطی ندارد؟ من هم انکار کردم، اما چند دقیقه بعد که به کوچه رفتم دیدم مامورها دارند در کوچه تحقیق میکنند به مادرم موضوع را گفتم و او هم من را از پشت بام فراری داد. اما بعد که به برادرم زنگ زدم و او گفت مادرم را به خاطر فراری دادن من گرفتهاند خودم را معرفی کردم.
12jav.net