رابطه شیطانی زن خیانتکار با قتل شوهر گره خورد

دوات آنلاین -رابطه پنهانی زن جوان با فامیل دور، با قتل شوهرش فاش شد. متهم اصلی پرونده، در جلسه دادگاه به تشریح جزئیات قتل پرداخت.

به نوشته روزنامه جام‌جم، دو سال قبل با شکایت زن جوانی در پلیس آگاهی تهران رسیدگی به پرونده ناپدید شدن شوهر او آغاز شد. زن جوان در شکایت خود به کارآگاهان گفت؛ شوهرم در یک مغازه کار می‌کند. دو روز پیش برای رفتن به محل کارش از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت و در این مدت تلفن همراهش نیز خاموش است. من به این‌موضوع مشکوک هستم و می‌ترسم بلایی سر او آماده باشد.

افشای رابطه پنهانی

 پس ‌از این شکایت مأموران تحقیقات برای شناسایی سرنوشت مرد جوان به نام احمد را آغاز کردند اما هیچ ردی از او به‌دست نیامد. در شاخه‌ای دیگر از تحقیقات کارآگاهان متوجه ارتباط پنهانی همسر احمد با مردی به نام میثم شده و تحقیقات خود را روی این‌ موضوع متمرکز کردند. بررسی‌های پلیسی نشان داد میثم و زن جوان به نام نیلوفر از مدت‌ها قبل با هم ارتباط پنهانی دارند که با افشای این ‌موضوع میثم دستگیر و برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل شد.

مرد جوان در تحقیقات ابتدایی منکر ارتباط با نیلوفر و اطلاع از سرنوشت شوهرش شد اما در ادامه لب به اعتراف گشود و راز قتل احمد را فاش کرد. متهم درباره نحوه قتل مرد جوان گفت: نیلوفر از بستگان دور من است. مدتی قبل ارتباط پیامکی ما آغاز شد. نیلوفر از بدرفتاری‌های شوهرش می‌گفت و هروقت از او می‌خواستم از شوهرش جدا شود با این‌موضوع مخالفت می‌کرد تااین‌که یک روز همراه هم به گردش رفتیم و در آنجا مشروب خوردیم. حال نیلوفر بد شد. به‌همین دلیل مجبور شدم او را تا خانه‌اش برسانم. در خانه‌اش بودم که ناگهان شوهرش سر رسید و با هم درگیر شدیم من هم مجبور شدم او را به قتل برسانم. پس ‌از قتل با همدستی یکی از دوستانم به نام شاهرخ جسد را به خارج شهر انتقال داده و در آنجا دفن کردیم.

 پس ‌از این اعترافات نیلوفر و شاهرخ نیز دستگیر شدند و پرونده با تکمیل تحقیقات با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. نیلوفر و میثم در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند اما شاهرخ که با قرار وثیقه آزاد است، در این جلسه حاضر نشد.

محاکمه متهمان

ابتدای جلسه دادگاه، اولیای دم مقتول برای میثم درخواست قصاص و برای عروس خود اشد مجازات را خواستند. آنها در شکایت خود گفتند ما مخالف ازدواج پسرمان با نیلوفر بودیم اما با اصرارهای پسرم به این ازدواج تن دادیم که سرانجامی جز خیانت نیلوفر و قتل پسرمان نداشت. به‌همین دلیل حاضر به گذشت نیستیم و فقط قصاص می‌خواهیم.

رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به میثم از او خواست از خود دفاع کند که مرد جوان با قبول اتهامش گفت: ارتباطم با نیلوفر ابتدا به‌صورت پیامکی بود و پس‌ از مدتی به همدیگر علاقه‌مند شدیم. روز حادثه همراه نیلوفر و چند نفر از دوستان‌مان به خارج از شهر رفتیم و در آنجا مشروب خوردیم و مواد کشیدیم. نیلوفر زیاده‌روی کرد به‌همین دلیل حالش بد شد و نمی‌توانست روی پای خودش بایستد و مجبور شدم او را تا خانه برسانم. او را به داخل خانه برده و قصد داشتم دوربینی که همراه داشت را داخل کمد اتاق‌خواب قرار دهم که شوهرش سر رسید. احمد با دیدن من به سمتم حمله‌ور شد و می‌خواست مرا خفه کند که من هم در دفاع از خودم مجبور به قتل او شدم. بعد با شاهرخ تماس گرفتم و او به آنجا آمد و با کمک نیلوفر سه‌نفری جسد را به خارج از شهر برده و در آن‌جا دفن کردیم.

رئیس دادگاه سپس از نیلوفر خواست از خود دفاع کند که او با رد اتهامش گفت: من و شوهرم با هم اختلاف و مشکل داشتیم اما راضی به مرگ او نبودم و هیچ نقشه‌ای برای قتلش نکشیده بودم. آن روز مست بودم و از ماجرای قتل اطلاع نداشتم و در آن همکاری نکردم.

 به دلیل این‌که شاهرخ در جلسه دادگاه حاضر نشده بود، ادامه رسیدگی به جلسه بعد موکول شد تا او نیز از اتهام خود دفاع کند.