سرنوشت سیمین و حبیب در سریال برف بی صدا می بارد چه می شود
آیا حبیب در آخر سریال برف بی صدا می بارد به زندان می افتد یا کشته می شود؟ چه بر سر سیمین خواهد آمد؟
دوات آنلاین -دست حبیب کیانی در سریال برف بی صدا می بارد برای سیمین رو شد. او بازی را باخت؛ بازی شومی که خودش آغاز کرده بود و گمان می کرد تا پایان می تواند همه چیز را طبق نقشه هایش پیش ببرد اما حالا نه تنها او بازنده بزرگ است بلکه سیمین نیز خیلی چیزها را از دست داده و روزگار پررنجی را در پیش دارد.

حبیب؛ مردی سرشار از کینه
حبیب کیانی در سریال برف بی صدا می بارد سرشار از کینه است البته کینه ای که بر اساس قضاوت های غلط و برداشت های نادرست شکل گرفته است. کسی که پدر حبیب را زمین زد حاج عطا نبود بلکه خود او بود که با طمع و زیاده خواهی از راه درست منحرف شد و تاوانش را نیز داد اما حبیب متوجه این موضوع نبود و کارهای نادرست پدر را با رفتارهای غلط دیگر ادامه داد.
حبیب حتی آن زمان که ادعا می کرد واقعا عاشق شده است به چیزی جز انتقام فکر نمی کرد و همه وجودش پر از نفرت بود. او در مسیری که برای خودش انتخاب کرده بود دست به هر خلافی زد. دروغ گفت، دزدی کرد، فریب داد، کلاهبرداری کرد و حتی مرتکب قتل شد و سفارش قتل نیز داد. اگرچه حالا او جای پای محکمی در شرکت دارد و سمیمین نمی تواند به سادگی از شر این فرد خلاص شود اما تبهکاری های حبیب به مرور آشکار خواهد شد و ابر از جلوی ماه کنار خواهد رفت.
جدایی سیمین تنها تاوانی نیست که حبیب باید پس بدهد. او باید زندانی و مجازات شود و حتی ممکن است کارش تا پای چوبه دار هم کشیده شود. او هرگز نمی تواند برای فرزندی که در راه است پدر مناسبی باشد و تمام کارهایی که از این پس انجام می دهد دست و پا زدن های بیهوده است چون گذشته ای که او ساخته قابل اصلاح و ترمیم نیست.

سیمین؛ از سادگی تا حسادت
سیمین دختری حسود بود و البته ساده. همین حسادت ها مخصوصا نسبت به احمد سبب شد خیلی راحت فریب کیانی را بخورد و حالا خودش را در مخمصه ای بزرگ می بیند. شوهری که شیاد است. شرکتی که از دست رفته. جایگاهی که در خانواده متزلزل شده و از همه مهم تر فرزندی که باید برایش مادری کند آن هم با این روحیه خراب و زندگی از دست رفته.
آنچه تاکنون در سریال برف بی صدا می بارد دیده ایم نشان می دهد احمد و نسرین به زودی برای حمایت از سیمین وارد عمل می شوند و البته عمه گوهر نیز تمام قد پشت سر برادر زاهده اش می ایستد اما بازگشت سیمین به زندگی به همین سادگی نیست او بزرگترین ضربه ها را خورده و شدیدترین لطمات بر روح و روانش وارد شده است. خانه پدری برای سیمین دیگر آن مفهوم سابق را نخواهد داشت و او باید با عذاب وجدان و شرمندگی در آنجا بماند و همیشه خود را سرزنش کند.
سریال برف بی صدا می بارد خیلی روشن و واضح تفاوت دو سبک زندگی را به تصویر می کشد. یکی زندگی بر اساس صداقت و باورهای درست و دیگری تلاش برای رسیدن به هدف های کاذب و ارزش های واهی.
12jav.net