خلاصه داستان و نقد فیلم شماره 10+ بازیگران
همه اطلاعات لازم درباره خلاصه داستان، بازیگران و نقد فیلم ایرانی شماه 10 در این مطلب گردآوری شده است.
دوات آنلاین -فیلم شماره 10 فیلمی به تهیه کنندگی ابراهیم اصغری و کارگردانی حمید زرگرنژاد است که حتما باید آن را تماشا کرد.

خلاصه داستان فیلم شمار 10
در خلاصه داستان رسمی این فیلم آمده است: «فرار از اینجا بهترین راهه چون همهمون ازش میترسیم...»
داستان این فیلم ایرانی از این قرار است که استوار اکبری در سال پایانی جنگ به اسارت نیروهای عراقی درآمده و در جریان انتقال به خاک عراق چندین فرار ناموفق را تجربه کرده است. انتقال او به زندانی با نام قفس امن و آشنایی اش با احمد و محمود رادیو سبب میشود تا نقشه جدیدی برای فرار از زندان باهدف اعلام نام 42 اسیر ایرانی که رژیم بعث آنها را مخفی و از اعلام نامشان به صلیب سرخ خودداری کرده طراحی شود. استوار اکبری در این مسیر حوادث زیادی را پشت سر میگذارد.
ابراهیم اصغری، تهیه کننده فیلم گفته: سینمای ایران و نسل جوان به قهرمان نیاز دارد من در کار قبلی و این کار سعی کردم به سمت فیلم قهرمان محور پیش روم. داستان براساس مستنداتی شکل گرفت که به بهترین قهرمانان معاصر می پردازد.
قصه شماره 10 براساس تحقیقاتی که دوست عزیزم در سال های گذشته انجام داد شکل گرفت و بعد از بازنویسی های متعدد به فیلمی که دیدید رسید. میخواستیم قهرمان را در انتها به یک پهلوان تبدیل کنیم که به نظرم ما ایرانی ها به پهلوانان عرق خاصی داریم و امیدواریم در ذهن مخاطب هم این ذهنیت شکل بگیرد و به الگوسازی برای نسل جوان کمک کند.
بازیگران فیلم شماره 10
مجید صالحی، حسام منظور، سیامک صفری، بهرنگ علوی، مهدی زمین پرداز، صحرا اسداللهی و احمد کاوری در این فیلم بازی کرده اند. یکی از نکات مهم در این فیلم بازی مجید صالحی است. ایرنا در این باره نوشت: شخصیت مرد «شماره ۱۰» اگر چه فاقد پیچیدگیهای لازم است اما مجید صالحی همین کاراکتر کاملنشده را جذاب و زیرپوستی بازی میکند.
این بازیگر پس از چند دهه بازی در آثار کمدی حالا دارد استعدادهایش را در گونهای جدید به نمایش میگذارد. او سال گذشته نیز با «برف آخر» ثابت کرد که به خوبی از پس اجرای نقشهای جدی برمیآید. صالحی در فیلم «شماره ۱۰» نقش رزمندهای اسیر را بازی میکند که برای رسیدن به هدفش سرشار از انگیزه است.
با این دو فیلم باید مجید صالحی طناز را فراموش کنیم و منتظر درخشش او در دیگر نقشهای متنوع باشیم.

نقدی بر فیلم شماره 10
خبرگزاری فارس در نقد این فیلم نوشت: فیلمهای فرار از زندان طرفداران پروپاقرصی دارند. علاقه به این دست از آثار آنقدر زیاد است که گاهی اوقات حتی با وجود بعضی ضعفهای فنی صرفاً به دلیل مضمون، آنها را تماشا میکنیم.
عموما در فیلمهای فرار از زندان باشخصیت یا شخصیتهایی طرفیم که بر اساس یک نقشه قصد فرار دارند؛ اما در برابرشان دیوارهایی نفوذناپذیر یا زندانبانهایی بیرحم قرار گرفتهاند.
این دست آثار مخاطبان خود را بسیار هیجانزده میکنند؛ هیجان اینکه زندانی یا زندانیها کی و با چه نقشهای میگریزند؛ چطور نقشه را مخفی نگه میدارند و دست آخر با چه شیوهای زندانبانهای خشن را پشت سر میگذارند. اما گاهی اوقات فیلمها درونیتر میشوند و بر ذهنیات زندانی و درک و دریافت او از موقعیت تمرکز میکنند.
فیلمهای فرار از زندان طی دهههای گذشته محبوبیتشان را حفظ کردهاند؛ فهرست بهترین فیلمهای فرار از زندان گستره وسیعی را در برمیگیرد؛ از فیلمی مانند «توهم بزرگ» ساخته ژان رنوار که در اواخر دهه ۱۹۳۰ ساخته شده تا فیلم زیبای «رستگاری در شاوشنک» که محصول اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی است یا فرار بزرگ جان استورجس و سریال فرار از زندان پل شیورینگ همهوهمه فیلمهایی هستند که در این حوزه ساخته شدهاند. سینمای ایران نیز گاهوبیگاه به سراغ این موضوع رفته است؛ اما ویژگی ای که شماره 10 را از سایر فیلمهای اینگونه در سینمای کشورمان متمایز میسازد اولاً پرداختن موضوع در قالب سالهای دفاع مقدس و دوم این که برداشت آن از ماجرایی واقعی است که در جریان جنگ هشتساله اتفاق داده و دستمایه جدیدترین ساخته حمید زرگر نژاد قرار گرفته که پیشتر از او در جشنواره فیلم فجر فیلم زیبای ماهورا را به تماشا نشسته بودیم (که متأسفانه در اکران عمومی مورد بیمهریهای زیادی قرار گرفت). همینجا باید اشاره کنم دوران هشت سال دفاع مقدس دارای ویژگیها و مضامین زیادی است که میتواند به لحاظ دراماتیک دستمایه ساخت آثار جذاب زیادی در حوزه سینما و تئاتر شود. مضامینی که همچنان در سینما و تئاتر مغفول واقع شده و شاید توجه به فیلم شماره 10 بهویژه در زمان اکران عمومی بتواند راهی را برای رویکرد گستردهتر فیلمسازان و فیلمنامهنویسان و نمایشنامهنویسان در این حوزه هموار سازد.
فیلم شماره 10 که پیشتر از این در خبرها با نام «شماره 10 گریخت» معرفی شده بود دارای مؤلفههایی است که هم تماشاگرپسند است و هم کلیشهای نیست. متأسفانه موضوعی که سالهاست در گونه سینمای دفاع مقدس با آن مواجهیم اسیر شدن فیلمسازان در دام کلیشههایی است که سبب شده تا اینگونه سینمایی نتواند به جایگاه واقعی خود در سینمای کشور دست یابد.
نکته مهمی که زرگر نژاد با هوشمندی از آن گریخته و داستانی جذاب را صرفا با موضوع انجام یک مأموریت بزرگ در قالب فرار از زندان قفس امن و رساندن اسامی 42 تن از اسرای امنیتی به دست صلیب سرخ درهمآمیخته است و در این راستا تعلیق و گره دراماتیک دو عنصر مهمی بودهاند که یاریرسان او شدهاند و زرگر نژاد نیز حداکثر استفاده را از این دو عنصر چه در فیلمنامه و چه در ساختار خود به عملآورده تا جایی که تا جایی که مخاطب در بسیاری زا لحظات با شخصیتها همذات پنداری میکند و حتی در برخی صحنهها بهصورت ناخودآگاه برای قهرمان داستان کف و سوت میزند و دقیقاً همین واکنش یعنی اثربخشبودن درام و ساختار صحیح.
فیلمنامه اگرچه در بخشهایی دچار کاستی است و برخی داستانکها نمیتوانند به درستی در مسیر داستان اصلی قرار گیرند و چرایی برخی کنش ها و واکنش ها برای مخاطب معلوم نمیشود؛ اما در کلیت، با فیلمنامهای مناسب مواجهیم که تا حد زیادی میتوان از ضعفهای آن چشم پوشی کرد.
ساختار نیز متاثر از فیلمنامه ساختار قابل احترامی است. بازی متفاوت مجید صالحی که در سالهای اخیر در مدیوم سینما تلاش قابل توجهی برای شکستن قالب طنازانه بازیگری خود به خرج داده، لوکیشن بدیع و جذاب و فیلمبرداری ای که عمدتا در مکانهای بسته با نورپردازی و طراحی صحنه چشم نواز درهم آمیخته شده بخشهایی از ساختار مثبت شماره 10 هستند که در کنار ریتم مناسب فیلم، اثر را به فیلمی دیدنی مبدل ساختهاند. اثری که معتقدم چنانچه در زمان مناسب و با توجه و برنامه ریزی مناسب اکران شود حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت و بدون تردید کمتر تماشاچیای را ناراضی روانه خارج از سالن خواهد کرد.

شماره 10؛ متفاوت و جذاب
نساء نیکو، عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران نیز در ایرنا نوشت: زندان یک فضای بسیار پرطرفدار برای روایت در بسیاری از فیلم های سینمایی است. بسیاری از این فیلم ها یک تصویر واقع گرایانه و دراماتیک از زندگی در زندان را ارائه می دهند و نشان می دهند که چطور شخصیت ها با زندگی پشت میله های زندان کنار می آیند، در حالی که آزادی شان را از دست داده اند. دیگر فیلم ها ماجراجویانه هستند و فیلم هایی که در مورد فرار از زندان هستند یک ژانر فرعی محبوب به شمار می آیند.
دیگر فیلم هایی که داستان آن ها در زندان می گذرد، آثاری خوشایند برای لذت بردن و دور ماندن از دردسرهای روزمره زندگی هستند. فیلم های بسیاری با حال و هوای زندان وجود دارند که کاربران شبکه های مجازی دوست دارند با هم به اشتراک بگذارند. برخی از این فیلم ها بر اساس داستان های واقعی ساخته شده و بسیاری نیز علاوه بر اینکه توانسته اند با گذشت زمان جذابیت خود را حفظ کنند، در زمره بهترین فیلم های تاریخ سینما قرار می گیرند.
فرار از زندان با همه استرس ها، هیجان ها و حاشیه هایی که دارد یکی از بهترین سوژه ها برای به تصویر کشیده شدن روی پرده سینماهاست. رقابت جذاب زندانیانی که معمولا انگیزه های بزرگی برای رها شدن از بند دارند؛ یک عده زندانیان، پای ثابت چنین فیلم هایی هستند اما تفاوت همیشه در نوع فرار و روش ها و نقشه هایی است که این زندانی ها از آنها برای عبور از میله های زندان و رسیدن به دنیای آزاد استفاده می کنند.
این مضمون زمانی که با رخدادها و روایت های واقعی هشت سال دفاع مقدس ما ترکیب شود رنگ و بوی دیگری می گیرد. رنگ و بویی متفاوت و البته جذاب که حمید زرگر نژاد در ساخته چهارم خودش «شماره ۱۰» به آن دست یافته است.
زرگرنژاد فیلمنامه خود را با نگاهی به یک ماجرای واقعی که در دوران جنگ تحمیلی رخ داد نوشته و البته روایت خود را به شکلی سینمایی از آن ماجرا به مخاطبش ارائه داده و چندان وفادار هم به اصل ماجرا نبوده که این مساله نیز امری عادی در سینماست و الزاما فیلمساز نمیبایست و نمی تواند خود و فیلمش را در قید و بند کامل آن داستان محبوس کند.
در یک نگاه کلی نسبت به ماهورای زرگر نژاد نیز باید اذعان کرد که این کارگردان تا حد زیادی توانسته رگ خواب مخاطب را به دست آورد و پختگی بهتری نسبت به ماهورا در شماره ۱۰ دیده می شود. از فیلمنامه که به دنبال قهرمان سازی کاذب نیست تا ایجاد تعلیق و گره و گره افکنی مخصوصا پایان بندی بسیار ناباورانه و شگفت آور که نمونه اش را در سینمای دفاع مقدس کمتر مشاهده کرده ایم.
فیلمنامه البته دارای نقایصی است و برخی سئوالات در فیلمنامه بی پاسخ می مانند که این سئوالات بی پاسخ مربوط به خرده پیرنگ هایی است که در فیلمنامه گنجانده شده اند و کارگردان شاید با یک نگاه سختگیرانه به فیلمنامه اش و یا بازنویسی آن توسط فرد دیگری می توانست از کاستی های موجود بکاهد و ذکر این نکته نیز ضروری است که این کاستی ها از جذابیت های کلی فیلمنامه کم نکرده و قصه ویژگی های لازم را برای جذب مخاطب همچنان داراست.
ساختار و اجزای ساختاری نیز تقریبا خوب و قابل دفاع هستند از بازی خوب مجید صالحی که در کنار بازی حسام منظور (که در این فیلم همچنان در قالب عبد دشتی سریال نجلا مانده) تا سیامک صفری (که بر خلاف بازی های درخشانش در تئاتر، چیز زیادی برای عرضه در سینما ندارد) میتوانست بسیار بهتر و درخشانتر دیده شود تا فیلمبرداری خوب و البته سخت در فضاهای بسته و محدود که با نورپردازی خاص به نوعی خوف و ترس را هر لحظه در دل تماشاگر زنده نگه می دارد تا طراحی صحنه و موسیقی همگی هارمونی و فضای مناسبی را برای خلق یک اثر چشم نواز تدارک دیده اند و البته خشونت تصویری که معتقدم کمیت زیادی در کل اثر دارد و تا حد زیادی برخی از این خشونت ها به دلیل عدم پرداخت دراماتیک در فیلمنامه نتوانسته اثر گذار باشد و می تواند در یک تدوین مجدد و حذف برخی صحنه های خشن به خوش ریتم تر شدن فیلم کمک کند.
12jav.net