پدران آرمان و غزاله بعد از اجرای حکم چه گفتند
پدر غزاله: ما هشت سال دستوپا زدیم تا حقمان را بگیریم. خیلی دوندگی کردیم تا خون دخترمان پایمال نشود. در این مدت هم خانواده قاتل تلاش کردند تا مانع اجرای حکم شوند.
دوات آنلاین -هشت سال انتظار کشیدند؛ یک خانواده در انتظار بخشش و دیگری در انتظار اعدام. انتظاری که بامداد چهارشنبه سوم آذر ماه به پایان رسید. حالا هر دو خانواده داغدارند. داغ غزاله بعد هشت سال پاک نشده بود که داغ آرمان عبدالعالی هم به آن اضافه شد. آرمان عبدالعالی، پسر جوانی که در 18 سالگی دختر مورد علاقهاش غزاله شکور را به قتل رسانده بود، در میان بهت و حیرت خانوادهاش در زندان رجایی شهر کرج قصاص شد. او پیش از این پنج بار به سوییت انفرادی انتقال یافت و با تعویق حکم به بند برگشته بود. اما این بار فرق داشت. ساعت از نیمه شب چهارشنبه گذشته بود، که پدر و آرمان اطلاع پیدا کردند پسرشان برای بار ششم به پای چوبه دار خواهد رفت. با تردید خود را به زندان رساندند. جایی که خانواده غزاله هم حضور داشتند. در دل یکی امید نقش بسته بود، اما خواسته خانواده غزاله که بارها هم تکرار کرده بود، تنها اعدام خودنمایی میکرد. در آن بامداد سیاه هر دو خانواده تردید داشتند که این حکم اجرا خواهد شد یا نه. از آخرین ملاقات خبری نبود. خانواده آرمان پیش از اعدام آخرین صحبتهای پسرشان را نشنیدند تنها التماسهای او را دیدند که پیش از مرگ فریاد میزد.
صحبت های پدر آرمان
روز نامه شهروند نوشت: پدر آرمان بغضی در میان کلماتش نقش بسته است، میخواهد اشکهایش را پنهان کند. اما مادر اشک روی اشک میریزد. هنوز صحنه مرگ پسرشان در پس چشمانشان رژه میرود. هنوز ساعتی نیست که جسد پسرشان را تحویل گرفتهاند.
«نیمه شب بود که با ما تماس گرفتند و در جریان اجرای حکم قرار گرفتیم. قرار نبود آرمان اعدام شود. ما حتی نتوانستیم او را پیش از قصاص ملاقات کنیم. حرف آخرش را نشنیدیم. دوباره جلسه صلح و سازش برگزار شد، اما هرچه التماس کردیم و ضجه زدیم، فایدهای نداشت. تصور نمیکردیم او قصاص شود، امید داشتیم. پسرم 6 بار مرگ را تجربه کرد تا جوون مرگ شد.»
پدر آرمان به سختی کلمات را پشتسرهم ادا میکند: «آرمان برادرش را ندیده بود. شنیدم که قبل از اجرای حکم گفته بود اجازه بدهید برادرم را ببینم که این خواستهاش انجام نشد.»
او با ضجه و التماس میگوید: «پسرم تا آخرین لحظه زندگیاش درس خواند. به مردم بگویید او چقدر دلش میخواست به همنوعان خود کمک کند. چقدر امیدوار بود، ولی آرمان دیگر برنمیگردد.»
اظهارات پدر غزاله بعد از اجرای حکم قصاص
«ما نماینده غزاله بودیم. او تا وقتی زنده بود، حقش را میگرفت. من و همسرم هم به نمایندگی دخترمان در همه این سالها دنبال حق غزاله بودیم.» این را پدر غزاله به «شهروند آنلاین» میگوید. پدری که در این هشت سال دغدغهاش احقاق حق بود و میخواست خون دخترش پایمال نشود.
«با وجودی که قاتل به انفرادی رفته بود، اما اصلا تصور نمیکردیم که صددرصد اعدام بشود، چراکه در این مدت هم او را به انفرادی برده بودند و هر بار به دلیلی اعدام متوقف شده بود. این در حالی بود که اجرای حکم این بار نه کنسل شده بود، نه از اجرایش مطمئن بودیم. ساعت دوازده و یک شب بود که به خانواده قاتل خبر دادند و ما هم متوجه شدیم. وقتی پشت در زندان رسیدیم خانواده قاتل را دیدیم.
داخل زندان دوباره جلسه صلح سازش برگزار شد. آقای شهریاری سرپرست دادسرای جنایی هم حضور داشتند. خانواده قاتل هم بخشش میخواستند، اما ما تنها حقمان را میخواستیم. هشت سال بود که آرامش نداشتیم. اما آرمان عمدا جان دخترمان را گرفت و باید مجازات میشد. راهی برای ما نگذاشته بود، حتی در این مدت هم حقایق را به طور کامل نگفت. اینکه حتی ندانی جسد دخترت کجاست، خیلی سخت است.»
«ما هشت سال دستوپا زدیم تا حقمان را بگیریم. خیلی دوندگی کردیم تا خون دخترمان پایمال نشود. در این مدت هم خانواده قاتل تلاش کردند تا مانع اجرای حکم شوند. واسطههای زیادی پیش ما آمدند تا رضایت بگیرند، اما با وجود پنهانکاریهایی که قاتل در کلامش داشت، ما را به اجرای حکم ترغیب میکرد. وقتی حکم اجرا شد، آرامش گرفتیم.
همسرم که از سوله بیرون آمد، آهی کشید و گفت سبک شدم، باری از روی دوشمان برداشته شد. از دست دادن دخترمان یک طرف و هیاهویی که برای رضایت به راه افتاد یک طرف. همه داغ ما را فراموش کردند. اما ما به حقمان رسیدیم.»
12jav.net