مریم سعادت: فیـلم کمدی دلقک بازی نیست
راستش را بخواهید پیشنهاد کاری خیلی زیاد نیست. برای من پیش آمده کاری را دوست نداشتهام و فقط به خاطر مسائل مالی سر آن کار رفتم، اما کم نگذاشتهام. هیچ وقت اینطور فکر نکردهام که بروم سر این کار و صرفا پولم را بگیرم و بروم.
دوات آنلاین-مریم سعادت، بازیگر پیشکسوتی است که تاکنون نقشهای زیادی را تجربه کرده است و بازی او در فیلمهایی چون «ماهیها عاشق میشوند»، «عملیات مهدکودک»، «آقا یــوسف»، «قــاعده بــازی» و سریالهایی نظیر «بانکیها»، «بدون شرح»، «کتابفروشی هدهد»، «آب پریا» و «خوشرکاب» همچنان در ذهن مردم مانده است، اما شاید کمتر کسی بداند که تخصص اصلی سعادت کار عروسکی است و سالهاست در این عرصه علاوه بر کارگردانی و عروسکگردانی، آن را تدریس هم میکند. مریم سعادت بازیگر شیرین و توانمندی است و میتواند نقشهای کمدی و درام را به یک اندازه خوب بازی کند. به بهانه بازی او در فیلم کمدی «دشمن زن» به کارگردانی کریم امامی با این بازیگر گفتوگویی داشتهایم که اینک پیش روی شماست.
مادری عجیب در «دشمن زن»
من خیلی از پیشنهادهای کاریام را به دلیل نقش یا متن قبول نمیکنم بلکه به خاطر ارتباطهایی که با اشخاص آن پروژه دارم، میپذیرم که در آن مجموعه بازی کنم. در فیلم «دشمن زن» به کارگردانی کریم امامی هم داستان به همین ترتیب بود. من پیش از این با محمدحسین فرحبخش (یکی از تهیهکنندگان فیلم) کار کرده بودم و بشدت نحوه کار و عملکردشان در سینما را قبول دارم و به آن احترام میگذارم. به همین خاطر وقتی پیشنهاد بازی در فیلم «دشمن زن» را به من دادند آن را پذیرفتم. در این فیلم مانند اکثر مواقع نقش یک مادر را دارم؛ مادری سنتی که با پسرش در کار نگهداری و فروش حیوانات است و به دلیل نوع حرفهای که دارد ویژگیهای رفتاری عجیبی پیدا کرده. من تا به حال مادران زیادی را بازی کردهام، اما هرکدام از مادران ایرانی که بازیشان کردهام خصوصیات منحصر بهفرد خودشان را داشته و در فیلم بنا بر موقعیت و نقششان، اکت و عکسالعمل خاص خود را دارند.
همه همبازیهای خوبم
در فیلم «دشمن زن» همبازیهای خوبی داشتم. با خانم خیراندیش که تا به حال در سینما، تئاتر و تلویزیون بسیار بازی داشتم و ایشان را در این سالها شخصی بسیار محترم، پیشکسوت و همراه دیدم و از سویی دیگر این فیلم اولین تجربه همکاری من با سام درخشانی بود. ایشان مردی بسیار قابل احترام است و از آنجا که پیش از این کمتر ایشان را در قالب نقشهای طنز دیده بودم وقتی بازی شان در این فیلم را دیدم به نظرم رسید که قابلیت، توانایی و باور بالایی از طنز دارند. با بهاره کیان افشار هم نه تنها در این فیلم بلکه در هیچ کاری همبازی نبودم و فقط در پشت صحنه این فیلم صرفا در لحظاتی یکدیگر را دیدیم که به نظرم بسیار نازنین آمدند.
سریالی آماده پخش
در حال حاضر سریال «شرایط خاص» به کارگردانی وحید امیرخانی را آماده پخش دارم. راستش را بخواهید پیشنهاد کاری خیلی زیاد نیست. برای من پیش آمده کاری را دوست نداشتهام و فقط به خاطر مسائل مالی سر آن کار رفتم، اما کم نگذاشتهام. هیچ وقت اینطور فکر نکردهام که بروم سر این کار و صرفا پولم را بگیرم و بروم. به هر حال بازیگری که عمرش را در این راه گذاشته انتظار دارد به او احترام بگذارند و نقشهای سطحی به او پیشنهاد نکنند.
شیفته دنیای عروسکها
مریم سعادت در رشته تئاتر عروسکی دانشکده هنرهای دراماتیک تحصیل کرده است و در اینباره میگوید: شیفته دنیای عروسکها هستم و با وجود اینکه سن و سالی از من گذشته، اما هنوز با دیدن عروسکها سر ذوق میآیم. شاید بخشی از این علاقه به این دلیل باشد که تحصیلکرده این رشته هستم و هدفم از ورود به این حرفه، کار برای بچهها در حوزه عروسکی بود، اما متاسفانه به دلیل محدودیتهایی که در این حرفه وجود داشت، بعد از مدتی مجبور شدم در حوزههای دیگر هم کار کنم. به هر حال اگر کار عروسکی رونق بگیرد، فعالیت در همه حوزهها را رها و با عشق و علاقه خاصی صرفا در فضای عروسکی کار میکنم.
جشنواره غیرضروری «کودک»
دوران طلایی سینمای کودک دهه شصت بود که فیلمسازان کودک و نوجوان توانستند در عرصه بینالمللی جوایز بی شماری را کسب کنند، اما دهه 70 جریان سینمای ایران تغییر کرد و عدهای سعی کردند به دنبال موقعیتهای دیگر بروند و همین روند ادامه پیدا کرد تا امروز که وضعیت سینمای کودک در شرایطی اسفبار قرار گرفته. برگزاری هر ساله جشنواره موضوعی مثل جشنواره کودک با توجه به محدودیتها و شیوههای اجرای آن نسبت به جشنواره فجر تفاوتهای زیادی در نوع اجرا و برگزاری دارد. شما ببینید الان چند فیلم از فیلمهای جشنواره کودکی که هر سال میلیاردها تومان خرجش میشود به اکران عمومی میرسد؟ واقعیت این است اکثر فیلمهایی که با عشق و زحمت زیاد در این حوزه ساخته میشوند در اکران حمایت نمیشوند و به همین خاطر نمیتوانند بر پرده سینما بیایند! بنابراین چنین جشنوارهای به چه درد میخورد؟ حتی خاطرم است که برای برون رفت از مشکل سینمای کودک چند سال پیش بنیاد سینمایی فارابی اتاق فکری تشکیل داد. اتاق فکری که یکی از اقدامات اساسی اش تفکیک بحثبرانگیز جشنواره کودک و نوجوان بود که البته به مرور زمان ثابت شد این درمان چندان دردی از این وضعیت بغرنج دوا نکرده است. به هر حال به اعتقاد من فیلم باید «برای کودک» ساخته شود، نه «درباره کودک» و فیلمها برای کودک باید فیلمهایی شاد، امیدوار کننده باشد و از آموزشهایی مستقیم و چندش آور به کودکان خودداری کند تا اثر خوبی روی کودکان بگذارد، اما متاسفانه ما الان چنین چیزی نمیبینیم.
گرایش مردم به فیلمهای طنز
شرایط فعلی جامعه ما به گونهای است که مردم را به سمت دیدن فیلمهای کمدی سوق میدهد. مردم ما الان نگران، وحشت زده، خسته و بیانگیزه هستند و تمام این عوامل دست به دست هم میدهد که وقتی آنها به سینما میروند فیلمی را برای دیدن انتخاب میکنند که برای لحظاتی از استرسها و دغدغههای روزمره دور شوند. آنها به سینما نمیروند که غمی به غمهای زندگیشان اضافه شود و مدام اشک بریزند یا غصه بخورند، آنها به سینما میروند که شاد شوند. البته این را هم نباید از نظر دور داشت که در سالهای اخیر خیلی از فیلمها و سریالهای کمدی کماثر و بیرمق شدهاند. فیلم کمدی هرگز به معنی دلقکبازی نیست و بازیگران آن، مجاز به استفاده از لودگی برای خنداندن تماشاگر نیستند و دقیقا به همین خاطر است که هر فیلمی که مخاطب کمدی را هدف میگیرد، حتما و لزوما در گیشه موفق نمیشود. چه بسا ما نمونههای زیادی داشتیم که فیلمهای کمدی نتوانستند مخاطبی در گیشه جذب کنند.
منبع: جام جم
12jav.net