یادداشتی از سیدمحمد مجابی، مشاور رییس سازمان حفاظت محیط زیست
9 گانهای در باب اقتصاد و محیط زیست
آنگونه که اقلیم و محیط زیست استثنائی این مرزوبوم میتواند درآمد ایجاد کند، هیچ بخش دیگری نمیتواند و نخواهد توانست.
دوات آنلاین-رئیسجمهوری در مراسم تحلیف به چند بحران اشاره کرد. از سه مشکل بزرگی که او به آنها اشاره کرد، دو مشکل به محیط زیست بازمیگردد. رئیسجمهوری در این مراسم، در جمع نمایندگان ملت اعلام کرد: «با وجود تمامی دستاوردهای چهار دهه گذشته، کشور ما همچنان با مشکلات بزرگی مثل بیکاری جوانان، آلودگی هوا و بحران آب، دستوپنجه نرم میکند». این سخنان اهمیت توجه به محیط زیست را نشان میدهد؛ اما مسئله موضوعات صرفا محیط زیستی نیست و اتفاقا قرار است از دری دیگر وارد این حوزه شویم.
یک: توسعه و رفاه حق جامعه بشری است. تجربه نشان داده در برخی موارد، نبود توسعه و رفاه در جوامع سبب شده است محیط زیست تخریب شود؛ برای مثال در مناطقی که از نظر اقتصادی ضعف دارند، برداشت از منابع طبیعی بسیار بیشتر از مناطقی است که مردمانش از موقعیت اقتصادی مناسبی برخوردار هستند.
در بسیاری از موارد گرانشدن سوخت یا توزیع نامناسب آن در مناطق جنگلی روند بهرهبرداری از جنگل را سرعت داده است. از این منظر میبینیم توسعه حق جامعه بشری است و اگر رفاه افزایش یابد، محیط زیست بیش از گذشته در امان خواهد بود. این آمیختگی اقتصاد با محیط زیست، نشان میدهد افزایش قدرت مالی مردمان و بالابردن سطح رفاه تا چهاندازه ضرورت دارد. در این مسیر توجه به توسعه باید همزمان با توجه به محیط زیست انجام شود. این وضعیت سبب میشود کیفیت توسعه در کشور افزایش یابد و زمینه برای پایدارماندن فرایند توسعه فراهم شود. اگر توسعه بدون توجه به مسئله محیط زیست اتفاق بیفتد، در عمل ممکن است همزمان با افزایش سطح رفاه، افزایش بیماری و مشکلات نیز رخ دهد و در نتیجه افزایش رفاه با افزایش هزینههای ناشی از بیماری همراه میشود و دومی اولی را خنثی میکند و کیفیت زندگی کاهش مییابد. به این ترتیب چنین رشد و رفاهی نمیتواند در خدمت بهبود زندگی مردم باشد.
افزایش بیماریهای غیرواگیر در جوامع عاملی برای رشد درخور توجه هزینههاست. اکنون از دریچهای دیگر مسئله باید بررسی شود. در بسیاری از موارد این روند توسعه زمینه را برای تخریب محیط زیست آماده میکند؛ محیط زیست آسیبی را در این حالت متحمل میشود که در بسیاری از موارد جبراننشدنی است و در برخی موارد نیز جبران آن هزینههایی سخت و سنگین را طلب میکند. به این ترتیب اگر مؤلفه پایداری مد نظر قرار نگیرد، هزینههای ناشی از اتفاقات ناخوشایند میتواند درآمدها را ببلعد. سؤال اینجاست که چرا همچنان برخی هزینههای فراوان را به درآمدهای زودگذر ترجیح میدهند؟ به نظر میرسد توجه به سیاستهای کوتاهمدت و غلبه منافع آنی بر منافع بلندمدت زمینه بروز چنین مشکلاتی است.
کوتاهسخن آنکه تجربه نشان میدهد توسعه در قامتی میتواند زمینه را برای افزایش سطح رفاه و همچنین مراقبت از محیط زیست فراهم کند. در این مسیر برنامهریزان میتوانند از ابزارهایی برای پایدارماندن رفاه بهره ببرند و این بازار نیز چیزی نیست جز توجه به محیط زیست.
دو: ایران کشوری با پتانسیلهای بالاست. آنگونه که اقلیم و محیط زیست استثنائی این مرزوبوم میتواند درآمد ایجاد کند، هیچ بخش دیگری نمیتواند و نخواهد توانست. کم نیست شمار گردشگرانی که ایران را برای اقلیمش میخواهند و میکوشند در سفری به ایران از نزدیک با جاذبههای طبیعی آن روبهرو شوند. این در حالی است که به مسائل مهمی ازایندست توجه کافی نمیشود. سرمایهگذاری برای گردشگری محیط زیستی و طبیعی میتواند درآمدزایی بالایی داشته باشد، با این توضیح که گردشگر محیط زیستی نه چیزی از محیطی که وارد آن میشود برمیدارد و نه چیزی در این محیط به جا میگذارد. مراقب است که نه آسیبی بزند و نه آسیبی ببیند و اتفاقا ایران مستعد چنین گردشگریای است.
سه: برخی مشاغل ذاتا با محیط زیست سازگار هستند و برخی دیگر بهشدت ناسازگار. برخی نیز با توجه خاص میتوانند با محیط زیست سازگار شوند. اگر مشاغل محیط زیست توسعه یابند و مشاغلی که بینابین سازگاری یا ناسازگاری با محیط زیست هستند با برنامهها و دستورالعملهایی، از این مؤلفه بهرهمند شوند، میتوان به سبزترشدن اقتصاد امیدوار شد. رعایت اصول برای هر فعالیت اقتصادی میتواند از آسیبرساندن به محیط زیست پیشگیری کند. نگاهی به اطراف نشان میدهد در دنیای امروز هیچ بخشی نمیتواند خود را فارغ از محاسبات زیستمحیطی بداند. کدامین بخش است که ضرورتی برای ارتباط با محیط زیست نداشته باشد و از آن تأثیر نگیرد، البته برخی حوزهها بیشتر و برخی حوزهها کمتر با این بخش ارتباط دارند.
چهار: همانگونه که در صدر نوشته اشاره شد، رئیسجمهور در مراسم تحلیف خود به بحران آب بهعنوان بحرانی جدی اشاره کرد. بیتردید کشاورزی پیوندی ناگسستنی با آب دارد. اگر کشاورزی بر پایه متدها و مدلهای دقیق حفظ منابع آبی باشد، بحران در این حوزه کمرنگ و کمرنگتر میشود و اگر به الگوهای کشت دقیق توجهی نشود نیز منابع آبی بیشازپیش تحلیل خواهد رفت. در حقیقت نگاه اصولی به الگوی تولید و مصرف، برطرفکننده بحران آب است. ما در کشوری زندگی میکنیم که دورریز مواد غذایی با غذای یکسوم جمعیت ایران برابری میکند. در نتیجه اهمیت توجه به مسئله بیشازپیش آشکار است. در چهار سال گذشته وزارت جهاد کشاورزی با صدور بخشنامهای کشت برخی گونهها را با توجه به شرایط اقلیمی در برخی مناطق ممنوع کرد؛ برای مثال کشت محصولات آببر در استانهایی مجاز اعلام شد که از منابع کافی آبی برخوردار هستند. متأسفانه در بسیاری از موارد شاهد بودیم که محصولات آببری مانند برنج حتی در استانهایی که با بحران شدید آب روبهرو هستند، کشت میشد و این مسئله تهدیدی جدی برای محیط زیست تلقی میشود.
پنج: آب امروز منشأ ثروت است. اقتصاددانان محاسبه میکنند که هر کشور از مصرف یک متر مکعب آب چه میزان ثروت تولید میکند. آنها که در حوزه اقتصاد پیشرفت کردهاند، از هر متر مکعب آب مصرفی ثروت بیشتری را نسبت به دیگران به دست میآورند. در این مسیر آب مبنای ثروت میشود. هرچند بهطور متوسط از هر متر مکعب آب در جهان 2.5 دلار ثروت ایجاد میشود، اما در ایران با رقمهایی بهمراتب پایینتر از این رقم روبهرو هستیم. هنوز میزان ثروت تولیدی ما در این حوزه کمتر از دو دلار است و همین موضوع ضرورت توجه به اقتصاد محیط زیست را نشان میدهد.
اگر دیروز منابع انرژی در جهان منشأ ثروت و قدرت بودند، امروز و فردا این آب است که میزان ثروت و قدرت را تعیین میکند. به این ترتیب سنجش ثروت با آب حقایق بزرگی را برای همه دستاندرکاران اقتصاد و متقاضیان توسعه آشکار میکند. در ضمن بسیاری از کشورها با بازچرخانی چندباره و چندباره آب، فضا را برای افزایش ثروت ایجادشده از این محل فراهم میکنند. در برنامه ششم توسعه به استفاده درست از اقلیم برای کشت و بحث بازچرخانی آب توجه شده است. در شیوههایی که دنبال میکنیم باید این مسئله را
مدنظر قرار دهیم تا ثروتمان از آب موجود در ایران افزایش یابد.
شش: اقتصاد ایران باید کشش زیستمحیطیشدن را در خود ایجاد کند؛ بههرحال در شرایط کنونی تولید ناخالص داخلی سبز در بسیاری از کشورهای پیشرفته محاسبه میشود، البته برخی از کشورها این رقم را اعلام نمیکنند، اما در حقیقت با محاسبه، سیاستگذار را در جریان قرار میدهند.
بسیاری از اتفاقات ناگواری که در طبیعت رخ داده است، ناشی از کوتاهنگریها در حوزه اقتصاد است؛ اگر باور ندارید بلایی را که به سر دریاچه ارومیه آمد در نظر بگیرید. چه اتفاقاتی در این حوزه رخ داد؟ متأسفانه تحت تأثیر کشاورزی غیراصولی در این منطقه و استفاده نادرست از چاههای مجاز و غیرمجاز آب، فشار بر دریاچه ارومیه افزایش مییابد و در نتیجه با خشکی روبهرو میشود.
از سوی دیگر باید به مالیات سبز نیز توجه شود. در اصلاحیه قانون مالیاتها، دریافت مالیات سبز پیشبینی شده است که میتواند محاسبات و معادلات اقتصادی را تحت تأثیر قرار دهد. ایران نیز در حال ورود به این مرحله است. در ششمین برنامه توسعهای ایران نیز بهشدت به مسئله محیط زیست توجه شده و در نتیجه وقتی قانونگذار از کنار این مسئله نگذشته است، نمیتوان بیخیال از احکام و بخشنامهها عبور کرد.
هفت: تا اینجا درباره ضرورتهای برنامهریزی و سیاستگذاری و... صحبت شد، اما باید توجه کنیم که سیاستهای اقتصادی تأثیر شگرفی بر رفتار مردم با محیط زیست به جا میگذارد. موضوع اصلا پیچیده نیست. در چهار سال گذشته اقتصاد ایران تغییرات مثبتی را تجربه کرده؛ ثبات به عرصه اقتصاد بازگشته و تورم مهار شده است. از پس مهار تورمی که افسارگسیخته در سالهای ابتدایی دهه 90 به جان اقتصاد ایران افتاده بود، تغییر رفتار مردم با محیط زیست را میبینیم. مهار قیمت زمین و مسکن و کنترل تورم سبب شده است اشتیاق زمینخواران برای تخریب کوه و دشت و ساحل و... فروکش کند و ولعشان مانند گذشته نباشد. طبیعتا کنترل نرخ تورم سبب شده است سود اقتصادی ناشی از فعالیت نامناسب و غیرقانونی در این حوزه از میان برود.
تورم بالا همواره انگیزههایی را برای دستدرازی به طبیعت افزایش میدهد. همین میل به ثروت و فشار تورمی مترتب بر زمینهاست که سبب میشود کشاورز تن به قطعهقطعهشدن و فروش زمین کشاورزیاش بدهد تا ویلاها علم شوند و بالا بروند. مسئله فراتر از این حرفهاست. از پس کنترل نرخ تورم دخلوتصرف در طبیعت کاهش مییابد و در نتیجه میبینیم محیط زیست در حال نفستازهکردن است. همین اتفاق اهمیت تغییرات اقتصادی را بهشدت نشان میدهد و لازم است مسئله بیشازپیش در این بخش جدی گرفته شود. اگر ثبات اقتصادی تداوم یابد، کمکم ترجیح منافع بلندمدت به منافع کوتاهمدت برای مردم مهم میشود و در نتیجه محیط زیست فرصت بازسازی و بازیابی خود را خواهد داشت.
هشت: مسئولیت سیاستگذار و تصمیمگیر، ریلگذاری مناسب برای حفاظت از محیط زیست است؛ اگر ریلگذاری به شکلی دقیق انجام شود، بخش مهمی از مشکلات برطرف میشود. این ریلگذاری از طریق ارائه سیگنال اقتصادی درست اتفاق میافتد. هنوز وقتی کسی در ایران میخواهد خودرو بخرد، وسیلهای برای منزل خریداری کند و... مؤلفه میزان مصرف سوخت و انرژی کمتر برایش اهمیت دارد. در خرید ماشینهای ظرفشویی و لباسشویی، مؤلفه میزان مصرف آب اهمیت چندانی ندارد، چراکه قیمت به مردم این سیگنال را میدهد و وقتی آب ارزان است، مصرفکننده بیخیال میزان مصرف میشود و تولیدکننده نیز در دیگر سوی تلاشی را برای تولید کالای متناسب با محیط زیست در دستور کار قرار نمیدهد. این قیمت خودرو است که در ایران مبنای بحث و برنامهریزی خانوارهاست. کمتر کسی هزینه سوخت را در بدو امر، در زمان تصمیمگیری برای خرید محاسبه میکند. اصلاح نظام قیمتگذاری توأمان هم مصرفکننده و هم تولیدکننده را با تغییر نگاه روبهرو میکند. این اتفاق بسیار مهمی است.
نه: محیط زیست را نمیتوان بازسازی کرد، با هیچ ثروتی نیز خریداری نمیشود. محیط زیست را برای رفاه و توسعه پایدار دریابیم؛ چارهای جز این پیشِرویمان نیست.
12jav.net