استاد دانشگاه چرا دست به قتل عام خانوادگی زد

دوات آنلاین -هشت روز پس از حادثه خونین در روستای خلیفه ترخان سنندج جزئیات بیشتری از حادثه منتشر شده است. در جریان این حادثه هولناک داماد خانواده که استاد دانشگاه بوده پس از قتل اعضای خانواده همسرش خودکشی کرد.

به نوشته روزنامه جوان حادثه ۱۵ مردادماه در یکی از باغ های روستای خلیفه ترخان سنندج اتفاق افتاد. همسایه ها بعد از شنیدن صدای تیراندازی مدام از باغ مردی به نام شورش، پلیس را باخبر کرده و خود را به آنجا رساندند، اما با پیکر بی جان شورش و مهمانانش که اعضای یک خانواده بودند مواجه شدند.

عامل این حادثه خونین مردی به نام رضا بود که لحظاتی قبل اسلحه کلاشنیکف را از خودرواش برداشته و قدم به داخل باغ گذاشته بود.

اختلاف با همسر

رضا از مدتی قبل با همسرش شیلان اختلاف داشت، شیلان هم شش ماهی می شد که خانه را به حالت قهر ترک کرده و به خانه پدری اش بازگشته بود.

هر چند رضا تلاش کرده بود که شیلان را به زندگی بازگرداند، اما او خواسته ای جز طلاق نداشت و روز حادثه همراه خانواده اش مهمان «شورش» صاحب باغ بودند که رضا از راه رسید.

قتل چگونه رخ داد

خواهر شورش در شرح حادثه گفته است: رضا از دوستان صمیمی برادرم شورش بود، او روز حادثه وقتی متوجه شد که همسرش مهمان باغ برادرم شده خودش را به آنجا رساند و به او گلایه کرد که چرا شیلان و خانواده اش را به باغش راه داده است. برادرم جواب داده بود که شیلان و خانواده اش خودشان به مهمانی آمده اند. رضا به شورش گفته بود که برای ارتکاب قتل شیلان و خانواده اش به آنجا آمده است. بعد قدم به داخل باغ گذاشته و ابتدا پدر شیلان را با شلیک گلوله به قتل رساند. پس از آن شیلان و مادرش را در طبقه دوم ساختمانی که داخل باغ بوده با شلیک گلوله به قتل می رساند. بعد از آن رضابه سراغ برادر ۱۴ساله شیلان می رود و او را به قتل می رساند. وقتی این حوادث در حال روی دادن بود «شورش» با فریاد درخواست کمک می کرد که رضا او را هم هدف قرار داده و به کام مرگ می فرستد و سرانجام خودکشی می کند.

خواهر شورش درباره انگیزه حادثه به رکنا گفته است: شیلان ۲۰ سال کوچکتر از رضا بود با این حال با هم زندگی خوبی داشتند تا این که شش ماه قبل شیلان گفت که نمی خواهد به زندگی با رضا ادامه دهد و طلاق می خواهد. او می گفت رضا با این که استاد دانشگاه است اما مردی خسیس است که نمی تواند کنارش زندگی کند. پدرش شیلان هم گفته بود که سن رضا خیلی بیشتر از شیلان است و بعد از ازدواج متوجه شده که نباید به این وصلت رضایت میداد.