یک تماس مشکوک با تازه داماد باعث شد راز خیانت های او فاش شود.

زن 30 ساله از دلایل خیانت به شوهرش و رفتارهای نادرست او می‌ گوید.

مرد جوان می گوید اعتیادش به مواد مخدر باعث خیانت همسرش شد و او را به روز سیاه نشاند.

زن 26 ساله برای انتقام گرفتن از همسر خیانتکارش در پارتی های شبانه شرکت کرد و به روز سیاه نشست.

زن میانسال می گوید روابط نامشروع شوهرش باعث شد او به بیماری سختی مبتلا شود.

با آن که سمانه هفت سال از من بزرگ تر بود اما با محبت ها و مهربانی هایش، مرا شیفته خود کرده بود. او کاملا مرا درک می کرد و در مهمانی همراهم بود به همین دلیل و به طور پنهانی او را به عقد موقت خودم درآوردم.

در جلسات مخفیانه و خصوصی شرکت تاکید می کردند که باید برای جذب افراد دیگر پوشش و آرایش عشوه گرانه ای داشته باشم. من هم هر روز با تغییر وضعیت ظاهری خودم و پوشش های نامناسب از خانه بیرون می آمدم به طوری که مورد اعتراض شدید همسرم قرار گرفتم.

هنوز طعم شیرین زندگی مشترک را احساس نکرده بودم که با رفتارها و تماس های مشکوک شوهرم روبه رو شدم. یک روز وقتی به طور اتفاقی متوجه گفت وگوی عاشقانه او با فردی در آن سوی خط شدم.

به عقد موقت امین درآمدم و او برایم یک واحد آپارتمان و یک دستگاه خودروی دنا خرید. من هم گواهی نامه رانندگی گرفتم و به تفریح و خوش گذرانی پرداختم.

مرد جوان که با زنی متاهل رابطه برقرار کرده بود در نهایت او را به قتل رساند.

آن موریانه کثیف طوری دخترم را تحت تاثیر حرف‌های پوچ عاشقانه و وعده و وعیدهای تو خالی قرار داده است که یک بار دخترم در یک تصمیم احمقانه دست به خودکشی زد.

پیامکی از یک فرد ناشناس برایم ارسال شد با این مضمون که همسرت با منشی دفترش ازدواج کرده است و تصاویری هم از ارتباط آن ها برایم فرستاد.

این زن بعد از آشنایی مجازی با مردی غریبه همسرش را به کام مرگ کشاند.

این مرد بعد از این که اوضاع مالی خوبی پیدا کرد همسرش را نادیده گرفت و روابط غیراخلاقی خود را آغاز کرد تا این که ...

نیلوفر از بستگان دور من است. مدتی قبل ارتباط پیامکی ما آغاز شد. او از بدرفتاری‌های شوهرش می‌گفت تا این که ...

شوهرم که آبرویش را برباد رفته می دید روابط من با جمشید را لو داد و بدین ترتیب همه اطرافیان در جریان خیانت های آشکار ما قرار گرفتند.

قصد نداشتم همسرم را به قتل برسانم. فقط می‌خواستم موضوع خیانت از زبان خودش بشنوم. هدفم کشتن مردی بود که همسرم را فریب داده و با او همراه شده‌ بود.

از همسرم خواستم به رابطه‌اش با آن جوان پایان دهد و از او خواستم همه‌ چیز را تمام کند، اما او با جسارت زیاد گفت به من ربطی ندارد و از من خواست در زندگی او دخالت نکنم.

در حالی که نتوانستم به آرزوی ازدواج با شیما برسم او برایم تمام شد اما از سوی دیگر همسر مهربانم را از دست داده ام و او هم فقط مرا مردی هوسران می شناسد.

از گوشه و کنار می شنیدم شوهرم قبلا به دخترخاله اش علاقه مند بوده وقصد ازدواج با او را داشته اما عشق و عاشقی آن ها به دلیل نامعلومی نافرجام مانده است.