2024/12/09
۱۴۰۳ دوشنبه ۱۹ آذر
پیشنهادات ما
دختر خردسال؛ قربانی ازدواج چهارم پدر

دختر خردسال؛ قربانی ازدواج چهارم پدر

این مرد در دادگاه گفت: این حادثه به خاطر فشار‌هایی که از طرف همسر چهارمم بود، رقم خورد و حالا پشیمانم.

دوات آنلاین -مرد جوانی که متهم است پس از ازدواج چهارمش دختر زن سابقش را با خوراندن قرص بی‌هوش کرده و پیکر او را در اطراف تهران رها کرده است، ماجرا را در دادگاه شرح داد.

 

به نوشته روزنامه جوان اواخر خرداد ماه سال ۹۸ زن جوانی با مراجعه به اداره پلیس از شوهر سابقش به نام مهدی شکایت کرد و گفت: «مهدی دو بار ازدواج کرده بود که با من آشنا شد. بعد از ازدواج با او صاحب دختری به نام غزاله شدیم، اما من و شوهرم باهم اختلاف داشتیم و همیشه درگیر بودیم، به همین خاطر ۹ سال قبل وقتی دخترم یک ساله بود از هم جدا شدیم و سرپرستی غزاله را به عهده گرفتم. در این سال‌ها شوهرم یک بار هم به دیدن غزاله نیامد تا اینکه سه سال قبل وقتی دندان‌های غزاله خراب شده بود و نیاز به عمل جراحی داشت با مهدی تماس گرفتم تا به بیمارستان بیاید و رضایتنامه را امضا کند.»

 

زن جوان ادامه داد: «وقتی مهدی به بیمارستان آمد، از من خواست حضانت او را به عهده بگیرد. من مخالفت کردم، به همین خاطر ۱۰۰ میلیون تومان پول درخواست کرد. مدتی گذشت که فهمیدم او مقابل مدرسه دخترمان رفته و او را به خانه‌اش برده است. می‌دانستم مهدی در این مدت برای چهارمین بار با زنی به نام توران ازدواج کرده و صاحب یک پسر شده است.»

 

زن جوان در حالی که اشک می‌ریخت، گفت: «از آن روز به بعد دیگر نتوانستم دخترم را ببینم. هر بار تماس می‌گرفتم و می‌خواستم صدای او را بشنوم، مهدی بهانه‌ای می‌آورد و می‌گفت اگر دخترمان با من ملاقات کند، رفتارش تغییر می‌کند و ناسازگار می‌شود. به رفتار‌های شوهرم مشکوک هستم و احتمال می‌دهم بلایی سر دخترم آورده است.»

 

وی ادامه داد: «توران نمی‌دانست شوهرش یک فرزند دختر دارد، به همین خاطر با او ازدواج کرد او وقتی از ماجرا باخبر شد، شرط گذاشته بود از غزاله نگهداری نکند و به همین دلیل به آن‌ها مشکوک هستم و از پلیس درخواست کمک دارم.»

 

بازداشت پدر

با طرح این شکایت، مرد جوان بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت، اما مدعی شد دخترش را به مادرش تحویل داده و از او اطلاعی ندارد. وی در نهایت وقتی با دلایل و مدارک روبه‌رو شد، لب به اعتراف گشود و گفت: «وقتی توران متوجه دختر ۱۰ ساله‌ام شد، شرط گذاشت غزاله را به مادرش تحویل دهم، اما من نمی‌توانستم، بنابراین پیشنهاد داد دخترم را به میدان هروی ببرم و او را تحویل یک مرد غریبه بدهم. مجبور شدم حرفش را گوش کنم، به همین دلیل روزی او را به میدان شوش بردم و به یک مرد معتاد فروختم.»

 

متهم در بازجویی‌های بعدی اظهارات جدیدی مطرح کرد و گفت: «به خاطر فشار‌های همسرم به خیابان ناصرخسرو رفتم و از یک دستفروش قرص خریدم. بعد از خرید قرص‌ها دخترم را سوار موتور کردم و او را به طرف پاکدشت بردم و سپس یک‌چهارم قرص‌ها را همراه آبمیوه به دخترم خوراندم و در راه بازگشت به تهران ناگهان حال غزاله بد شد. نزدیک خاورشهر پیکر بی‌هوش دخترم را در ۱۰ متری جاده رها کردم و به خانه برگشتم و الان نمی‌دانم او مرده یا زنده است.»

 

پس از این اظهارات، مأموران پلیس تلاش زیادی برای پیدا کردن دختر خردسال انجام دادند، اما هیچ ردی از او پیدا نکردند. بار دیگر متهم در ادعایی جدید گفت همسرش دخترش را به خانواده‌ای که صاحب فرزند نمی‌شدند، سپرده است، بنابراین همسر وی تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من به تازگی صاحب یک پسر شده بودم و نمی‌توانستم از غزاله نگهداری کنم، به همین دلیل از شوهرم خواستم دخترش را به همسر سابقش برگرداند که تحویل مادرش نداد. او دروغ می‌گوید و من از شوهرم نخواستم دخترش را سر به نیست کند»

 

جلسه دادگاه

به این ترتیب پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی شعبه یازدهم دادگاه قرار گرفت.

 

با اعلام رسمیت جلسه، پدربزرگ غزاله به عنوان ولی دم در جایگاه ایستاد و گفت: از پسرم و زن چهارم مهدی شاکی هستم و برای هر دوی آن‌ها درخواست اشد مجازات دارم.

 

مادر دختر خردسال نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت برای شوهر سابقم و همسر او درخواست اشد مجازات دارد.

 

در ادامه پدر غزاله که متهم به آدم‌ربایی و قتل است، گفت: «اشتباه بزرگی کرده‌ام. باور کنید قصد کشتن دخترم را نداشتم و این حادثه به خاطر فشار‌هایی که از طرف همسر چهارمم بود، رقم خورد و حالا پشیمانم.»

 

وی ادامه داد: «همسر چهارمم شرط گذاشته بود غزاله را به خانه نبرم، اما دلم طاقت نیاورد و او را به خانه بردم، بنابراین اعتراض کرد، من هم به خیابان ناصرخسرو رفتم و یک قرص خریدم و به غزاله خوراندم. از ترس اینکه حالش بد نشود و کسی از این موضوع باخبر نشود، شب‌هنگام پیکر نیمه‌جانش را حوالی پاکدشت در کنار جاده رها کردم. فکر کردم تا صبح مردم او را پیدا می‌کنند و نجاتش می‌دهند، اما کسی او را پیدا نکرد. باور کنید نمی‌دانم چه بلایی سرش آمده و حالا کجاست.»

 

در ادامه همسر چهارم متهم گفت: «اتهاماتم را قبول ندارم، اما قبول دارم از همسرم خواسته بودم دخترش را به خانه‌ام نیاورد. من هرگز از شوهرم نخواستم دخترش را سر به نیست کند.»

 

در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.

12jav.net

 

پیشنهادات ما
کلید واژه
دیدگاه‌ها

نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.