گوهر خیراندیش: چندی پیش در آلمان نزد پسرم و ماه قبل هم در آمریکا پیش دخترم بودم
همسرم جمشید چون می دانست به گل علاقه دارم همیشه با گل وارد منزل می شد. او با اصرار هر آن چه را که مال خودش بود به نام من می زد و بیشتر مواقع طلا می خرید
دوات آنلاین-اگر چه پیش از این که مادر شود بازیگر بوده اما رسالت خود را به درستی در قبال تربیت فرزندانش انجام داده است. این بانوی توانمند و باتجربه سینما و تلویزیون و زنده یاد «جمشید اسماعیل خانی» همسر هنرمندش، سه فرزندشان -امید،آزاده و آناهیتا- را در کنار بازی مقابل دوربین به درستی تربیت کرده اند. «گوهر خیراندیش» سرشار از محبت است و همین حس خوب را مقابل دوربین با جان بخشیدن به نقش های مادر در سینما و تلویزیون منتقل می کند و برای همین بازی هایش به جان و دل می نشیند. فردا روز مادر است و به همین بهانه با این هنرمند کاربلد و توانای شیرازی گپی خودمانی و متفاوت داشتیم.
- با توجه به مصدومیت تان روزها را چگونه سپری میکنید؟
خدا را شکر بهترم. مشغول بازی در فیلمی کوتاه بودم که افتادم و استخوان رانم شکست و یک پزشک خوب مرا عمل کرد و اکنون دو ماه است که مراحل فیزیوتراپی، آب درمانی و درمان را سپری می کنم.
- پیشاپیش روز مادر را به شما تبریک می گویم. میخواهم بدانم تفاوت بین مادران نسل قدیم با امروز در چیست؟
سپاس فراوان. در این فرصت اندک نمی توان تحلیل به این سختی کرد. معتقدم با پیشرفتی که در دانش داریم مادران عزیز خیلی بهتر فرزندان خود را چه از نظر علمی و پزشکی و چه از نظر روانی تربیت می کنند. مادران امروزی موفق هستند. البته مادران گذشته چون شاغل نبودند زمان بیشتری را با فرزندان شان می گذراندند. در گذشته به دلیل این که کمبودهای عجیب اقتصادی و فشارهای کمتری روی فرزندان بود آن ها در آرامش و آسایش بیشتری به سر می بردند و سرشان گرم بازی بود و با اسباب بازی ها و تکنولوژی های روز اینترنتی آشنایی نداشتند و بیشتر زمان خود را با خانواده سپری می کردند.
- عشق مادرانه را چگونه تعریف می کنید؟
عشق مادرانه به معنی ایثار است؛ مادری که از خودش می گذرد و برای فرزندانش همه کاری می کند.
- در دوران جوانی چگونه هم زندگی و فرزندان و هم کارتان را مدیریت می کردید؟
فرزند پسرم امید از پس کارهایش بر می آمد و جوری او را تربیت کرده بودم که روی پای خودش بایستد. به یاد دارم که مراقب خواهرانش هم بود. من و اسماعیل خانی کارها را با هم تقسیم کرده بودیم و روزی که او کار نداشت به بچه ها رسیدگی می کرد و برعکس. البته خواهرم، مادرم و پرستار بچه ها هم کمک می کردند.
- شما بعد از فوت زنده یاد «جمشید اسماعیل خانی» برای فرزندان تان هم پدر بودید و هم مادر؛ این برای تان سخت نبود؟
ابتدا خیلی سخت بود اما خدا را شکر آن قدر خدا با من بود و از مهر و محبت همه عزیزان و دوستان و خانواده ام برخوردار بودم و سیراب شدم که توانستم روی پای خودم بایستم و با کار کردن هم زندگی بچه ها را تامین کنم و هم خودم دارای یک نشاط باشم.
- هم اکنون با توجه به دغدغههای کاری تان چقدر زمان برای فرزندان خود میگذارید؟
در مواقعی که سر صحنه نیستم وقتم را با آن ها سپری می کنم. می توانم بگویم که تمام وقت من با بچه ها و نوه هایم می گذرد.
- بهترین هدیه ای را که از زنده یاد اسماعیل خانی گرفتید به یاد دارید؟
همسرم جمشید چون می دانست به گل علاقه دارم همیشه با گل وارد منزل می شد. او با اصرار هر آن چه را که مال خودش بود به نام من می زد و بیشتر مواقع طلا می خرید. وقتی زندگی مان تامین بود ماشین و ویلا هم هدیه می داد.
- به عنوان مادری موفق فرزندان تان را چگونه تشویق می کردید؟
مطمئن هستم آدم وقتی خودش اعمال و رفتارش درست باشد بچه ها خیلی راحت از او الگو می گیرند. لازم بود درست زندگی کنم و خودم الگوی درستی برای فرزندانم باشم و آن ها خودشان یاد گرفتند و تربیت شدند.
- چه نصیحتی برای جوانان امروز دارید؟
در زندگی صادق باشید چون صداقت زن و شوهر را در زندگی به هم نزدیک می کند. به عقاید یکدیگر احترام بگذارید، حرمت ها را نشکنید و دروغ نگویید. گذشت می تواند زندگی را شیرین تر کند.
- برای از بین بردن شکاف بین نسل گذشته و امروز چه راهکاری پیشنهاد می دهید؟
اهمیت دادن به علاقه های فرزندان و رویاها و آرزوهای شان سبب می شود این شکاف کمتر شود. چون نمی توان جوانان را مجبور کرد مادران گذشته را درک کنند مادران باید خود را با شرایط وفق دهند و با آگاهی، درک و شعور خود را به نسل جدید نزدیک کنند.
- گویا پسرتان ساکن خارج از کشور است؛ دوری از او برای تان سخت نیست؟
من مدام در سفر هستم و چندی پیش در آلمان نزد پسرم و ماه قبل هم در آمریکا پیش دخترم بودم. خدا را شکر فضای مجازی کار ما را راحت کرده و از طریق تلفن و به شکل تصویری هر روز با هم در ارتباط هستیم و از حال هم باخبر می شویم. پیشرفت تکنولوژی سبب شده دلتنگی ام کم شود.
از ته قلبم به مردم عشق می ورزم و مطمئنم بخشی از این مهر به خودم بر می گردد.
منبع: خراسان
12jav.net