«محمود آموزگار» در گفتوگو با دوات مطرح کرد:
مرگ مولف در ترجمه آثار خارجی
اگر به کتابفروشیها و بازار نشر آثار خارجی سری بزنیم و علاقهمند به مطالعه آثار نویسندگان خارجی باشیم به جز چند چهره نام آشنا در میان مترجمان که مهر تاییدی بر کیفیت آثار به حساب میآید، همواره با قفسههایی روبهرو میشویم که در آن یک کتاب که متعلق به یک نویسنده است را میتوانیم در نامها و طرحجلدهای متفاوت ببینیم که مسلما مترجمان آنها نیز یک به یک متفاوت هستند.
دوات آنلاین- این مساله همیشه باعث سردرگمی است که حال، با افزایش قسمت کتابها، مخاطب کدام ترجمه را انتخاب کند که باعث اتلاف وقت و هزینهاش نباشد. در این زمینه با «محمود آموزگار» رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مدیر انتشارات «آمه»، به گفتوگو نشستیم که در زیر می خوانید:
آیا در حوزه ترجمه و نشر آثار خارجی میتوان چارچوب استواری را متصور بود که بر اساس آن تعدد ترجمه و نشر برخی آثار از بین برود؟
در حال حاضر قانونی که برای حمایت از حقوق مولف تصویب شده و اجرا میشود، بر خلاف مقررات بینالمللی، رعایت حقوق آثار خارجی را مد نظر قرار نداده است. این زمینه ای فراهم میکند که هر کس بدون پرداخت پول کتابی که به دستش میرسد را ترجمه کند. رعایت مقررات حقوق مولف در سطح بینالمللی باعث میشود هرکس بخواهد کتابی را ترجمه کند ابتدا با نویسنده قراردادی منعقد کند.به همین جهت در خصوص آثاری که احتمال میرود پر فروش باشند فضای رقابتی ایجاد میشود که به واسطه آن رقابت تنگاتنگی میان مترجمان و ناشران شکل میگیرد. بدیهی است در این فضا آثار سرسری ترجمه و چاپ میشوند که این قضیه یکی از دلایل بروز مشکلات در ترجمهها است.
آیا چنین بستری باعث افزایش ترجمههای نامطلوب و اثرگذاری منفی بر مخاطبان آثار ترجمه نیست؟
بی دقتی، عجله و سرسری کار کردن باعث میشود با ترجمههایی مواجه شویم که از متون اصلی فاصله داشته باشند، حتی در رابطه با اثری پیش میآید که در کتابی مثل یکی از آثار «خالد حسینی»، با ۱۸ ترجمه مختلف به بازار آمده است و تکلیف خواننده مشخص نیست، حتی آثاری که دو؛سه ترجمه دارند، مثل «هیاهوی زمان» تکلیفشان مشخص نیست که مثلا ترجمه «ریبندی» بهتر است یا «خاکسار»؟ یا به طور مثال در کتاب «زنی با موهای قرمز» خواننده میان سه ترجمه موجود سردرگم میشود که کدام را انتخاب کند. در حالی که در فضای رقابتی ایجاد شده، ترجمه بهتر هم چون در بستر عجولانه انجام شده خالی از اشکال نیست.
البته، گاهی نام مترجم میتواند تبدیل به برند شود، مثل آقای «محمود جنتی زاد»، در این موارد میتوانید با خیال راحت به متن ترجمه اعتماد کنید؛ چراکه مترجم سبقه خوبی دارد و در گذشته آزمونهای خودش را پس داده است. مثلا، وقتی میگوییم «محمد قاضی»، میدانیم که او چندین بار چندین کتاب ترجمه کرده و برای نامش اعتبار ایجاد کرده است. به هر روی باید به مترجمان جوان هم عرصه فعالیت داد تا بتوانند خود را به مخاطب معرفی کنند و چه بسا که در آینده از مترجمان مطرح کشور بهشمار رورند.
گاهی مشاهده میشود که ترجمه یک اثر به لحاظ نگارش و محتوا با متن اصلی تفاوتهای قابل توجهی دارد. برای بهبود ترجمه آثار خارجی په باید کرد؟
در ترجمه آنچه اهمیت دارد شناخت زبان مقصد است، البته این بدان معنا نیست که زبان مبدا اهمیت نداشته باشد، به هرحال ممکن است اصطلاحات و ضربالمثلهایی در زبان اصلی مطرح شود که نیاز به دقت بسیار زیادی داشته باشد، بنابراین زبان مقصد اهمیت پیدا میکند، به عبارت دیگر مهم است که مترجم بتواند این اصطلاحات را به نحوی منتقل کند که افرادی که زبان مادریشان با زبان مقصد یکی است بتوانند مفهوم متن را درک کنند.مشکل اینجاست که گاهی افراد بدون تسلط به زبان مبدا و مقصد مبادرت به ترجمه متون میکنند، این افراد مثلا اگر جایی را متوجه نشوند حذف میکنند و به این تریب اهمیت اثر از بین میرود.
12jav.net