بررسی آثار سوء پدیده تغییر اقلیم بر تنوع زیستی در گفتوگو با اصغر مبارکی، کارشناس حیات وحش
مرگ خاموش گونهها
تغییر رنگ گونه یا بروز رفتارهایی مثل شبگردی، تهاجمیبودن و همهچیزخواری که قبلا سابقه چنین رفتارهایی نداشته، ازجمله تغییرات درونی گونهها در اثر تغییر اقلیم است
دوات آنلاین-تغییر اقلیم در شرایط حاضر بهعنوان عامل تهدیدکننده محیط زیست در سطح جهانی شناخته میشود که بعد از عوامل «تخریب زیستگاهها» و «برداشت بیشازحد از طبیعت» در رده سوم عوامل تهدیدکننده محیط زیست طبیعی قرار دارد. اصغر مبارکی، کارشناس حیات وحش که بهتازگی بهعنوان نماینده کشورهای آسیایی در کمیته جانوری کنوانسیون تنوع زیستی سایتیس انتخاب شده، از این وضعیت بهعنوان مرگ خاموش گونهها یاد میکند. نویسنده کتاب «گاندو تمساح ایرانی» معتقد است، بههمخوردن سیکل مهاجرتی، تغییر یا بههمریختگی در چرخه زندگی، ازبینرفتن زیستگاهها و تغییر در روند تولید مثل گونهها، ازجمله مهمترین اثرات سوء تغییر اقلیم روی محیط زیست طبیعی است.
با قرارگرفتن بحث «تغییر اقلیم» در کنار «گرمایش جهانی»، این موضوع بهعنوان یک بحث مربوط به محیط زیست انسانی مطرح میشود و خیلی درباره تأثیرات تغییر اقلیم در محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی صحبت نمیشود.
بله، متأسفانه برداشت غلطی از تغییر اقلیم شده و تصور میشود این پدیده بهطور کامل مربوط به محیط زیست انسانی است و هیچ ارتباطی با محیط زیست طبیعی ندارد. اگرچه منشأ تغییر اقلیم فعالیتهای انسانی و تولید گازهای گلخانهای است؛ اما این پدیده روی تنوع زیستی و محیط زیست طبیعی تأثیرات عمده و جبرانناپذیر دارد. متأسفانه مفهوم تأثیرات تغییر اقلیم روی محیط زیست طبیعی با جدیت بررسی نشده است. البته گاهی به اشتباه تغییر اقلیم با گرمایش جهانی یکی پنداشته میشود که تصور غلطی است و واقعیت آن است که گرمایش فقط یکی از پیامدهای تغییر اقلیم است و در شرایط حاضر مشکل اساسی آن است که گرمایش جهانی فشارهایی را به طبیعت هم در سطح اکوسیستم و هم در سطح گونهها وارد میکند. این بخش است که به آن توجه نشده و به اندازه کافی دیده نشده است. حتی اگر تأثیرات انسانی تغییر اقلیم را هم در نظر بگیریم، درنهایت تأثیرات انسانی در اثر تغییر یا نابودی محیط زیست طبیعی تشدید خواهد شد. به عبارت سادهتر ازبینرفتن تالابها و جنگلها درنهایت باعث میشود شرایط زندگی و سلامت انسانی جوامع مرتبط با این اکوسیستمها به هم بخورد؛ بنابراین این تفکیک که تغییر اقلیم را مرتبط با محیط زیست انسانی بدانیم، از نظر علمی اصلا پذیرفته نیست و تأثیری که تغییر اقلیم برای تنوع زیستی بهصورت کلان و برای زیستگاهها و گونهها بهصورت خرد دارد، یک عامل تهدیدکننده بسیار مؤثر به حساب میآید که باید نگرانی بسیاری درباره آن داشت.
لطفا بهطور مصداقی درباره تأثیرات تغییرات اقلیم روی گونهها یا زیستگاهها توضیح دهید.
البته که این شرایط اغلب درباره گونهها مصداق پیدا میکند. برای مثال در یک محیط دریایی ماهیها، لاکپشتها و پستانداران دریایی، در اکوسیستم تالابی پوشش گیاهی آبزی، ماهیها، دوزیستان و پرندگان و در اکوسیستم خشکی گونههای گیاهی و جانوری مختلف وقتی با تغییر اقلیم و گرمایش جهانی مواجه میشوند، سه بعد تغییر و تحول را اجباراً تجربه میکنند. گونههای متأثر در سه بعد زمانی، مکانی و داخلی (در خود) مجبور به تغییر میشوند تا با شرایط جدید اقلیمی سازگاری پیدا کرده و خود را نجات دهند. تغییرات در بعد مکانی و فضایی به شکلی است که وقتی تحمل یک اقلیم برای آنها دشوار میشود، تصمیم به ترک زیستگاه یا گستردهکردن عرصه زیستگاه خود میگیرند؛ برای مثال گونههایی مثل پرندگان، پستانداران و برخی خزندگان که توان تحرک خوبی دارند، در اثر تغییر اقلیم زیستگاه خود را گستردهتر میکنند یا برای یافتن اقلیم خنکتر با حرکت به سمت عرضهای جغرافیایی بالاتر دست به مهاجرت میزنند. برای مثال تمساحی که به درجه حرارت خاصی عادت دارد با افزایش دما، توان یا پتانسیل گستردهترکردن حوزه پراکنشی خود را پیدا میکند، برای همین گاه تمساح را در جایی میبینیم که پیش از این سابقه حضور در آنجا نداشته یا تمساح به جایی مهاجرت میکند که مردم آن منطقه عادت به دیدن تمساح نداشته و به لحاظ اجتماعی مشکلاتی ایجاد شده و حیات این گونه نیز تهدید میشود. در توضیح بعد زمانی تغییرات گونهها باید بگویم که در ادبیات حیات وحش اصطلاح «زمان وقایع مهم چرخه زیستی» وجود دارد که شامل فرایندهایی مثل برگدهی، گلدهی، جوانهزنی یا تخمگذاری یا تخمریزی، مهاجرت و... میشود. تغییر در زمان این وقایع مهم در اثر تغییر اقلیم موضوع مهمی است. برای مثال اگر فصل تولید مثل یک پستاندار در اردیبهشت ماه است به دلیل گرمترشدن هوا، زایمان در فروردین ماه اتفاق میافتد. با تغییر اقلیم زمان وقایع مهم چرخه زیستی نیز تغییر میکند که همه اینها آشفتگیها و آسیبهایی به دنبال دارد.
جلو افتادن وقایع چرخه زیستی در گونههای گیاهی و جانوری چه آسیبی به دنبال دارد؟
اگر فصل گلدهی در بخشهای مرکزی کشور را بهطور فرضی اواخر اردیبهشت ماه تصور کنیم، در این مقطع کلنیهای حشرات که به این بازه زمانی عادت کردهاند، برای گردهافشانی به مراتع میآیند. حال تصور کنید زمان گلدهی در فروردین ماه صورت گیرد، چه اتفاقی میافتد؟ در این مقطع حشرهای وجود ندارد که عمل مهم گردهافشانی را انجام دهد و چون گردهافشانی انجام نشده، نمیتوان برای سال بعد توقع تولید گیاهی داشت. همچنین حشراتی که از لحاظ تکاملی عادت کردهاند که در زمان مشخصی برای گردهافشانی بیایند، اردیبهشت ماه برای گردهافشانی از راه میرسند، میبینند هیچ گلی وجود ندارد و حشرات نیز از لحاظ غذایی دچار ضعف شده و اغلب میمیرند. همه میدانیم که فصل زایمان پستانداران عموما زمانی است که پوشش گیاهی و غذایی کافی در اختیار گونه باشد؛ ولی وقتی زایمان زودتر اتفاق میافتد، پوشش گیاهی کافی در محل برای تغذیه وجود ندارد؛ درنتیجه گونه دچار آسیب میشود.
از بعد سوم که باعث تغییر در جمعیت گونهها میشود، به عنوان بعد داخلی یاد کردید.
بعد سوم، بعد داخلی و درونی است که در آن گونهها دچار تغییر فیزیولوژی و رفتاری میشوند. تغییر رنگ گونه یا بروز رفتارهایی مثل شبگردی، تهاجمیبودن و همهچیزخواری که قبلا سابقه چنین رفتارهایی نداشته، ازجمله تغییرات درونی گونهها در اثر تغییر اقلیم است. همچنین گونه در اثر تغییر اقلیم مجبور به ایجاد تغییر فیزیولوژیک در خود میشود؛ برای مثال گونهای که به لحاظ غذایی به موجودی وابسته بود و در اثر تغییر اقلیم این منبع غذایی را ازدست داده، مجبور است با ایجاد تغییر فیزیولوژیک در خود از منابع غذایی دیگری استفاده کند یا وقتی زادآوری گونهای مثل خزندگان وابسته به تغییرات دمایی است، گرمشدن هوا زودتر از موعد مقرر باعث میشود خزندگان زودتر از خواب زمستانی بیدار شده و زودتر وارد چرخه جفتگیری و تولید مثل شوند که همه اینها نیازمند تغییرات فیزیولوژیک در گونه است.