بیوگرافی کامل اندیشه فولادوند به بهانه بازی در نقش مادر جواد جوادی در سریال بچه مهندس

دوات آنلاین-اندیشه فولادوند از آن دست بازیگرانی است که با وجود کم‌کاری خیلی زود مشهور شد و در دنیای سینما و تلویزیون درخشید. بازی در نقش طلا در سریال بانوی عمارت  و بازی در نقش مادر جواد جوادی در سریال بچه مهندس از تازه‌ترین کارهای فولادوند است. به همین بهانه بیوگرافی او را بررسی کرده‌ایم:

اندیشه فولادوند متولد هفتم مهر سال ۱۳۶۲ در بیمارستان ۵۰۳ ارتش در تهران ‌است و می‌گوید روی تاریخ تولدش تعصب دارد.

او در خانواده‌ای اهل فرهنگ و هنر به دنیا آمد و همین امر باعث شد از کودکی گرایش‌های او به سینما و ادبیات شکل بگیرند. خودش در این باره گفته است: پدر نازنینم فرهاد فولادوند از شعرای بزرگ هستند و هر چه در زمینه ادبیات و کلا هر چه دارم از ایشان است مادرم کاملا فرهنگی و معلم هستند و به زودی بازنشسته خواهند شد. برادرم یک بیزینس من بسیار موفق است، خواهرم مرجان فولادوند، دکتر ادبیات هستند و در مطبوعات نیز فعالیت دارند، خواهر و برادر دیگرم نیز همینطور مشغول هستند.

اندیشه وقتی کودک بود به دو کار خیلی علاقه داشت. اول نجاری و بعد خرید و فروش اما وقتی نوبت به انتخاب رشته دانشگاه رسید فلسفه را انتخاب کرد. او در آن دوران به شعر و موسیقی علاقه زیادی داشت و این دو هنوز هم از دغدغه‌های اندیشه فولادوند هستند.

خیلی‌ها فولادوند را اولین بار با نقش نقره در فیلم سربازان جمعه مسعود کیمیایی به یاد می‌اورند اما او قبل از آن و زمانی که 18 سال بیشتر نداشت نقشی فرعی در فیلم مریم مقدس بازی کرده بود. درواقع سربازان جمعه اولین تجربه حرفه‌ای این بازیگر محسوب می‌شود البته او بیشتر شهرتش را مدیون بازی در سریال تنهایی لیلا و سریال پشت بام تهران است.

فولادوند قبل از بازی در این دو سریال در مجموعه شیدایی در سال 90 حاضر شده بود اما تنهایی لیلا و پشت بام تهران نام او را سر زبان‌ها انداخت.

اندیشه فولادوند قبل از این‌که در قاب تلیوزیون ظاهر شود به خاطر بازی در فیلم سنگ اول ساخته ابراهیم فروزش در سال 88 برنده نخل زرین بهترین بازیگر نقش اصلی زن از سومین جشنواره فیلم جام جم شده بود.

اندیشه فولادوند هم بازیگر خوبی است و هم شاعر خوب. او در شعر سبک خاص خودش را دارد و مجموعه عطسه‌های نحس او غوغایی به پا کرد. درواقع فولادوند هیچ وقت در طول زندگی از دنیای شعر دور نبود و اولین شعرش را وقتی کلاس سوم ابتدایی بود سرود. شلیک کن رفیق عنوان دومین مجموعه شعر این بازیگر است.

اندیشه فولادوند آرزوهای بزرگی در زمینه شاعری دارد و می‌گوید: آرزو دارم من اولین ایرانی باشم که نوبل ادبیات را می گیرد، البته اگر کس دیگری هم بگیرد قطعا خیلی خوشحال می شوم اما دعا کنید من بگیرم.

فولادوند اگر وقت خالی داشته باشد صرف مطالعه و تماشای فیلم می‌کند البته با تلفن هم زیاد کار می‌کند. خودش می‌گوید: بخش بزرگی از هزینه های شرکت مخابرات ایران توسط من تامین می شود چون از صبح تا شب دو خطم روشن است.

او ادامه می‌دهد:فیلم دیدن برایم لذت بخش است، مطالعه کتاب از دیگر کارهایی است که در فراغت به آن می پردازم و گهگاهی هم ورزش می کنم.

اندیشه زیاد به تهران وابسته نیست و هر وقت فرصت و مجالی پیدا کند راهی شمال می‌شود. او خانه‌ای در یکی از روستاهای گیلان دارد که در دوره‌های بیکاری آنجا زندگی می‌کند.

او ازدواج نکرده و می‌گوید دوست ندارد مادر شود. جمله بعدی را از بان خود فولادوند بخوانید: اگر روزی و روزگاری این کمبود را در مسئولیت پذیری احساس بکنم ترجیح می دهم که از بین این همه بچه هایی که متعلق به دیگران بودند اما امروز در شرایط سخت و بدی دارند رشد می کنند فرزندی را قبول کنم