2024/05/11
۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت
گفت‌وگو با پویا امینی، بازیگر نقش بهزاد در سریال دلدادگان: آن چیزی را که مخاطب می‌بیند، هنوز همه واقعیت نیست

گفت‌وگو با پویا امینی، بازیگر نقش بهزاد در سریال دلدادگان: آن چیزی را که مخاطب می‌بیند، هنوز همه واقعیت نیست

قصه سریال دلدادگان آنقدر گره و پیچیدگی دارد که هر توضیحی درباره نقش، متضمن آن است که گره جدیدی باز شود؛ لذا ترجیحم این است که درباره نقشم صحبتی نکنم، اما به هر حال همین متفاوت و خاص بودن آن برایم از هر موضوعی مهم‌تر بود؛ و این‌که بستری مناسب فراهم بود برای آن‌که مخاطب با کاری متفاوت‌تر از آن‌چه تا به حال از پویا امینی دیده است، مواجه شود.

دوات آنلاین-پویا امینی یکی از بازیگرانی است که این شب ها با سریال دلدادگان روی آنتن شبکه سه است. سریال ۶۰ قسمتی که این اواخر توانسته با غافلگیری هایی که در قصه دارد، مورد توجه مخاطبان بسباری قرار بگیرد.

 

پویا امینی جزو بازیگرانی است که در دهه های گذشته با سریال های «خط قرمز» و «در قلب من» توانست به شهرت برسد و مورد توجه قرار بگیرد. پس از آن هم در سینما و تلویزیون در آثار بسیاری حضور پیدا کرد. اما او نیز مانند سایر همکارانش مدتهاست که فرصت نکرده نقش متفاوت و جذابی را ایفا کند. اما با بازی در سریال «دلدادگان» توانست بار دیگر حضور متفاوتی را در تلویزوین تجربه کند. به گفته خودش انچه که در این سریال موجود دارد، آن چیزی نیست که دیده می شود. از این رو با وی گفت و گویی پیرامون این سریال و فعالیت های اخیرش داشتیم که در ادامه می خوانید:

 

  • سریال دلدادگان که در حال پخش است. در این مدت مشغول بازی در فیلم و یا سریالی شده اید؟

– فعلا که نه مشغول بازی در هیچ کاری نیستم. اما پیشنهاداتی شده که در حال مطالعه فیلمنامه هستم.

 

  • سینمایی و یا سریال؟

– هم سینمایی و هم سریال. اما چون به قطعیت نرسیده و در حد حرف است، فکر می کنم توضیح دادن درباره آن حرفه ای نباشد. اما به محض اینکه حضورم در یکی از این کارها قطعی شد، درباره کار توضیح می دهم.

 

  •  پس فرصت می کنید بیننده سریال باشید. به هر حال به عنوان مخاطب سریال را دنبال کردن هم به نوع خود جذابیت دارد.

– به هر حال من کارهایی را که بازی می کنم، سعی می کنم خودم به عنوان بیننده کار را دنبال کنم.

 

  •  معمولا اغلب بازیگران می گویند که حتی سریال هایی را که خودشان بازی می کنند هم تماشا نمی کنند!

– اما من سعی می کنم که حتما مخاطب سریال های خودم باشم تا بتوانم به نقاط ضعف و قوت کار پی ببرم و فکر می کنم بازیگر باید به عنوان بیننده هم پی گیر سریال خودش باشد.

 

  • فکر می کنم پس از مدتها فرصتی مهیا شد تا بتوانید نقش متفاوتی بازی کنید؟

– بله بهزاد از آن نقش هایی است که هنوز مخاطب نمی داند با چه شخصیتی روبروست.

 

  • و جذابیت قصه و نقش هم برای شما مرموز بودن این کاراکتر بود؟

– می توانم بگویم که در این سریال آن چیزی را که مخاطب می بیند، هنوز همه واقعیت نیست و آن چیزی نیست که در حقیقت وجود دارد. بنابراین من زیاد نمی توانم درباره سریال و نقش بهزاد حرفی بزنم. چون کوچکترین اشاره من داستان را لو می دهد.

 

  • که البته این جزو ویژگی های این سریال است؟

– بله مخاطب اگر همچنان همراه شخصیت ها باشد، مدام غافلگیر می شود و همه چیز آن گونه نیست که دیده می شود. قصه سریال دلدادگان آنقدر گره و پیچیدگی دارد که هر توضیحی درباره نقش، متضمن آن است که گره جدیدی باز شود؛ لذا ترجیحم این است که درباره نقشم صحبتی نکنم، اما به هر حال همین متفاوت و خاص بودن آن برایم از هر موضوعی مهم‌تر بود؛ و این‌که بستری مناسب فراهم بود برای آن‌که مخاطب با کاری متفاوت‌تر از آن‌چه تا به حال از پویا امینی دیده است، مواجه شود.

 

  • شاید به دلیل طولانی بودن سریال، قضاوت کمی زود باشد. اما تا به امروز بازخورد مخاطبان نسبت به سریال «دلدادگان» چگونه دیدید؟

– در طول این مدت که بازخورد مخاطبان بد نبوده است. البته برخی از آن‌ها در زمان پخش چند قسمت اول، نسبت به نوع انتخاب بازیگران برای شخصیت‌‌های مختلف قصه اشکال‌هایی می‌گرفتند و انتقاداتی داشتند که البته من به‌شخصه معتقدم انتخاب‌‌ها بسیار هوشمندانه انجام شده‌اند. به‌ویژه بازیگرانی که نسبت به بقیه کمتر شناخته‌شده هستند یا برای اولین بار جلوی دوربین رفته‌اند، بسیار خوب ظاهر شده‌اند.

 

  • اتفاقا یکی از نکاتی هم که باعث شد در ابتدا مردم نتوانند با سریال ارتباط برقرار کنند، حضور چند بازیگر جوان در سریال بود که به نوعی قهرمان داستان هم هستند و چهره شان برای مخاطب جدید است.

– بله معمولا مردم در این باره بیشتر نظر می دهند و صحبت می کنند. اما همانطور که پیش از این هم گفتم به نظر من انتخاب این دوستان برای این نقش ها بسیار هوشمندانه بوده و این دوستان هم توانستند به خوبی نقش خود را ایفا کنند.

 

  • با آقای هادی تاکنون همکاری داشتید؟

– تا پیش از این سریال همکاری با آقای هادی مهیا نشده بود. اما خوشحالم که در این سریال توانستم با ایشان همکاری کنم. فضای کار هم بسیار دوستانه و حرفه ای بود و من به عنوان یکی از اعضای این گروه از این همکاری خیلی خوشحالم. از طرفی فیلمنامه و نقش هم بسیار جذاب و متفاوت بود و دوست داشتم که در این کار بازی کنم.

 

  • شما هم مانند برخی بازیگران در این مدت کم کار بوده اید. زمانی که به عنوان بازیگر مقابل دوربین نبودید، چه مشغله ای داشتید؟

– من تئاتر خوانده ام و فکر می کنم هیچ کدام از شاخه های هنری از هم جدا نیستند. بنابراین در این مدت هم کارهای دیگری انجام می دادم که بی ارتباط با بازیگری نبوده است. البته من یکی دو کار هم بازی کردم که هنوز پخش نشده است و به دلیل اینکه نام سریال ها معمولا تغییر می کند، ترجیح می دهم در این باره حرفی نزنم.

 

  • شما در زمینه کارگردانی نمایش تحصیل کرده اید و با سریال «در قلب من» به شهرت رسیدید. حضورتان در چنین سریال پرمخاطبی چقدر مسیر بازیگری شما را تحت تاثیر قرار داد؟

– در آن زمان شرایطی پیش آمد که باعث شد هم‌زمان با تحصیل در عرصه تلویزیون نیز فعالیت کنم که به نظرم اتفاق خیلی خوبی بود و هم‌زمانی این دو مقوله در روند فعالیتم به من کمک کرد؛ زیرا از داشته‌‌هایم در هر دو عرصه به نفع دیگری استفاده می‌کردم. البته «خط قرمز» هم جزو سریال های پرمخاطب تلویزیون بود و خیلی مورد توجه قرار گرفت.

 

  • گویا شما در یک مصاحبه تلویزیونی از دلگیری ها و دلخوری های فضای بازیگری به خصوص در تلویزیون و دلیل کم کاری تان صحبت کردید.

– فکر می کنم برای عده ای سوء تعبیر شده است. من در آن مصاحبه هم عنوان کردم که هیچ مشکلی با حضور بازیگران جوان در عرصه بازیگری چه تلویزیون و چه سینما ندارم. به هر حال در این عرصه باید فضا به گونه ای باشد که چهره ها ونیروهای جدید و جوان وارد شوند و هم قدم با بازیگران دیگر در این مسیر گام بردارند. اما منظور من چیز دیگری بود. منظور من این بود که از بین هم کلاسی ها و هم رشته ای های من فقط چند نفر هستند که در این زمینه فعالیت می کنند. به نظر من افرادی باید وارد این حرفه شوند که درس آن را خوانده باشند و رشته تحصیلی شان مرتبط با این حرفه باشد. به هر حال هم سینما و هم تلویزیون به بازیگر جدید و جوان نیاز دارد. اما منظور من این بود که چرا باید بازیگرانی در این زمینه فعالیت کنند که نه تجربه این کار را دارند و نه در این زمینه تحصیل کرده اند. در عوض افرادی هستند که در همین زمینه درس خوانده و تجربه کسب کرده اند، اما نتوانستند در این حرفه فعالیت کنند. در این زمینه مثالی می زنم. درست مانند این است که من در زمینه تئاتر تحصیل کرده ام، اما در زمینه پزشکی فعالیت کنم. خب این شدنی نیست. من هم در مصاحبه تلویزیونی که داشتم همین نکات را بیان کردم. وگرنه با حضور بازیگران جوان و چهره های جدید هیچ مشکلی ندارم.

 

  • ضمن اینکه ممکن است بازیگرانی به این حرفه ورود کنند که استعداد بازیگری هم نداشته باشند!

– آن دیگر مسئله سلیقه ای است. ممکن است فلان بازیگر از نظر شما مستعد باشد و نظر من مخالف شما باشد و یا بالعکس.

 

  • شما در دوره‌ای پا به عرصه تلویزیون گذاشتید که سریال‌ها از کیفیت بالاتری برخوردار بودند. به نظرتان در این سال‌ها تلویزیون چه روندی را طی کرده‌‌ است؟

– متاسفانه روند مثبتی را طی نکرده‌ایم. در آن زمان شرایط بهتر از الان بود و تلویزیون از سوی مسئولان حمایت می‌شد و با این‌که، تعداد شبکه‌‌ها این‌قدر زیاد نبود، اما آثار جذاب و باکیفیت تری به نسبت امروز تولید و پخش می‌شدند. حال با این‌که توقع داریم با توجه به رقبایی که این رسانه پیدا کرده از جمله ماهواره ها پیشرفتی در این زمینه صورت گیرد، اما هرچه جلوتر می‌رویم شرایط بدتر می‌شود!

به نظرم اوج فعالیت تلویزیون اواخر دهه۷۰ و اوایل دهه۸۰ بود؛ زیرا در آن دوران، هم آثار جدی و هم آثار طنز و مفهومی ارزنده‌ای تولید می‌شدند و حال این‌گونه نیست. اتفاقا براساس ارتباطی که با خانواده‌‌ها و مردم دارم، سوال بیشتر آن‌ها این است که چرا روند ساخت سریال‌ها و برنامه‌‌های تلویزیون یکنواخت شده است؟ و چرا موضوع اغلب آن‌ها غم و غصه و بدبختی و بیچارگی است و هیچ جذابیتی در اغلب سریال ها وجود ندارد؟ همه این‌ها تامل‌برانگیز است و این سوال را پیش می‌آورد که چرا مسئولان بر تولید چنین آثاری تاکید دارند! در این میان اگر چند کار باکیفیت نیز تولید شوند با همان نگاه به آنها پرداخته می شود.

 

  • منظورتان این است که کارهای خوبی مثل «دلدادگان» هم به همان دلیلی که گفتید دیه نمی شوند؟

– ببینید من فکر می کنم مردم ما اگر در تلویزیون سریال خوب با قصه و بازی های خوب ببینند، خودشان هم تمایلی به دیدن سریال های ماهواره ندارند. این یک اصل ثابت شده است که مردم به دنبال سریال های خوب و با کیفیت هستند. اما به دلیل اینکه مدتهاست کار خوب در تلویزیون کمتر ساخته می شود، تمایلی به دیدن تلویزیون ندارند. سریال خوبی هم مثل «دلدادگان» بادی تبلیغات خوبی داشته باشند تا آنهایی هم که از تلویزیون فاصله گرفته اند و نمی دانند چه کارهایی پخش می شود، باز به این سمت و سو بیایند. من با توجه به تجربیاتی که این سالها در تلویزیون پیدا کرده ام، اطمینان دارم که اگر در این فضای رقابتی که به وجود آمده، بتواند کارهای خوبی مثل گذشته تولید کند، قطعا مردم ماهواره کمتر تماشا می کنند و ترجیح می دهند سریال هایی را تماشا کنند که داستان و آدم ها و مناسباتش را می شناسند. قصه ها کاملا با فرهنگ ایرانی هخوانی دارد و بازیگرانش را می شناسند. اما نمی دانم چرا تلویزیون هیچ تلاشی برای بدست آوردن مخاطب ندارد و علاقه ای هم به بازگشت به روزهای اوج خود ندارد! البته به نسبت سه چهار سال پیش شرایط خیلی بهتر شده و کارهای بهتری هم ساخته می شود.

اما این روند از سوی همه شبکه‌‌ها و البته همه مسوولان باید رعایت شود و این اتفاق نیاز به تلاشی جدی دارد. باید محدودیت‌‌هایی که برای تولید سریال‌ها در نظر گرفته شده مورد بررسی قرار گیرد و فضا بازتر شود. باید اجازه دهند فکرها و قصه‌‌های جدید وارد این رسانه شود. مسئولان باید از خطوط قرمز فعلی فاصله بگیرند و اجازه دهند مردم با حقایقی که در پیرامونشان رخ می‌دهد آشنا شوند تا به این ترتیب با آثار تولیدی ارتباط بیشتر و بهتری برقرار کنند.

 

  • فکر می کنم شرایط در سینما هم به همین گونه است که مردم کمتر رغبت می کنند به سینما بروند؟

– به نظرم مشکل سینما این است که یکباره همه تصمیم می گیرند که فیلم کمدی بسازند و یا تصمیم می گیرند درام بسازند.

 

  • بدین معنی که یک موجی در سینما راه می افتد و همه روی آن سوار می شوند؟

– بله. در صورتی که باید یک برنامه ریزی وجود داشته باشد تا همزمان هم فیلم های کمدی ساخته شود و هم تراژدی و درام و جنگی و…

همه این ژانرها نیاز جامعه است و باید در همه زمینه ها فیلم ساخته شود. اما مدتی همه درگیر ساخت فیلم های اجتماعی می شوند و از بقیه ژانرها غافل می شوند. در صورتی که اصلا خوشایند نیست. جامعه نیاز به ساخت هر نوع آثاری دارد. بادی سیاستی اتخاذ شود که به عنوان مثال بگویند ما در سال جاری چند فیلم کمدی و یا اجتماعی نیاز داریم. نه اینکه همه کارگردان ها به یک سمت و سو بروند. جامعه ما متشکل از سنین و سلیقه های مختلف است. اما سینمای ما در هر برهه ای مختص یک عده ای است. سینما نباید اینگونه باشد.

 

  • و در انتخاب بازیگران هم این اتفاق رخ می دهد و همه به سراغ یکی دو نفر از بازیگران می روند و اینگونه می شود که ما یک بازیگر را همزان در دو سه فیلم می بینیم!

– بله موافقم و متاسفانه شرایط فعلا اینگونه است. نقش ها به گونه ای نوشته می شوند که مختص توانایی و تجربه یک بازیگر نیست و هر کسی می تواند آن نقش را بازی کند. به همین دلیل نقش های خاص کمتر نوشته می شود و از آن طرف بازیگر خاص هم کمتر فعالیت می کند.

 

  • برگردیم به سریال دلدادگان و نظراتی که مردم معمولا به بازیگران سریال ها می دهند. درباره این سریال چه نقد و نظرهایی شنیده اید؟

– همانطور که پیش از این هم گفتم یک سری نظراتی را در این باره بیان می کنند که به سوالاتشان در طول سریال پاسخ داده خواهد شد. یعنی اگر مخاطبان این سریال کمی صبور باشند، می توانند پاسخ سوالات و انتقاداتشان را در دل قصه پیدا کنند.

 

  • البته مردم ما هم خیلی عجول هستند و زود می خواهند همه چیز به نتیجه برسد.

– بله البته سریال در ۶۰ قسمت طراحی شده و گره ها به نوبت در قصه باز می شوند و باید کمی صبوری کنند. البته من نکته ای را دوست دارم در این گفت و گو بیان کنم که شاید ربطی به سریال نداشته باشند. اما روی سخنم مردم است. اینکه من و یا بازیگرانی را که به عنوان سلبریتی می شناسند هم جزو همین مردم هستیم و اگر شرایط اقتصادی خوب نیست و یا کالایی گران می شود و یا هر چیز دیگری، خب ما هم در همین کشور زندگی می کنیم و با همین مشکلات روبرو هستیم. این نکته را فراموش نکنیم که مشکلات مردم مشکلات ما هم هست. ضمن اینکه قرار نیست که ما مشکلات را حل کنیم و یا اینگونه مشکلات به دست ما که حل نمی شود. ما هم جزو این جامعه و مردم هستیم و کاری از دست من برنمی آید که بتوانم مشکلات مردم را حل کنم. نه من و نه همکارانم. اما توقعات برخی از مردم نسبت به ما خیلی زیاد است. در صورتی که این مسائل توسط دولت حل می شود نه من!

 

  • شاید شما و همکارانتان را به عنوان نماینده خود می دانند و اینکه اگر شما و سایر بازیگران و چهره های سرشناس مسئله ای را بیان کنید، بیشتر به گوش دولت و مسوولان می رسد و به نوعی شما را زبان گویای خودشان می دانند.

– خب این که کار نماینده های مجلس است و کسانی که نماینده مردم هستند. ما فقط بازیگریم و نباید این توقع را داشته باشند که ما به دنبال حل مسائل و مشکلات مردم باشیم. مگر من نوعی چقدر توان دارم و چقدر دستم باز است که بتوانم مشکلات جامعه را حل کنم. از این رو کمی توقعاتمان را منطقی کنیم. چون اگر من نماینده مردم هستم که باید من به مجلس بروم. من فقط بازیگرم و در حد توان به عنوان یک شهروندی که در این کشور و جامعه زندگی می کنم می توانم درباره مسائل روز جامعه و مطالبات مردم صحبت کنم. بقیه دست مسوولان و مدیران مرتبط و نماینده های مجلس است. بنابراین باز هم تاکید می کنم که توقعات منطقی از افراد داشته باشیم. اما درباره سریال هم امیدوارم تا پایان بتوانند مخاطب سریال باشند و از دیدن آن لذت ببرند.

 

منبع: بانی فیلم

12jav.net

 

دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.