ارتکاب قتل چند روز قبل از مراسم عروسی

دوات آنلاین -قاتل فراری که ۲۰ روز قبل از مراسم عروسی اش مرتکب قتل شده بود در کلبه جنگلی در شمال کشور بازداشت شد.

روزنامه جوان نوشت، ساعت ۲۴ شامگاه سه شنبه ششم اردیبهشت امسال مأموران کلانتری ۱۴۹ امامزاده حسن در جنوب تهران تلفنی قتل پسر جوانی را به قاضی ساسان غلامی بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادند.

مأموران اعلام کردند، ساعتی قبل دو پسر جوان ۲۳ و ۲۷ ساله به نام های شایان و کیوان در نزدیکی مغازه سوپرمارکتی در یکی از خیابان های منطقه امامزاده حسن با هم درگیر می شوند که در جریان پسر ۲۳ساله با چاقو طرف مقابلش زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل می شود، اما بر اثر شدت خونریزی در اتاق عمل به کام مرگ می‌رود.

بدین ترتیب باز پرس جنایی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل شدند و در آنجا دریافتند قاتل پس از حادثه از محل گریخته است، اما مأموران پلیس دوست او را که در صحنه حادثه حضور داشته باز داشت کرده اند.

درگیری مرگبار

دوست قاتل در بازجویی ها گفت: ساعتی قبل از حادثه همراه کیوان برای قدم زدن بیرون آمدیم تا اینکه جلوی مغازه سوپر مارکتی با شایان رو به رو شدیم. شایان و کیوان مدتی بود در محل برای هم کری می خواندند و برای هم شاخ و شانه می کشیدند، اما هرگز فکر نمی کردم آنها درگیری مرگباری را رقم بزنند. چون قبل از این هم چند باری با هم کتک کاری کرده بودند. لحظه حادثه وقتی سیگار خریدیم و از مغازه بیرون آمدیم، کیوان و شایان با هم چشم در چشم شدند و مثل همیشه برای هم شاخ و شانه کشیدند که ناگهان درگیری آنها بالا گرفت و برای هم چاقو کشیدند و دوستم من هم با چاقو ضربه ای به شایان زد. وقتی او غرق در خون روی زمین افتاد هر دو از ترس فرار کردیم، اما ماموران پلیس مرا که در درگیری دخالتی نداشتم، دستگیر کردند.

بازداشت قاتل فراری

مأموران پلیس همزمان با انتقال جسد مقتول به پزشکی قانونی برای دستگیری قاتل فراری وارد عمل شدند، اما متوجه شدند وی پس از حادثه از خانه شان به مکان نامعلومی گریخته است.

بدین ترتیب تحقیقات برای دستگیری قاتل ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید، قاتل فراری به یکی از شهرهای استان گلستان فرار کرده و در کلبه جنگلی زندگی مخفیانه ای را شروع کرده است.

سپس مأموران با گرفتن نیابت قضایی به استان گلستان رفتند و متهم را در مخفیگاهش بازداشت و به تهران منتقل کردند.

قاتل در بازجویی ها با اظهار پشیمانی به قتل اعتراف کرد و گفت: من و شایان مدتی بود با هم اختلاف داشتیم و چند باری هم مشاجره و درگیری داشتیم. چند روز قبل از حادثه به خواستگاری دختری رفتم و خانواده هایمان توافق کردند باهم ازدواج کنیم. قرار بود ۲۰ روز دیگر مراسم عروسی مان را برگزار کنیم و به همین خاطر من روز حادثه همراه دوستم به بنگاه های املاک محل رفتیم و دنبال اجاره خانه ای بودم تا با همسر آینده ام زندگی جدیدمان را شروع کنیم. آن شب تا دیر وقت بیرون بودیم و دقایقی قبل از حادثه همراه دوستم به مغازه ای رفتیم و سیگار خریدیم. وقتی از مغازه بیرون آمدم با شایان رو به رو و چشم در چشم شدم. خیلی توجهی نکردم و همراه دوستم از کنارش عبور کردم، اما شانه ام به شانه اش برخورد کرد و من به او اعتراض کردم و درگیری ما آغاز شد. او چاقویی از جیبش بیرون آورد و به من حمله کرد و من هم می خواستم چاقویش را بگیرم که متوجه نشدم چطور چاقو به او اصابت کرد.

زندگی در کلبه جنگلی

وی ادامه داد: وقتی دیدم شایان غرق در خون روی زمین افتاد، از ترس همراه دوستم فرار کردیم و من همان شب به زادگاه پدری ام در یکی از شهرهای استان گلستان در شمال کشور گریختم. ابتدا فکر نمی کردم شایان فوت کرده باشد، اما وقتی روز بعد فهمیدم او فوت کرده است، تصمیم گرفتم به تهران برنگردم و به کلبه جنگلی رفتم و در آنجا زندگی مخفیانه ای را شروع کردم، اما مأموران پلیس رد مرا زدند و دستگیر شدم. من لحظه حادثه نتوانستم خشمم را کنترل کنم و الان هم خیلی پشیمان هستم و از اولیای دم در خواست بخشش دارم.

متهم پس از اعتراف به قتل به دستور بازپرس جنایی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.