درخواست طلاق به خاطر شلختگی زن
همیشه همسرم را نامرتب و شلخته دیدم. هربار از سرکار به خانه برگشتم، او با لباس نامرتب بود و حتی به خودش هم نمیرسید. از نظر بهداشتی هم خیلی به خودش اهمیت نمیداد.
دوات آنلاین -مرد جوان به دادگاه خانواده رفت تا برای همیشه از همسرش جدا شود. او از اینکه همسرش همیشه در خانه شلخته لباس میپوشید و به خودش نمیرسید، شاکی بود. همین مسأله باعث شد تا زندگی مشترک ششماهه آنها بههم بخورد.
شلخته بودن تازه عروس
به گزارش تپش جام جم، مرد جوان وقتی مقابل قاضی دادگاه خانواده تهران قرار گرفت، درباره ماجرای زندگیاش گفت: یک سال پیش با ریحانه آشنا شدم. ریحانه همیشه خوشتیپ بود و به ظاهرش خیلی میرسید. همین مسأله برای من خیلی جذاب بود و از او خوشم آمد. چون من همیشه از آدمهایی که به ظاهر خودشان میرسند، خوشم میآید. در خانوادهمان همیشه همین است و ما به ظاهرمان خیلی اهمیت میدهیم. لباسهای خوب میپوشیم. عطرهای گرانقیمت میزنیم، بهداشت را رعایت میکنیم و همیشه مرتب و تمیز به نظر میآییم. ریحانه هم همینطور بود و خیلی به این مسائل اهمیت میداد. تا اینکه زندگی مشترکمان شروع شد و ما زیر یک سقف رفتیم.
از آن روز همیشه ریحانه را نامرتب و شلخته دیدم. هربار از سرکار به خانه برگشتم، ریحانه با لباس نامرتب بود و حتی به خودش هم نمیرسید. از نظر بهداشتی هم خیلی به خودش اهمیت نمیداد. بارها به او گفتم که چرا در خانه با این سر و وضع میگردی اما همیشه میگوید که در خانه میخواهد راحت باشد. در صورتی که ما ممکن است به صورت سرزده برایمان مهمان بیاید. حتی یکی دو بار خواهرم به خانهمان آمده و ریحانه را با این سر و وضع دیده است. من بهشدت از این رفتارها متنفرم و بارها با او صحبت کردهام ولی فایدهای نداشته است. ریحانه حاضر نیست به حتی خاطر من خودش را تغییر بدهد. برای همین از زندگی کردن در کنار این زن خسته شدم و تصمیم گرفتم تا دیر نشده از او جدا شوم. این رفتارهای ریحانه باعث شده من از او دلسرد شوم و دیگر مثل قبل عاشقش نباشم.
طلاق بی دلیل
در ادامه همسر این مرد نیز به قاضی گفت: آقای قاضی همه در خانهشان راحت میگردند. با لباس راحتی در خانه میمانند. من نمیتوانم وقتی در خانهام، آرایش کنم، لباس شیک بپوشم و بیجهت به خودم عطر و ادکلن بزنم اما امید این حرفها را نمیفهمد. توقع دارد من همیشه به خاطر او، راحتی خودم را از بین ببرم. به خودم سختی بدهم و مرتب به فکر آرایش و لباس شیک باشم. من در خانه همین هستم ولی بیرون که میروم، شیک میپوشم و آراستهام.
امید باید میدانست که زندگی مشترک مثل دوران نامزدی و آشنایی نیست، ما در خانه باید همه جوره همدیگر را ببینیم و با آن شرایط همدیگر را دوست داشته باشیم. به نظرم او این موضوع را بهانه کرده و بیدلیل میخواهد از من جدا شود. او دیگر عاشق من نیست. وگرنه ما هیچ اختلافی با هم نداریم. اگر در مهمانی و خارج از خانه شلخته بودم و به خودم نمیرسیدم، همسرم میتوانست از من ناراحت باشد اما این حرفها بهانه او برای پایان دادن به این زندگی است. وقتی او نمیخواهد با من زندگی کند، نمیتوانم به اصرار او را در کنار خودم نگهدارم و بهتر است این زندگی تمام شود.
در پایان نیز قاضی سعی میکند این زوج را از جدایی منصرف کند ولی وقتی اصرار آنها را میبیند، این زوج را به یک مرکز مشاوره خانواده معرفی میکند.
12jav.net