بازیگر نقش دکتر بشیر حسینی در سریال طنز ناخنک کیست
ماشینم را فروختم و برای پسرم كسرا پیانو خریدم تا حداقل پسرم به آرزویش برسد و بتواند نوازنده ای حرفهای شود.
دوات آنلاین-یکی از آیتمهای جذاب و پرطرفدار سریال طنز ناخنک آیتم شوخی با برنامه عصر جدید است و در میان بازیگران این مجموعه بازیگر نقش دکتر بشیر حسینی طرفداران بیشتری دارد. این نقش را ابراهیم شفیعی بازی کرده است.
اگر از طرفداران مجموعههای طنز باشید حتما ابراهیم شفیعی را میشناسید و دستکم او را در مجموعه خنده بازار دیدهاید اما برای اطلاع از بیوگرافی این هنرمند ادامه مطلب را بخوانید:
ابراهیم شفیعی تبریزی است. او سال 1354 به دنیا آمده و از ۱۳۶۹ وارد حوزه هنری تئاتر تبریز شد. بعدتر نیز از سال ۱۳۸۰ وارد حرفه دوبله و عضو انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم شد.
او میگوید:سال 78 تست دوبله می گرفتند و من فرم پر كردم و قبول شدم و از سال 80 وارد كار دوبله شدم و حرفهای كارم را آغاز كردم كارتونهای زیادی را دوبله كردم كه ماندگار شد.
از آثار دوبله او در انجمن گویندگان و سرپرستان گفتار فیلم میتوان آثار زیر را نام برد:
آناستازیا (دوست چاق دیمیتری) / دیو و دلبر (ساعت) / در جستجوی نمو (یکی از ماهیهای آکواریوم) / شگفت انگیزان (بادی) / گوژپشت نتردام۱ (یکیاز مجسمههای کلیسا) / شیرشاه (تیمون) و…
شهرت ابراهیم شفیعی مربوط به مجموعه خنده بازار است.شفیعی در طنز خنده بازار در نقش سروین (علی پروین)، رمبو، پیغام جاسم خانی (پیمان قاسم خانی)، پینوکیو، اصیل صدفیان (رسول نجفیان)، افندی (مصطفی دنیزلی)، (مجید قناد)، سعید جمالی (مجید جلالی)، فتاح زاده (علی فتحاللهزاده)، فدایی (محمد فنایی)، کوروس مصمم (سیروس مقدم)، عمو پررنگ (عمو پورنگ)، دکتر نفری (دکتر نظری)، هامانیاهو (بنیامین نتانیاهو) بازی کردهاست. او در فیلم مجموعه تلویزیونی خروس نیز در نقش دکتر پرهام ایفای نقش کردهاست
او در کتابخانه عمو پورنگ نقش پهلوان پنبه و در محله گل و بلبل نقش ایاز (پدر عمو پورنگ) را بازی کرد.
وی در فیلم سینمایی باب اسفنجی در خشکی گوینده صدای پاتریک است.
ابراهیم شفیعی در سال 1380 با شراره پورجلال ازدواج کرد. ثمره این ازدواج دو فرزند که یک دختر بنام کمند و یک پسر بنام کسرا است.
همسر ابراهیم میگوید: من و ابراهیم با هم كار می كردیم؛ من برنامه ریز بودم و ابراهیم بازیگر تله تئاتر ،دكتر لالا ما را تشویق كرد كه با هم ازدواج كنیم، من 24 ساله بودم و همسرم 26 سال ما هر دو با ازدواج مخالف بودیم ولی بعد از یك سال به این نتیجه رسیدیم كه ازدواج خیلی هم خوب است. ما هر دو هم رشته هستیم و این باعث می شود كه شرایط كاری همدیگر را درک كنیم و كمتر دچار مشكل شویم.
ابراهیم شفیعی درباره همسرش میگوید: همه زحمتها روی دوش شراره است و به همین دلیل کمتر اختلاف پیش میآید چون همه مسؤلیتها , با خود شراره است و اگر هم نظری داشته باشم کوتاه میآیم چون میگویم من که هیچوقت نیستم , پس او خودش هر کاری صلاح میداند باید انجام دهد.
او درباره اینکه اگر قهر کنند چه اتفاقی میافتد، توضیح میدهد: من منت شراره را میکشم و آشتی میکنیم چون میدانم که خیلی تحت فشار است و خسته , میشود. کاری از دستم برنمیآید چون مدام سرکار هستم اما اگر در خانه باشم حتما به او , کمک میکنم تا بتوانم ذرهای از زحماتش را جبران کنم.
شفیعی درباره پسرش هم میگوید:همیشه دوست داشتم كه ساز بزنم اما فرصت یادگیری نداشتم چیزی بود كه خودم دوست داشتم اما چون نشد كه وقت بگذارم ماشینم را فروختم و برای پسرم كسرا پیانو خریدم تا حداقل پسرم به آرزویش برسد و بتواند نوازنده ای حرفهای شود.
او ادامه میدهد: من با پسرم خیلی دوست هستم اما کودکی ما با بچه های امروز خیلی فرق داشت. همه چیز ماشینی شده و بچه ها از صبح تا شب پای تلویزیون هستند. وقتی ما کوچک بودیم بازی های فیزیکی داشتیم و این به سلامت همه کمک می کرد. الان بچه ها همه دچار اضافه وزن هستند و این یک تهدید جدی است. تحرک بچه ها کم شده و خلاقیت آنها از بین رفته است. من سعی می کنم پسرم را به محوطه بیرون ازخانه ببرم تا بازی کند و فعالیت داشته باشد… اما در کل وضعیت آپارتمان نشینی سیستم زندگی ما را مختل کرده. ما جلوی بازی های کامپیوتری ایستادیم و خدا را شکر پسرمان خیلی اهل بازی های اکشن نیست. شاید یکی از دلایلش این باشد که از سن کم به موسیقی علاقه مند شد و همین روحیه لطیف باعث شده که بازی های جنگی و پرتنش را دوست نداشته باشد. کسرا استعداد ریاضی دارد و احتمالا همین در آینده مسیرش را تغییر می دهد.
12jav.net