من تهمینه دختر شاه سمنگان هستم . در بین شاهزادگان کسی همتای من نیست. کسی تاکنون رخ مرا ندیده و صدایم را نشنیده است. من درباره شجاعت و جسارت تو زیاد شنیدهام و حالا تو را اینجا یافتم. اگر تو بخواهی من از آن تو هستم چون اولاً شیفته تو شدهام و ثانیاً میخواهم فرزندی از تو داشته باشم و سوم اینکه تمامی سمنگان را میگردم تا رخش تو را پیدا کنم .