شلیک 5 گلوله به همسر سابق
زن جوان در این حادثه به طرز معجزه آسایی زنده ماند.
دوات آنلاین -مرد خشمگین همسر سابقش را با شلیک پنج گلوله در مشهد زخمی کرد و به تهران گریخت. وی پس از اینکه بازداشت شد ادعا کرد قصد آشتی داشته است.
به نوشته روزنامه جوان، چندی قبل مأموران پلیس مشهد از تیراندازی خونینی در یکی از محلهها با خبر و راهی محل شدند. بررسیهای مأموران نشان داد دقایقی قبل مرد موتورسواری زن جوانی را در نزدیکی خانهاش با شلیک پنج گلوله زخمی کرده و به سرعت از محل گریخته و زن جوان نیز برای درمان به بیمارستان منتقل شده است.
نجات از پرتگاه مرگ
بدین ترتیب مأموران راهی بیمارستان شدند که دریافتند عامل تیراندازی، حمید شوهر سابق زن جوان بوده است. همچنین مشخص شد متهم از مدتی قبل نیز به جرم آدمربایی تحت تعقیب مأموران پلیس بوده که دست به حادثه خونین دیگری زده است.
در حالیکه تحقیقات برای دستگیری وی ادامه داشت به مأموران پلیس خبر رسید زن جوان به طرز معجزهآسایی با تلاش پزشکان از مرگ نجات پیدا کردهاست.
وی پس از بهبودی نسبی به مأموران گفت: صبح روز حادثه مثل همیشه برای رفتن به محل کارم از خانهمان بیرون آمدم. داخل کوچه بودم که ناگهان حمید شوهر سابقم با موتورسیکلت راهم را سد کرد. او از من خواست که سوار موتورسیکلتش شوم، اما از آنجایی که یک بار دیگر به بهانه صحبت مرا ربوده و مورد آزار و اذیت قرار دادهبود، قبول نکردم و به او گفتم اگر مزاحم شود از همسایهها درخواست کمک میکنم. پس از این او اسلحهای از جیبش بیرون آورد و این بار با اسلحه مرا تهدید کرد، اما باز هم قبول نکردم که ناگهان چند تیر به سوی من شلیک کرد و به سرعت از محل گریخت. من بیهوش شدم و وقتی به هوش آمدم روی تخت بیمارستان بودم.
فرار به تهران
پس از این مأموران تحقیقات گستردهای برای دستگیری متهم فراری آغاز کردند که دریافتند وی به مکان نامعلومی گریخته است.
در حالیکه جستوجو برای دستگیری مرد تیرانداز ادامه داشت مأموران پلیس متوجه شدن متهم به تهران گریخته و در خانه یکی از دوستانش در جنوب تهران مخفی شده است.
بدین ترتیب مأموران پلیس با گرفتن نیابت قضایی به تهران آمدند و متهم را در مخفیگاهش بازداشت کردند.
وی پس از دستگیری به شعبهنهم دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و مورد بازجویی قرار گرفت و در ادعایی گفت: من همسرم را دوست داشتم، اما خانوادهاش در زندگی من دخالت میکردند و مدعی بودند که من خلافکارم تا اینکه طلاق دخترشان را گرفتند. پس از این خیلی تلاش کردم که همسرم به زندگی برگردد، اما او قبول نمیکرد. روز حادثه هم به در خانه آنها رفتم و میخواستم با او حرف بزنم. آن روز هر چقدر التماس کردم که به زندگی برگردد و دوباره با من ازدواج کند گوشش بدهکار حرفهای من نبود که اسلحهام را بیرون آوردم که با تهدید اسلحه او را مجبور کنم با من ازدواج کند، اما باز هم قبول نکرد که عصبانی شدم و به سوی او شلیک کردم. پس از این ترسیدم و به تهران فرار کردم که شناسایی و دستگیر شدم.
داماد خلافکار
پدر شاکی که همراه مأموران پلیس به تهران آمدهبود در توضیح ماجرا به بازپرس گفت: ساکن مشهد هستیم. چندی قبل حمید همراه خانوادهاش به خواستگاری دخترم مریم آمد. خانواده خوبی داشت و از ظاهرش به نظر میرسید حمید آدم موجه و خوبی است. تحقیقاتی هم که از بستگانش کردیم کسی از او بد نگفت، اما بعداً فهمیدیم بستگانش نیز از ترس، واقعیت زندگی او را به ما نگفتهاند و از او تعریف کردند. به هر حال من به خیال اینکه او مرد خوبی است و اهل کار و زندگی است به خواستگاریاش جواب مثبت دادم و دخترم را به عقد او درآوردم.
مدتی گذشت تا اینکه متوجه شدیم حمید آن آدمی که ما فکر میکردیم نیست و کمکم او حمید واقعی را به ما نشان داد که فهمیدیم اهل خلاف است و حتی سابقه کیفری هم دارد. خیلی تلاش کردیم که او دست از خلاف بردارد و به فکر زن و زندگیاش باشد، اما تلاشهای ما فایدهای نداشت و از طرفی هم آزار و اذیت حمید برای خانواده ما هر روز بیشتر میشد تا اینکه تصمیم گرفتیم دخترمان از او طلاق بگیرد. حمید وقتی متوجه شد مریم درخواست طلاق داده است ابتدا اصرار کرد که دخترم از او جدا نشود، اما وقتی فهمید مریم تصمیم نهایی خودش را گرفته است ما را تهدید کرد. در نهایت ما طلاق مریم را گرفتیم و دخترم دوباره به خانهام برگشت، اما این پایان ماجرای زندگی تلخ دخترمان نبود.
آدم ربایی
وی ادامه داد: پس از این آزار و اذیت حمید ادامه داشت و از طرفی هم هر روز سعی میکرد با چربزبانی دخترم را دوباره فریب دهد، اما مریم به حرفهای او توجه نمیکرد تا اینکه پس از چند ماه او از دخترم خواسته بود برای حرف زدن به یکی از پارکهای محل بروند. دخترم وقتی با اصرار شوهر سابقش روبهرو میشود به پارک میرود که حمید دخترم را با تهدید چاقو به زور سوار خودرواش میکند و میرباید. حمید در آن حادثه پس از آزار و اذیت و سرقت اموال و تهدید به قتل، دخترم را داخل خیابانی رها میکند که ما از حمید شکایت کردیم. متهم تحت تعقیب مأموران پلیس قرارگرفت و در حالی که هنوز پرونده آدمربایی او باز بود، دخترم را با شلیک گلوله تا پرتگاه مرگ کشاند.
روز حادثه
وی افزود: صبح روز حادثه در خانه بودم که صدای شلیک گلوله از داخل کوچه به گوشم رسید. هراسان خودم را به داخل کوچه رساندم که مشاهده کردم دخترم خونین و نیمه جان روی زمین افتاده است. مریم در حالی که به سختی حرف میزد گفت حمید به او شلیک کردهاست و بعد هم از هوش رفت که به سرعت با اورژانس تماس گرفتم و دخترم را به بیمارستان رساندم. دخترم با مرگ دست و پنجه نرم میکرد، اما خدا را شکر پس از چند روز تلاش پزشکان از مرگ نجات پیدا کرد و الان از حمید به اتهام آدمربایی و اقدام به قتل دخترم شکایت دارم.
بازپرس پرونده در ادامه با صدور قرار عدم صلاحیت متهم را در اختیار مأموران پلیس شهرستان مشهد قرار داد تا برای تحقیقات بیشتر تحویل مراجع قضایی آن شهر قرار گیرد.
12jav.net